کیم در مورد هدف مدیریت دانش اظهار میدارد که تجزیه و تحلیل دانش موجود و شناسایی دانش مورد نیاز برای تکمیل و انجام اهداف سازمان، با کمک و همفکری و تعامل متخصصان دانش، کارشناسان فناوری و ارتباطات و استفادهکنندگان، هدف نمایی مدیریت دانش است (مختاری و یمین فیروز، 1383، ص 19).
به زعم مایک بورک (2001) مدیریت دانش کمک میکند که اطلاعات مناسب در زمان مناسب برای تصمیمگیریهای درست در اختیار افراد مناسب قرار بگیرد. با توجه به این سخن سازمانها از کاربرد مدیریت دانش، اهداف زیر را دنبال میکنند:
1- هدف مدیریت دانش، نه مدیریت کل دانش موجود در سازمان، بلکه مدیریت آن بخش از دانش که دارای بالاترین درجه اهمیت برای سازمان میباشد، است. این هدف از طریق بکارگیری دانش جمعآوری شده و تواناسازی کلیه نیروهای موجود در سازمان برای دسترسی به آن و استفاده در جهت اهداف سازمانی محقق میگردد.
2- هدف دیگر مدیریت دانش، ترکیب کردن اطلاعات با تجارب و دانش موجود است تا به ایجاد یک پایگاه دانش قابل مدیریت منجر شود.
3- یکی دیگر از اهداف مدیریت دانش، شناسایی، جمعآوری، دستهبندی و سازماندهی، ذخیره، اشتراک، اشاعه، و دسترس قرار دادن دانش در سطح سازمان میباشد.
4- از اهداف دیگر مدیریت دانش در سازمانها، استفاده بهینه از منابع اطلاعاتی موجود است تا هزینههای هنگفتی که صرف اشتراک و خرید منابع اطلاعاتی شده است، سرمایهگذاری مرده محسوب نگردد. دیجیتال سازی منابع به عنوان یکی از مهمترین گامهای مدیریت دانش در سازمانها عنوان میشود. دیجیتالسازی امکان استفاده از منابع را فارغ از محدودیتهای زمانی و مکانی فراهم میآورد (آتشک و ماهزاده، 1388، ص 427-428).
مدیریت دانش از دیدگاه جی لیبویز[1]: مدیریت دانش، فرآیندی از آفرینش ارزشها از سرمایههای لمس ناپذیر سازمان/ که سرمایه لمس ناپذیر شامل: سرمایههای فکری و ذهنی، سرمایههای انسانی، سرمایه ساختار سازمانی و سرمایه مشتریان و ارتباط با آنها است.
مدیریت دانش، شامل فراگیری، ذخیره سازی، بازیابی، کاربرد و تولید و دانشهای با ارزش را در کنترل داشتن است.
مدیریت دانش ناظر بر مجموعهای از فرآیندهایی است، که طی آن جریان دانایی در یک جامعه به صورت مستمر و فزاینده هدایت میشود (مهدوی، 1380).
واژه مدیریت دانش تعاریف مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- بخشی از مجموعه سلسله مراتب متشکل از داده، اطلاعات، دانش و معرفت است.
- موقعیتی است که به اطلاعات داخل سازمان ارزش میبخشد.
- مسیری است که در آن دانش خلق، کسب شده و برای نیل به اهداف استفاده میشود.
- روند آگاهانه ایجاد، اعتبار بخشی، ارائه، توزیع دانش و کاربرد آن است.
- فرآیند نظام مند نمودن، انتخاب، سازماندهی و ارائه دادن، اطلاعات و دانش به گونهای است که درک فرد را در زمینه خاص و مورد نظر بهبود دهد.
- به سازمان کمک میکند تا از مجموعه تجربیات حاصله درک مدون و متفاوتی به دست آورده و انعطاف پذیری را افزایش میدهد.
- مجموعهای از اعمال منظم و نظام مند است که برای به دست آوردن با ارزش ترین نتیجه از دانش در دسترس انجام میشود.
- مدیریت دانش شامل شناسایی و تحلیل سرمایههای دانشی موجود و مورد نیاز و فرآیندهای مرتبط با اهداف مورد نظر است. که فرآیندهای آن عبارتند از تولید، توسعه انتشار و حفظ و بهرهگیری و استفاده از آن است. مدیریت دانش عبارت است از: یافتن راههای خلق، شناسایی، شکار و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند آن. مدیریت دانش به توانایی خلق و آفرینش، انتقال و کاربرد دانش از تمام راهها و رسیدن به هدف.
مدیریت دانش عبارت است از هنر آفرینش ارزشها از داراییهای نامحسوس سازمان، که این داراییهای عبارتند از: داراییهای انسانی، داراییهای ذهنی، سرمایه زیر ساخت و سرمایه بازار است. (عبدالکریمی، 1384).
داونپورت و پروساک[2]: مدیریت دانش مجموعهای از فرآیندها برای فهم و به کارگیری منبع استراتژیک دانش در سازمان است مدیریت دانش رویکردی ساخت یافته است که رویههایی را برای شناسایی ارزیابی سازماندهی، ذخیره و به کار گیری دانش به منظور تأمین نیازها و اهداف سازمان برقرار میسازد. گروه کارتنر، در حکم موسسه بین المللی، که در بسیاری از زمینههای فن آوری اطلاعات، پژوهش تحلیل و مشاوره می پردازد، مدیریت دانش را اینگونه تعریف کرده است. مدیریت دانش رشتهای علمی است که شیوه برخوردار از حمایت دو جانبه را برای ایجاد تصرف، سازمان دهی و استفاده از اطلاعات، تشویق و تقویت میکند. تعریف بروکس از مدیریت دانش که مرکز کیفیت و بهرهوری آمریکا نیز آن را پذیرفته است میگوید، مدیریت دانش، عبارت است: از راهکارها و فر آیندهایی برای ایجاد، تعیین، تصرف، سازمان دهی و اداره مهارتها، اطلاعات و دانش. تا به بهترین نحو، افراد را در تحقق رسالت سازمان توانمند سازد. تعریف جامع بروکس از مدیریت دانش، برای نظامهای پایدار و مطمئن، به سازمان یکپارچه معطوف است که میتواند در مرکز ارزشهای محوری خود، مرزهای عمودی، افقی، خارجی و جغرافیایی خویش را مدیریت کند و با توسل به اعتماد، به هم متصل سازد.
املهانراد: مدیریت دانش، فن آوری اطلاعات نیست برخی متخصصان فن آوری اطلاعات اذعان دارند که بین سرمایه گذاری در فن آوری، عملکرد شرکت و مدیریت دانش ارتباطی در تحقیقات یافت نشده است. آنچه مهم است بکارگیری دانش و آفریدن آن است نه صرف داشتن آن.
مونتانو: مدیریت دانش فرآیند مستمری است که به ثبت و انتشار دانش در درون و بیرون سازمان به منظور ایجاد ظرفیت لازم برای سازمانها جهت سازگاری و بقاء در محیط متغیر و ابهام آمیز، حل مسائل و مشکلات سازمانی و ارتقاء سطح خلاقیت و نوآوری منابع انسانی برای استفاده کارآمد از آنها و افزایش توان رقابتی خود در فرآیند جهانی شدن می پردازد.
[1] Jay liebowitz
[2] DAVEPORT and PRUSAK
متن کامل در سایت زیر