-1-3-1-
نقش موانع در پرورش امید
برای داشتن تفکر امیدوارانه باید یاد بگیریم چطور با موانع روبرو شویم و بدین منظور باید گذرگاه هایی مختلف را در نظر بگیریم؛ به عبارت دیگر، تفکر امیدوارانه با غلبه بر موانع ایجاد میشود؛ پس موانع، لزوماً از زندگی حذف نمیشوند و حتی میتوانند باعث ارزشمندتر شدن هدف شوند(اسنایدر، 2002).
به طور کلی، برخورد با مانع در راه رسیدن به هدف، ممکن است برخی واکنشهای هیجانی منفی را ایجاد کند؛ اما این واکنشها در همۀ افراد، یکسان نیست و افراد دارای امید زیاد، هنگام برخورد با موانع، به دلیل ایجاد راههای جایگزین برای رسیدن به هدف، پاسخهای هیجانی سازگارتری میدهند؛ همچنین هنگام نبود امکان برای دستیابی به هدف اصلی، از هدفهای جایگزین استفاده میکنند. آن ها در هر یک از حیطههای زندگی خود، چندین هدف را مشخص میکنند و به این ترتیب، هنگام رویارویی با مانع میتوانند انعطافپذیر باشند و به دنبال هدفی دیگر بروند یا بر دیگر حیطههای زندگی خود تأکید کنند؛ در حالی که افراد دارای امید کم، به روشنی نمیدانند چطور باید به هدفهای خود برسند و هنگام رویارویی با موانع چگونه عمل کنند. در واقع، افراد امیدوار در نتیجۀ تجربه کردن سختیها، به این باور رسیدهاند که میتوانند خود را با مشکلات و کاستیهای بالقوه وفق دهند(علاءالدینی، 1387).
هنگام رویارویی با موانع، افراد از مرحلههای روا نشناختی خاصی میگذرند که در همۀ انسانها، طبق الگویی خاص ایجاد نمیشوند؛ اما به طور کلی، فرد از امید به سمت خشم، از خشم به سمت ناامیدی و از ناامیدی به سمت بی احساسی پیش میرود(اسنایدر، 2002).
مراحل نا امیدی
به نظر می رسد که نا امیدی نیز یک اتفاق نیست بلکه یک فرآیند است. یعنی از جایی شروع میشود و به نا امیدی ختم میشود. تشخیص بین مراحل روانشناختی که فرد بدان طریق میتواند هنگامی که تفکر هدفمندش با مانع برخورد میکند، پیش برود بسیار مهم است. همان طور که گفته شد موانع قادرند که پاسخهای هیجانی منفی ایجاد کنند. این مراحل درباره تمام افراد محدود به الگوی خاصی نمیشود؛ اما به طور کلی آنها از امید به سمت غضب، از غضب به سمت یاس، و از یأس به سمت بی تفاوتی پیش میروند(اسنایدر، 2002).
الف) غضب
وقتی شخصی شدیداً عصبانی میشود که اولین واکنش به موقعی است که با منع بزرگی برخورد کرده است، هنوز انرژی دارد و سعی می کند اهداف دیگر را دنبال کند(البته این واکنش لزوماً عاطفی نیست). مردم اغلب هنگامی که غضبناکاند اعمال تکانشی، خودشکن، و بدجوری را مرتکب می شوند.
ب)یأس
هنگام یأس، که قدم بعدی در این پیشروی فرضی است، فرد هنوز روی هدف مسدود شده متمرکز است. اما درباره غلبه بر مانع یا موانع مربوط احساس عجز میکند. براون و هریس[1] (1978) به طور واضح و مختصر یأس را به صورت، «اوه، بازم یه چیز دیگه»، توصیف میکنند. با این حال، در افرادی که یأس را تجربه میکنند، تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال، بعضی افراد با وقایع ظاهراً بی ضرر مانند گم کردن کلید یا ناتوانی از پیروز شدن در بحث با همسرشان فوراً مأیوس میشوند. همین طور، بعضی از مردم به ویژه مشکلات را پیچیده تصور میکنند که به نوبه خود بیشتر احساس ناشایستی میکنند و منابع روانشناختیشان را از دست میدهند. به علاوه، به اعتقاد براون و هریس (1978) مردم ممکن است به دلیل فقدان آگاهی یا اطلاع از اینکه چگونه مشکلات را حل کنند، در یأس و نومیدی بلغزند (به نقل از بهاری، 1389).
ج) بی تفاوتی
سرانجام، اشخاص زمانی که شکست خود را تصدیق میکنند و دست از تعقیب اهداف میکشند، بی تفاوت میشوند. بیتفاوتی، به صورت «فقدان علاقه یا توجه، به ویژه به موضوعات دارای اهمیت کلی است» (پایکت و همکاران[2]، 1997). بی تفاوتی، فقدان هیجان یا احساس یا منفعل بودن توصیف میشود. این یک حالت نباتی و عاری از توجه است که شخص حس رشد مداوم خود را از دست میدهد و موجب دلواپسی نزدیکانش میشود(به نقل از اسنایدر، 2002).
این که چه کسی این مراحل را از امید تا بی تفاوتی طی می کند، به سطح امید اختیاری و نیز به ماهیت هدفی که مسدود شده، بستگی دارد. برای نمونه وقتی تصور میشود که هدف مهمی مسدود شده، که اهداف مکرراً با مانع مواجه میشوند یا اهمیت موانع بسیار زیاد است، شخص هرگونه تعیین هدف را نادیده میگیرد. برای مثال، پیتمن و پتیمن[3] (1979) پی بردند که وقتی شرکت کننده ها فقط دو بار در یک تکلیف شکست می خوردند عملکرد آنها بعدها بهتر می شد، اماوقتی شش بار در یک تکلیف شکست می خوردند، عملکرد آنها به طرز چشمگیری تحلیل میرفت. باید خاطر نشان کرد برای اشخاص آسیب پذیرتر حتی یکبار شکست در انجام کاری میتواند در آنها این تصور را به وجود آورد که ادامه دادن به آن کار ناممکن است، در نتیجه انگیزش آنها برای هرگونه تکلیف جدید کمتر میشود (به نقل از بهاری، 1389).
2– تابآوری
هسته مرکزی سازه تابآوری را این پیش فرض تشکیل می دهد که فطرتی زیست شناختی برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد (برای نمونه طبیعت خود اصلاحگری ارگانیسم انسانی) که به طور طبیعی و در شرایط معین محیطی می تواند آشکار شود. به باور ماستن[4] (2001) هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیاز های اولیه انسانی تأمین گردد، آن گاه تابآوری به ظهور میرسد. در نتیجه فرایند تاب آوری، اثرات ناگوار، اصلاح یا تعدیل میشوند و یا حتی ناپدید میگردند (به نقل از رحیمیان و اصغرنژاد، 1387).
به طور کلی واژه تاب آوری به عوامل و فرایندهایی اطلاق میشود که خط سیر رشدی را از خطر گرفتاری به رفتارهای مشکلزا و آسیب روانشناختی محافظت کرده و علیرغم وجود شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی میشود( محمدی و همکاران، 1385).
البته تابآوری، تنها پایداری در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمیباشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است .
از این رو، تابآوری جایگاه ویژهای در حوضههای روانشناسی تحول و بهداشت روانی یافته است. گارمزی[5] و ماستن (1991) تاب آوری را “یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده” تعریف نمودهاند. به بیان دیگر تاب آوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر[6]، 2001، به نقل از سامانی و همکاران، 1386).
همچنین، زیمبرمن و ارونکومار[7] (1994) تاب آوری را به عنوان توانایی بازگشت به حالت اولیه پس از دشواری یا آن عوامل و فرایندهایی که مسیر مخاطره به رفتار مشکل یا آسیبشناسی را قطع میکند و بدان وسیله حتی در حضور شرایط چالش برانگیز و تهدید کننده به پیامدهای سازگارانه منجر می شود، توصیف میکنند(به نقل از علاء الدینی، 1387).
از طرفی، ورنر[8] و اسمیت[9] (1992) تابآوری را ساز و کار ذاتی خود اصلاحگری انسان میدانند. افزون بر آن به باور ورنر (1997) تابآوری صرف نظر از خطرات تهدید کننده، عاملی بالقوه در همه افراد برای تغییر است (به نقل از رحیمیان و اصغرنژاد، 1387). به عبارت دیگر می توان گفت تابآوری، توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است (کانر و دیویدسون[10]، 2003، به نقل از سامانی و همکاران، 1386).
به طور کلی می توان گفت تاب آوری بیانگر ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط فائق میآید، بلکه طی آن و با وجود آن قویتر نیز میگردد (فولادچنگ و موسوی، 1387).
[1] . Brown & Harris
[2] . Papekte
[3] . Pitman & petiman
[4] . Masten
[5] .Garmezy
[6] . Valler
[7] . Zimmerman & Arunkumar
[8] . Werner
[9] . Smith
[10] . Kaner & Davidson
متن کامل :