مزایای مدیریت دانش
اندازهگیری مزایای سرمایههای مرتبط بادانش، به یکی از مشکلترین و چالشیترین مباحث کسبوکارهای امروزی مبتنی بر دانش تبدیلشده است.کمی کردن دانش، غیرممکن و اندازهگیری نتایج مستقیم مدیریت دانش چندان ساده نیست. مزایای بهکارگیری فعالیتهای مدیریت دانش، از سطح فنی تا سطح استراتژیک، بر فرهنگ و بهرهوری کل سازمان مؤثر خواهد بود. برخی مزایا عبارتاند از:
بهبود پاسخ رقابتی: توانمند ساختن سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات بازار و تسریع زمان ارائه محصولات مدیر به بازار.
- کاهش هزینهها و اجتناب از هدر رفتن سرمایههای ذهنی: در اختیار گرفتن دانش ضمنی این اجازه را به سازمان میدهد تا آن دانش را به کار ببرد تا فرآیندها را برای کاربردهای آتی حفظ کرده و هزینههای آموزش مجدد کارکنان و متخصصان را از میان بردارد.
- برطرف کردن نیاز برای جهانی عمل کردن: عملیاتی که ازنظر جغرافیایی پراکندهاند چالشهای خاصی را درزمینهی فرهنگی و مدیریت دانش میطلبد. سازمانهایی که دارای فرهنگ اثربخش درزمینهی مدیریت دانش هستند، میتوانند به روحیه “آنها و ما ” خاتمه داده، هر آنچه هست “ما ” شود و استفاده کارآمد از منابع پراکنده را حداکثر سازد.
- اثربخشی شغل: بهکارگیری زیرساخت مدیریت دانش، محدودیتهای سنتی را از بین برده، تسهیم دانش را در میان کارکنان افزایش داده و درنتیجه اثربخشی را ارتقا میدهد.
- اثربخشی سازمان: ابزارها، الگوها و بهترین کاربردهای مدیریت دانش که بافرهنگ تسهیم دانش همراه است. یک محیط همکاری را شکل داده و اثربخشی سازمان را افزایش میدهد.
تعیین جهت استراتژیک: استفاده از فرهنگ دانش، خلاقیت و نوآوری را ارتقاء داده و درنتیجه بر جهت استراتژیک تأثیر میگذارد (Sivan, 2000, 354).
از مزایای عمده دستیافتنی دیگر مدیریت دانش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تسهیم و کسب توانایی رقابت گسترده؛
- ارتقای کیفیت و مهارت تصمیمگیری و پرهیز از هر زمان و انجام دوبارهکاریها؛
- ارتقای سطح پاسخگویی به مشتریان؛
- ارتقای اثربخشی افراد، عملکردها، محصولات و خدمات بهتر؛
- ایجاد فرصتهای جدید؛
- بازار و فرصتهای جدید مشخص میشوند؛
- تداوم دانش سازمانی: در سازمانهایی که نرخ جابجایی کارکنان بالاست، مدیریت دانش، سازوکارهای اثربخش است که میتواند دانش را از کارکنان باتجربه به کارکنان جدید منتقل کند تا دوام کار حفظ شود (حیاوی و همکاران، 1391، 29).