قدرتی (1392) به نقل از اسلاوین (1992 و 1995 و 1998) چهار دیدگاه علمی مهم را که عامل اثر بخش روش یادگیری مشارکتی اند را به این شرح بیان میدارد:
الف) دیدگاه انگیزشی
ب) دیدگاه انسجام اجتماعی
ج)دیدگاه شناختی
د)دیدگاه رشدی
-دیدگاه انگیزشی
تأکید این دیدگاه نخست بر پاداش و ساختارهای هدف است که تحت تأثیر این پاداشها و ساختارهای هدفمند دانشآموزان به یادگیری میپردازند. ساختارهای مشارکتی موقعیتی را ایجاد میکنند که اعضای گروه از طریق آن موقعیت میتواند به هدفهای شخصی برسند (جانسون و جانسون[1]، 2011).
نمره دادن رقابتی روش پاداش در کلاسهای سنتی، هنجارهایی را به وجود میآورد که در تضاد با تلاشهای تحصیلی اند، این مسأله انتقاد متخصصان انگیزش از این کلاسهای درس سنتی برانگیخته است زیرا وقتی موفقیت یک دانشآموز شانس موفقیت دیگران را کاهش میدهد، آنها احتمالا به این هنجارها معتقد میشوند که موفقیت سطح بالا مخصوص دانشآموزان خاصی است که دست پرورده معلم هستند.
-اساس تجربی دیدگاه انگیزشی یادگیری مشارکتی
شواهدی از کاربرد علمی یادگیری مشارکتی در مدارس وجود دارد که این ادعای متخصان انگیزش را تأیید میکند که پاداشهای گروهی و ساختارهای هدفمند پیشرفت تحصیلی را در این روش افزایش میدهد. برای مثال در تکنیک گروههای دانشآموزی با سطوح پیشرفت مختلف، دانشآموزان با سطوح پیشرفت و تواناییهای مختلف در گروه قرار میگیرند و با همدیگر برای یادگیری مباحث تدریس شده توسط معلم و یا مباحث جدید فعالیت میکنند و در امتحانات به صورت فردی شرکت میکنند در هر گروه بر اساس درجهای که همه اعضای آن پیشرفت کرده اند. پاداش دریافت میکنند و تنها گروهی میتواند پاداش دریافت کند که همه اعضای آن مطالب را یاد گرفته باشند.
-دیدگاه انسجام اجتماعی روش یادگیری مشارکتی
طبق دیدگاه انسجام اجتماعی یادگیری مشارکتی در پیشرفت به میزان زیادی با انسجام گروه بستگی دارد. بر این اساس دانشآموزان به هم گروههای خویش در یادگیری مطالب کمک میکنند و هر کدام موفقیت دیگری را میخواهد این دیدگاه شبیه دیدگاه انگیزشی است که در آن بر تأکید توضیحات شناختی در اثربخشی روش یادگیری مشارکتی کمتر از توضیحات انگیزشی تأکید میشود. در تئوری انگیزشی راجع به یادگیری مشارکتی ادعا میشود که به دانشآموزان حداقل در بضعی از قسمتها به خاطر علاقهای که به هم گروهیهای خود دارند به آنها کمک میکنند تا مطالب را یاد بگیرند ولی در نظریه انسجام اجتماعی اعتقاد بر این است که دانشآموزان به خاطر مراقبت از گروه است که به یکدیگر در یادگیری کمک میکنند.
-دیدگاه شناختی روش یادگیری مشارکتی
تحقیق در زمینه روان شناختی نشان داده است که اگر قرار است اطلاعات در حافظه به اطلاعاتی که قبلا در آنجا وجود داشته اند ربط داده شود یادگیرنده باید به بازسازی شناختی مواد مورد یادگیری بپردازد. یکی از موثرترین شیوههای انجام عمل فوق توضیح دادن مطالب برای شخص دیگری میباشد. آموزش به وسیله همکلاسیها (گروههای همتا، هم برای آموزش دهنده و هم برای فراگیری فواید زیادی دارد).
-دیدگاه رشدی روش یادگیری مشارکتی
از این نظر فعالیت مشارکتی بین بچهها باعث تحریک رشد میشود زیرا بچههای همسن احتمالا داخل نواحی رشد تقریبی یکدیگر عمل میکنند و مدل قرار گرفتن در رفتارهای مشارکتی نسبت به عملکرد به صورت انفرادی باعث پیشرفت آنها میشود ملازهی (1391) به نقل از دامن (1984) دیدگاههای پیاژه ویگوتسکی و سالیوان را در مورد تشریک مساعی همسالان کامل میکنند ولی نقطه نظرات مشترک طرفداران آنها را در زمینه یادگیری مشارکتی در موارد زیر بیان میکنند:
1-از طریق بازخورد دوطرفه و بحث
2-همکاری بین اعضای گروه
3-تجربه ارتباط با همسالان
4-تعامل میان اعضای گروه
روشهای یادگیری مشارکتی
اسلاوین (2011) در یک جمع بندی از تحقیقات انجام شده در زمینه یادگیری مشارکتی را معرفی مینماید که در تازهترین تحقیقات به کار گرفته شده اند و اثربخشی خود را در دستاوردها نشان داده و مورد تأیید قرار گرفته اند این شیوهها عبارتند از:
گروههای پیشرفت تیمی دانشآموزان[2]
در این شیوه دانشآموزان به گروههایی که از 4 تا 5 نفر تشکیل میشود تقسیم میشوند در این گروهها دانشآموزان از لحاظ جنسیت، نژاد، زمینههای خانوادگی و فرهنگی، تجربیات قبلی و … متفاوت میباشند. روش فوق برای تدریس دروسی که زمینههای علمی محض دارند مانند ریاضیات، محاسبات و کاربردهای ریاضی، دستور زبان و کاربردهای آن، جغرافیا و … بسیار مناسب است.
روش مسابقهی تیمی یا رقابت و مسابقهی تیمی[3]
در این شیوه روش تدریس معلم و کارگروهی کاملا شبیه روش قبلی است ولی تفاوت آنها در این است که دانشآموزان به جای شرکت در آزمون در مسابقات هفتگی شرکت میکنند، نمرههایی که هر برنده برای تیم خود کسب میکند بدون توجه به سطحی که د رآن به رقابت پرداخهت است محاسبه میشود این بدان معناست که برای دانشآموزان ضعیفی که با همطرازان خود به رقابت میپردازند و دانشآموزان ممتازی که با تیمهایی که نمرههای بالا را کسب کرده اند شانس یکسانی برای کسب موفقیت داده میشود.
یادگیری انفرادی با یاری گرفتن از تیم
در این روش نیز تیمهای چهار نفری دانشآموزان که در سطوح کارایی متفاوت هستند تشکیل میشود و به تیمهایی که عملکرد مطلوب داشته باشند گواهینامه اعطاء میشود.
با این حال تفاوتهایی میان این روش با روشهای قبل به چشم میخورد. برای نمونه در دو روش پیش آموزشی دانشآموزان به صورت جمعی و یکسان ارائه میشود ولی در این روش یادگیری مشارکتی با آموزش فردی در میآمیزد به علاوه دو روش قبلی برای تدریس بسیاری از موضوعات در اغلب پایهها مناسب میباشد در صورتی که روش فوق مختص آموزش ریاضیات در پایه دوم تا بالاتر طراحی شده است.
در روش حاضر دانشآموزان بر اساس یک آزمون جایابی رتبه بندی میشوند و سپس مطابق با سرعت یادگیری خود به فراگیری مشغول میشوند در مجموع میتوان گفت که اعضای یک تیم هر یک به مطالعه و یادگیری مباحث گوناگون مشغول میشود هم تیمها با استفاده از برگه پاسخنامه به کنترل کار و کمک به حل مشکلات یکدیگری میپردازند. آزمونهای نهایی هر مبحث بدون کمک هم تیمها پاسخ داده میشود و آنها را سرگروهها تصحیح میکنند معلمان هر هفته تعدادی از بخشهای مطالعه شدهی دانشآموزان هر تیم را محاسبه میکنند و بر اساس تعداد آزمونهای برگزاری شده امتیازات کسب شده و امتیازات اضافی مربوط به تکالیف شب که تیمهایی که بالاترین سطح قرار میگیرند گواهینامه یا جوایز گروهی دیگر اعطا میکنند.
[1] – Jansoon & Jansoon
[2] – Student Team – achievement division
[3] – Teams games tournament
متن کامل در سایت زیر :