نظریه پیر بوردیو[1]
پیر بوردیو در مقاله خود تحت عنوان (شکلهای سرمایهی)، به سه شکل عمده از آن اشاره نموده است. «سرمایهی، بسته به عرصهای که در آن عمل میکند و به بهای کم و بیش تغییر شکلهای گرانتری که پیش شرط کارآیی آن در عرصه مورد بحث هستند، به سه شکل اساسی ظاهر میشود،
1- سرمایهی اقتصادی: که بی درنگ و مستقیماً قابل تبدیل به پول است و ممکن است به شکل حقوق مالکیت درآید.
2- سرمایهی فرهنگی: که با بعضی شروط، قابلیت تبدیل به سرمایهی اقتصادی را دارد و ممکنم است به شکل مدارک تحصیلی درآیند.
3- سرمایهی اجتماعی: که ساخته شده از تکالیف و تعهدات اجتماعی است و در برخی شرایط به سرمایهی اقتصادی قابل تبدیل است. و چه بسا به شکل اصالت و اشرافیت درآید». (تاجبخش، 1384: 136).
همانطور که ملاحظه شد از نظر بوردیو اشکال مختلف سرمایهی میتوانند تحت شرایطی به یکدیگر تبدیل شوند و یا ایفاگر نقش یکدیگر باشند که این ویژگی، مطلب مهمی است.
بوردیو علاوه بر تعیین اشکال سرمایهی، کوشیده است تا از سرمایهی اجتماعی تعریفی نیز ارائه بدهد. سرمایهی اجتماعی، «جمعِ منابع واقعی یا بالقوهای است که حاصل از شبکهای با دوام از روابط کمابیش نهادینه شدهی آشنایی و شناخت متقابل است. شبکهای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایهی جمعی برخوردار میکند و آنان را مستحق «اعتبار» میسازد. این روابط ممکن است فقط در حالت عملی در مبادلات مادی و یا نهادینی که آنان را در حفظ آن روابط کمک میکند وجود داشته باشد. روابط مذکور را همچنین میتوان با بکارگیری یک اسم مشترک (مثل نام خانوادگی، طبقه، طایفه، مدرسه، حزب و غیره) به لحاظ اجتماعی برقرار و تضمین کرد، و یا با مجموعه کاملی از اعمالی که بطور همزمان برای فرم دادن و آگاهانیدن کسانی طراحی شده باشد که در معرض آن روابط قرار گرفته اند» (همان، 148). این تعریف از سرمایهی اجتماعی نشان دهنده آن است که از نظر بوردیو میتوان دو جزء سازنده برای سرمایهی اجتماعی بر شمرد:
الف: تعداد شبکههای افراد.
ب: میزان سرمایهی که دیگر بخشهای شبکه داشته و افراد به این سرمایهی دسترسی دارند.
بوردیو برای سرمایهی اجتماعی ارزشی فراتر از یک ودیعه طبیعی قائل است. به اعتقاد بوردیو: «سرمایهی اجتماعی به عنوان شبکهای از روابط یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست میآید.، به عبارت دیگر، شبکه روابط محصول راهبردهای سرمایهی گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه ست که هدفش ایجاد یا باز تولید روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه یا بلند مدت قابل استفاده هستند. .. برخورداری افراد از منافع گروهی به واسطه موقعیت افراد در گروه نیز یکسان نیست». (توسلی، 1384: 9)
با توجه به آنچه گفته شد: «کاربرد سرمایهی اجتماعی در نزد بوردیو بر این درک استوار است که افراد چگونه با سرمایهی گذاری بر روابط گروهی، وضعیت اقتصادی خود را در یک فضای اجتماعی سلسله مراتبی بهبود میبخشند. از این جهت میتوان رویکرد او را همچنان که پورتس (1998) بیان میدارد، ابزاری و نهایتاً فردگرایانه نامید. گرچه خاستگاه آن عضویت در گروه و سرمایهی گذاری بر روابط گروهی و رقابت بر سر وضعیت برتر گروههای مسلط باشد». (توسلی، 1384، 10)
2-3-4- نظریه مایکل ولکاک و دیپا نارایان[2]
ولکاک و نارایان بسیار ساده بدنبال تشریح مفهوم سرمایهی اجتماعی هستند. ایشان در برابر پرسش (سرمایهی اجتماعی چیست؟) ضرب المثلی مطرح میکنند و بر همان اساس سرمایهی اجتماعی را معنی میکنند. (این که چی میدونی، مهم نیست، مهم کسانی هستند که میشناسی) این ضرب المثلی بسیار ساده است که در نگاه اول معنای سرمایهی اجتماعی را به ذهن متبادر میکند. ولکاک و نارایان این مباحث را در مقاله (سرمایهی اجتماعی و تبعات آن برای نظریه توسعه، پژوهش و سیاست) مطرح نمودهاند و در همانجا به تفصیل پیرامون این بحث صحبت کردهاند.
به نظر ایشان: «ایده اساسی سرمایهی اجتماعی این است که خانواده، دوستان و شرکا و همکاران شخص، سرمایهی مهمی را تشکیل میدهند. سرمایهیای که به هنگام مواجهه با یک بحران، فی نفسه مفیدند همچون دستاورد مادی که در بر دارد. به علاوه آنچه که در مورد افراد صدق میکند، در مورد گروههای هم صادق است. اجتماعاتی که متشکل از انواع و اقسام شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی هستند در رویارویی با فقر و ضعف در موقعیت بهتری قرار دارند. دعواها را حل میکنند و از فرصتهای تازه بهره میگیرند… کارشناسان آینده نگر خوب میدانند که پیشرفت در یک کسب و کار جدید نوعاً مستلزم گسترش حلقه تعاملات است» (ولکاک و نارایان، 1384، 529). در جای دیگر ایاشن مینویسند که: «منظور از سرمایهی اجتماعی هنجارها و شبکه هایی است که مردم را قادر میسازند تا دست به کنش جمعی بزنند» (همان، 530). از نظر ایشان تعریف بسیار ساده و روان فوق سه ویژگی عمده دارد: «اول: اینکه این تعریف نه تنها بر پیامدها بلکه بر منابع سرمایهی اجتماعی متمرکز است… دوم: این تعریف ابعاد مختلف سرمایهی اجتماعی را در خود جای میدهد و میپذیرد که اجتماعات کمابیش به آنها دسترسی داشته باشند. سوم: در حالی که تعریف اجتماعی (و نه افراد، خانوارها یا دولت) به عنوان واحد درجه اول تحلیل معرفی میکند، در ضمن میپذیرد که افراد و خانوارها قادرند سرمایهی اجتماعی را از آنِ خود کنند و به علاوه نحوه سازماندهی خود اجتماع تا حدود زیادی به مناسبات آنها با دولت بر میگردند» (همان، 531).
ولکاک و نارایان دو نوع همبستگی را بر میشمارند. الف: همبستگی درون گروهی و همبستگی بین گروهی. «همبستگی درون گروهی به گونهای است که هنجارهای اعتماد و معامله متقابل در سطح درون گروهی تا حد بسیار بالایی به چشم میخورد و این امر باعث تقویت و انسجام گروهی میگردد. و نوع دیگری از همبستگی، که بین گروهی است و به ارتباط بین گروهها بر میگردد. مثالی از صندوق مالی برای پرداخت وام به اعضا، میآورند و میگویند: در ابتدا این امر باعث میشود که افراد بتوانند از امکانات صندوق استفاده کنند و سطح بازدهی در بین اعضاء افزایش یابد. لیکن از آنجا که امکانات صندوق محدود است با افزایش نسل بعدی جمعیت، سهم اعضای اولیه اندک اندک کاهش مییابد. در چنین شرایطی افراد فقیر خود را از جامعه خود به سمت کسب امکانات بیشتر جدا کرد و سعی میکنند از طریق ارتباط با سایر گروهها که فرصتهای اقتصادی بهتری دارند مرتبط سازند و مهاجرت از روستاها به شهرها، نمونه بارزی از این حرکت میباشد» (ازکیا و فیروزآبادی، 1383، 56).
نکته مهمی که میتوان گفت اینکه: براساس اندیشه این دو صاحبنظر میبایست: هم به روابط و همبستگیهای درون گروهی توجه نمود که سرمایهی بسیار با ارزشی را تشکیل دادهاند و پشتوانه یکدیگر در هر اقدام توسعهای هستند و هم باید به روابط همبستگیهای برون گروهی (با دولت و غیره) توجه نمود، چرا که این قسم دوم برای توسعه یافتگی و ایجاد زمینههای رشد بسیار مؤثر است. و باید هر دو را با هم دید (همان، 56). در این قسمت خلاصهای از انواع تعاریف پیرامون سرمایهی اجتماعی آورده میشود.
جدول 2- 1: تعاریف پیرامون سرمایهی اجتماعی
اندیشمند | تعریف سرمایهی اجتماعی |
بوردیو | منابعی که امکان دسترسی به منابع گروهی را فراهم میکنند. |
کلمن | جنبه هایی از ساخت اجتماعی که کنشگران از آنها بعنوان منابعی در جهت کسب منافع خود استفاده میکنند. |
پاتنام و فوکویاما | اعتماد، هنجارها و شبکههای مشارکتی که باعث تسهیل تعاون جهت کسب منافع متقابل میگردد. |
ولکاک و نارایان | هنجارها و شبکه هایی که مردم را قادر میسازند تا دست به کنش جمعی بزنند. |
منبع: (فیروزآبادی، 1384: 129) و (ولکاک و نارایان، 1384: 53)
از میان تمام تعاریف، در عبارت ذیل تعریف نهایی و مورد نظر که تلفیقی از تمام تعاریف ذکر شده است را میتوان چنین ارائه کرد: «سرمایهی اجتماعی به عنوان منبعی جهت کاهش هزینه کنش جمعی در سطوح مختلف است، این منبع علاوه بر آگاهی و توجه نسبت به امور عمومی، اجتماعی و سیاسی شامل: اعتماد[3]، هنجارها[4] و مشارکت[5] میباشد».
[1] . Pierre Bourdieu
[2] . Wolcak & Narayan
[3] – اعتماد شامل اعتماد عمومی، تعمیم یافته و اعتماد نهایی/مدنی است.
[4] – هنجارها یا رفتارهای معامله متقابل (همیاری) که در درون شبکه های اجتماعی عمل می کنند و عناصر ساختاری شبکه ها.
[5] – مشارکت های رسمی و غیررسمی.