روش مشارکتی جیگ ساو
اگر به گذشته برگردیم و نگاهی گذرا به تدریس در زمانهای گذشته داشته باشیم تدریس را انتقال معلومات دانسته و حال این که در عصر جدید تدریس به معنای تفهیم مطالب است که خود جای بسی تأمل دارد. بدیهی است معلم خوب شخصی است که از راههای تفهیم به دانشآموز (تدریس) را دانسته و نه اینکه فقط به فراگیران انتقال معلومات دهد که در اینجا فرق بین تدریس خوب و انتقال معلومات به خوبی قابللمس است. کارل راجز میگوید: همان طور که در روان درمانی روان شناس صرفا به بیماری کمک میکند تا مشکلات خودش را بشناسد و به چگونگی رفع آن مشکل نیز پی ببرد در تدریس نیز دانشآموز خودش مطالب را فرا میگیرد و معلم فقط به او کمک میکند تا به هدفهای آموزشی نزدیک گردیده، آنها را فرا گیرد. (لانجرن به نقل از نصر اصفهانی، 1392)
هنوز هم برخی از معلمان به طور چشمگیری موفق اند. دانشآموزان آنها خوب یاد میگیرند، از مدرسه و درس لذت میبرند و قدردان تعلیم و تربیت هستند. برخی از فارغ التحصیلان مدارس دولتی از جمله هوشمندترین دانشآموزانی هستند که تا به حال وجود داشته اند اما یک سوال که اینجا به ذهن میرسد این است که چه عاملی موجب توفیق معلمان و دانشآموزان چنین مدارسی است، چیزی که شاید برای معلمان و دانشآموزان ناموفق وجود نداشته باشد، آیا مدارس موافق پول بیشتری دارند؟ آیا از تسهیلات بهتری برخوردارند؟ آیا معلمان این مدارس به مطالبی آگاهی دارند که دیگر معلمان از آن آگاه نمی باشند؟ پول و تسهیلات در ایجاد بخت خوب چندان کارگشا نمی باشند اما بلی، معلمین در مورد ایجاد آموزش موثر و یادگیری لذت بخش مطالبی میدانند که میتواند بسیار با اهمیت باشد در این فرایند (تدریس) معلم و دانشآموز به یکدیگر انرژی میبخشند، وجود یادگیری پرنشاطی را فراهم میسازند که به ندرت برای سایرین قابل دسترسی است این نوع آموزش، آموزش به شیوهی با سینرژی نامیده میشود که قادر است اغلب موانع و مکشلات مربوط به آموزش و یادگیری را برطرف نماید (برگرفته از کتاب مدیریت و کلاسداری جذاب، سی ام، چارلز ترجمه شاپور امین، شایان جهرمی، مرضیه امینی)
معلمان همواره دو رویای بزرگ در سر میپرورانند، اول تدریس و کار با دانشآموزان مستعد یادگیری، دوم فرار از شرایط غیرقابل تحمل سوء رفتارها در کلاس (آنها آرزو دارند هیچ دانشآموزی مرتکب سوء رفتار نشود) آموزش و انضباط به شیوهی سینرژی میتواند به تحقق این دو رویای معلمان کمک کند. استفاده از این روش سبب یادگیری بیشتر دانشآموزان بروز رفتارهای مناسب در کلاس و سپاس نسبت به معلمان خواهد شد (همان منبع).
محیطهای یادگیری
از آنجایی که هر معلم شیوه تدریس را در فرآیند یادگیری به کار میبرد لذا هر کدام از این رویکردها را چنین میتوان از همدیگر تمیز داد.
رویکرد رقابتی
شعار یک کلاس رقابتی این است که اگر تو ببری من میبازم و اگر من ببرم تو میبازی. دانشآموزان در این کلاسها به دلایل مختلف با یکدیگر رقابت میکنند. نمره، تعیین و شناخته شدن در نظر معلم، کارهای افتخاری کلاس (مثل مبصر شدن) زنگ تفریح اضافه و هر نوع جایزهای که به نظر معلم برای برانگیختن دانشآموزان به کار منساب باشد (رستگار، 1392).
بدون شک کلاسهای رقابتی برای دانشآموزانی که غالب اوقات یا معمولا بازنده اند بسیار سخت است.
رویکرد انفرادی
در این محیط هر یک از دانشآموزان با بقیه تفاوت دارد و موفقیت و یا شکست آنان ارتباطی با دیگران ندارد. در نتیجه دانشآموز خود مسئول یادگیری خویش است. شعار کلاس انفرادی ممکن است چنین باشد: ما همه در این کار تنها هستیم، دانشآموزان از همکلاسیهای خود توقع کمک و حمایت ندارند، معلم مرجع اصلی آن هاست و این نقص اصلی یادگیری انفرادی است زیرا یادگیری اساسا یک فعالیت اجتماعی است همان طور که پیاژه نشان داد بیشتر آموختههای مهم، حاصل تعامل یادگیران است. (همان منبع).
رویکرد مشارکتی
در این محیط دانشآموزان از طریق همکاری و مشارکت در قابل گروهها به یادگیری میرسند و در قبال یادگیری احساس مسئولیت مینمایند. زمانی که همکلاسی شان نیاز به کمک داشته باشد به کمک او میشتابند و موفقیت دیگران، موفقیت آنها و شکست دیگران شکست آنها محسوب میشود. شعار کلاس همیاری این است: یا همه نجات مییابیم یا هم غرق میشویم در کلاس همبازی دانشآموزان به جای این که معلم را مرجع اصلی بدانند به هم کلاسهای خود به عنوان مرجع مهم و باارزش دانش نگاه میکنند (قلتاش، 1383).
متن کامل در سایت زیر :
<img class="alignnone size-full wp-image-9751" src="http://modarooz.ir/wp-content/uploads/2018/10/arrow-down-8.jpg" alt="پایان نامه تأثیر یادگیری مشارکتی (جیگ ساو) بر مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر پایه هفتم شهرستان جم” width=”225″ height=”225″ />