راه آهن یا اراضی نا مطلوب باتلاقی باشد (Srinivas،20:2011)
در نهایت با اتکا به مطالعات دانشگاهی و موارد پژوهشهای دههی اخیر، ویژگیهای سکونتگاههای غیر-رسمی را اینگونه می¬توان برشمرد: سکونتگاههایی درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ)، دارای بافت کالبدی نابسامان و عمدتاً خودرو بوده و از واحدهای مسکونی بدون رعایت اصول فنی ساختمان (هر چند با مصالح متعارف) ساخته شده و فاقد مجوز رسمی میباشند. اغلب ساکنان آنها از اقشار کم درآمد با سابقهی اندک شهرنشینی هستند؛ که با آسیب¬های اجتماعی و اشتغال غیررسمی بیش از میانگین شهری که به آن وابستهاند، روبه رویند (صرافی،266:1389).
2-4- علل پیدایش سکونتگاههای غیررسمی
مکانیسم ایجاد فضاهای مسالهدار شهری (اجتماعات غیررسمی) در قالب یک رابطه علت ومعلولی با بسیاری از جریانات و تصمیمات اتخاذشده در سطح جامعه ارتباط برقرار میکند، به عبارت دقیقتر ظهور فضاهای غیررسمی در ساختار شهری حکایت از ناسالم بودن ساختار اقتصادی داشته و نوعی دوگانگی را در عرصه زندگی شهری نشان میدهد (رفیعیان، 1390:285) وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر، منعکس کننده توسعه آن است. شکلهای متراکم پیشرفت اقتصادی و اجتماعی موجب پنهان ماندن دوگانگی و ناهمگونی متداول بین ثروتمند و فقیر، یا برتری و عدم برتری در شهر میشود. ناهمگونیهای گسترده اجتماعی و اقتصادی بین ساکنان شهر، اغلب نتیجه عقب ماندگی یک کشور در عرصه رقابت اقتصادی در جهان میباشد. اما گذشته از این، پیآمد برنامهریزی داخلی کوتاه مدت نیز میباشد. این امر منجر به ازدیاد اسکانهای غیررسمی در شهرها، حتی در کشورهای با پتانسیل نسبتاً مطلوب اقتصادی میشود. اقتصاد کلان به حاشیه رانده شده، حکومت فقیر با سهم نابرابر سود همکاری اجتماعی، سازمان فضایی فاسد و فقیر پدیدههای اجتماعی از سطح کلان تا خرد دلایلی برای رویش سریع سکونتگاههای غیررسمی در نواحی شهری کشورهای در حال توسعه هستند (Nawagamuwa, et al, 2009:5). پژوهشی که توسط دکتر اسفندیار زبردست صورت گرفته است نشان میدهد که سیاستهای عمومی شامل؛ نظام برنامه ریزی شهری، نظام زمین شهری و سیاستهای مسکن، علتهای اصلی تشکیل و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی (خودرو) در حاشیه مادر شهر تهران هستند (Zebardast, 2010:15) به هر حال در یک تحلیل کلی، در علت شکلگیری این سکونتگاهها میتوان به علل مختلفی اشاره کرد که اهم آنها به قرار زیر است:
2-4-1- عوامل ساختاری جامعه:
در این رویکرد بحث ایجاد سکونتگاههای نابسامان شهری، در درون جریان تولید فقر و ساختار ناکارآمد حاکم بر جامعه تحلیل میشود. نظام کلان تولید فقر در سطح ملی، منطقهای و محلی و سازوکارهای تقویتکننده آن (توزیع ناعادلانه منابع قدرت و ثروت، عدم تعادل فضایی جمعیت و فعالیت و درآمد) ضمن بسترسازی برای ایجاد فضاهای نامناسب شهری، عامل اساسی در تقویت مداری آن محسوب میگردد. در این دیدگاه به دلیل برتری برخی از کانونهای بزرگ شهری (مناطق منتخب اقتصادی) و برخورداری آنها از فوائد جریان تولید و درآمد جامعه و درنتیجه انباشت سرمایه و جمعیت در این نواحی و تسلط اقتصاد دوگانه، طیف گستردهای از جمعیت که توان رقابت را نداشته به حاشیه رانده شده و نواحی نامساعد را جهت سکونت خود انتخاب میکنند. در کنار این فرایند مهاجرین تازهوارد و جویایکار به شهر نیز که از توان اقتصادی لازم برخوردار نمیباشند و در کوتاه مدت نمیتوانند جذب بازار رسمی اشتغال شهری شوند نیز فشار مضاعفی را بر منابع موجود شهر وارد ساخته و بازار کاذب غیررسمی شهر را بوجود میآورند. بدلیل عدم امکان رقابت گروههای کمدرآمد در بازار رسمی و جذابیت بازار غیررسمی، تامین نیازها از طریق این بازار صورت پذیرفته و در نتیجه تجلی آن در قالب سکونتگاههای نابسامان غیررسمی ظهور میکند. این دیدگاه رفع این عارضه را در تغییر ساختارهای تعادل بخش جامعه جستجو میکند و اعتقاد دارد تا عدم رفع موانع تولیدکننده فقر در جامعه نمیتوان انتظار تغییر این جریان را داشت. اقتصاد وابسته در اکثر کشورهای جهانسوم و تصمیمگیریهای سیاسی ناشی از آن، در این دیدگاه علت اصلی پیدایش سکونتگاههای ناپایدار شهری تلقی میشود.
2-4-2- علل سازمانی:
در کنار دیدگاه ساختاری برخی از صاحبنظران، فقدان نظام یکپارچه مدیریت توسعه شهری و ناکارآمدبودن سیستم اداری جامعه را مولد اصلی بروز این سکونتگاهها تلقی میکنند. در اینجا ناکارآمدی سازمان اداری و مدیریتی حاکم بر جامعه و برنامهریزیهای بخشی موجود در آن، تولید کننده نابرابری تصور میشوند، و اعتقاد بر این است که برنامههای سازمانی پاسخگوی نیاز سکونتی اقشار کمدرآمد شهری نبوده و درنتیجه این گروهها، در شرایطی متفاوت و خارج از کنترل صورت میگیرد.
2-4-3- فقدان سیستمهای حمایتی و مشارکتی:
برخی دیگر علت اصلی پیدایش سکونتگاههای نابسامان شهری را ناکارآمدی نظامهای حمایتی (اعطای وامهای اعتباری و غیره) و ناتوانی بکارگیری توانمندیهای محلی تصور میکنند و آنرا عامل مهمی در ایجاد و تشدید این گرایش نامطلوب شهری میدانند به نظر اینان تقویت چتر حمایتهای اجتماعی و استفاده از ظرفیتهای مشارکت مردمی (درقالب نهادهای مردمی) میتواند عاملی در جهت کنترل این نواحی باشد.
2-4-4- فعالیتهای باندهای (مافیایی) نامشروع زمین
عدم کنترل و نظارت بر مصرف درست زمین، که عامل کمیابی در نواحی شهری محسوب میگردد بهعنوان عاملی در ایجاد و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی تلقی میشود. فقدان اهرمهای کنترلکننده در جهت به تعادل رساندن عوامل بازار و وجود مافیای نامشروع کنترلکننده زمینهای بیدفاع شهری، جریان تسخیر مناطق باز شهری را دامن زده و بصورت واگذاری غیر قانونی به افراد دیگر صورت میپذیرد. فعالیتهای غیرقانونی انجام شده بر روی زمینهای شهری و رانتهای حاصله از آن ضمن اینکه حکایت از فقدان اهرمهای نظارت قانونی بر منابع شهری دارد گویای گسیختگی سازمان فضایی شهر و نبود مدیریت مقتدر شهری است و لذا عاملی در جهت تشدید سکونتگاههای غیررسمی شهری محسوب میگردد.
نتیجه اینکه عوامل ذکرشده هر کدام به نوعی تلاش در جهت تبیین علت پیدایش این نواحی را دارد لیکن بنظر میرسد ذکر یک عامل صرف، تحلیلکننده مناسبی برای ابعاد مختلف موضوع نباشد و ترکیبی از عوامل مختلف که از سطوح کلان ملی و اتخاذ سیاستهای تشدید کننده نابرابری آغاز و تا سطوح محلی که عمدتاً به مدیریتهای اجرایی محلی مرتبط میشود بصورت توأمان به ایجاد این فضاها در مناطق شهری منجر میگردد. نکته قابل ذکر وجود گروهی از افراد سودجو و فرصتطلبی است که از آشفته بودن بازار حاصله، نهایت استفاده را برده و بیشترین بهره را میبرند ضمن اینکه باید به این مطلب نیز اشاره کرد تا رفع و یا کاهش شرایط ایجادکننده این نواحی، صرفا با تکیه بر فعالیتهای پروژه محور نمیتوان انتظار کاهش این معضل شهری را داشت (رفیعیان، 1390:290)
2-5- رویکردها و رهیافتهای مداخله در اسکانهای غیررسمی
در جهت برخورد با معضل رشد سریع سکونتگاههای نابسامان و غیررسمی شهری، توسط دولتها دیدگاهها و سیاستهای متفاوتی در دستور کار قرار گرفته است که از بدبینانهترین حالت که عموماً توسل به قوه قهریه و تخریب این مناطق است شروع و تا انجام اقدامات اصلاحطلبانه (مداراجویانه) ادامه پیدا میکند. جدای از تصمیم برخی از مسئولین به برخورد قهری با این معضل، که امروزه بصورت کاملاً قطعی مطرود دانسته شده است و اثرات نامطلوب آن بر سایر ارکان زندگی شهری غیرقابل قبول شناخته شده است، راهبردهای مداخلهجویانه را میتوان براساس اهرم مداخله، الگوی مداخله (مستقیم یا غیرمستقیم) و همچنین مقاطع زمانی، به انواع مختلفی تقسیم کرد (رفیعیان، 306:1382) در ادامه ابتدا، رویکردهای مداخله در سکونتگاههای غیررسمی ازدیدگاههای مختلف چون؛ لیبرال، رادیکال و … مورد بررسی قرار میگیرد. سپس به جریان مداخله در سکونتگاههای غیررسمی, در مقاطع زمانی مختلف پرداخته میشود.
2-5-1- رویکردهای مداخله در اسکانهای غیررسمی در قالب دیدگاههای مختلف
در مواجهه با اسکانهای غیررسمی چهار نگرش مورد برسی قرار میگیرد که به قرار زیر است:
الف ) نادیده گرفتن
تا ابتدای دهه 1970 تحت تاثیر نگرش لیبرالی، حداقل دخالت دولت در امر مسکن و سکونتگاههای غیر رسمی دستور کار بسیاری از دولتها بود. این دیدگاه بر این فرض استوار بود که با توسعه اقتصادی مشکل نابهنجار و فقر به طور عام بر طرف خواهد شد ( un -habitat. 2008: 12). اما نادیده گرفتن تشکیل سکونتگاههای غیررسمی حتی از روی ناچاری هم که باشد به دلایلی که در زیر آمده است نمیتواند راهحلی مناسب باشد (hall a Ulrich, 2005: 25).
با توجه به مشکلات کالبدی، تامین خدمات پایه و پس از مدتی تعمیرات مورد نیاز هزینه بالایی دارد، بیشتر این مساکن غیر رسمی به شکلی بسیار ساده ساخته میشوند و از فنآوری مناسب خانهسازی دورند، بیشتر این محلات در حومه شهر واقع میباشند و به ندرت از یک نظام حمل و نقل کارا برخوردار میباشند از این رو کارگران با مشکل رفتو آمد و سنگینی هزینههای آن مواجه میشوند. در مجموع سالها چشم پوشی از سکونتگاههای غیررسمی در بسیاری از کشورها نه تنها با کاهش آن همراه نبود بلکه ابعاد آن هر چه گستردهتر شد و همزمان این نظر نیز مطرح شد که رویه دولت در نادیده انگاشتن این سکونتگاهها در شرایطی به قدرتمند شدن گروههایی میانجامد که به صورت غیرقانونی تصرف زمینها را سازمان میدهند و یا خود به آن مبادرت میورزند ( پاتر و ایونز، 1391 : 233 ).
ب – حذف و تخلیه اجباری
با عدم تحقق وعدههای لیبرالیسم در رفع مشکل سکونتگاههای غیررسمی و فقیرنشین در طول زمان و با روشن شدن این نکته که توسعه اقتصادی نمیتواند تحول مورد انتظار را سکونتگاههای کمدرآمد ایجاد کند و مشکل را حل کند، برخی دولتها شیوههای خشن و به نحوی مقابله را با سکونتگاههای غیررسمی برگزیدند و تخلیه اجباری و تخلیه اجباری و تخریب سکونتگاه به رویکرد و روشی فراگیر بدل شد که به گونهای با نگرشهای محافظه کارانه مرتبط بود.
تخلیه اجباری در دهههای 1970 و 1980 به ویژه در کشورهایی با نظام سیاسی متمرکز و خودکامه و نیز کشورهای دارای حکمروایی و اداره محلی ضعیف و مدیریت شهری غیر دموکراتیک، که با ضعف جامعه مدنی و نبود حمایت قانونی در برابر تخلیه اجباری رو بهرو بودند به راه حل رایجی بدل شد (un- habitat, 2008 : 130 ). از این رو، رویکردهای پدر سالارانه بسیار مورد توجه قرار گرفت. از این رو رویکرد تخریب در کشورهای دیکتاتوری و نظامهای محافظهکار جهان سوم با نگرشهای از بالا و رویکردهای پدرسالارانه، بسیار مورد توجه قرار گرفت. هم چنین این رویکرد در بسیاری از کشورهای در حال توسعه تا حدی با تفکر برنامهریزان تحصیلکرده غرب که معیارهای فنی براساس تجارب غربی را ترویج میکردند تشدید میشد ( گیلبرت و گاگلر، 1384 : 239 – 236 ).
معمولاً برای این اقدام سه توجیه وجود دارد؛ یکی از آنها زیباسازی و بهسازی شهری به ویژه در مناسبتهای مختلف و جشنهای خاص است. دلیل بعدی، مشکلات بهداشتی این سکونتگاهها ابراز شده است. از این منظر برای مدیریت ناکارآمد بیشتر شهرهای در حال توسعه، بر چیدن سکونتگاههای این چنینی بسیار آسانتر از حل مشکلات بهداشتی است. از این رو به بهانه بهبود شرایط محیط شهری، برخی سکونتگاههای غیر رسمی بر چیده و تخریب شدند. مسائل و مشکلات اجتماعی و جرمخیزی دلیل سوم برای پاکسازی این سکونتگاهها به