از پیش تعیین شده هدایت میشود. ساماندهی شهری فعالیتی است که طی آن بهبود اوضاع بخشی از شهر و یا کل شهرکه یک نوع بی‌نظمی و اختلال در آن به وجود آمده صورت میگیرد. در طرح‌های ساماندهی عملکردی بیشتر به مطلوب کردن شرایط و وضعیت عملکردی فضاهای شهری توجه می‌شود(صرافی،1386:38).
1-8-3- توانمندسازی
توانمندسازی راهبردی جهانی برای مسکن محسوب می‌گردد که در نشست عمومی سازمان ملل در سال 2000 پذیرفته گردید این راهبرد بر بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع و تمامی عوامل برای ایجاد مسکن و بهبودی در شرایط زندگی جوامع فقیر تأکید دارد و به مردم این فرصت را می‌دهد که شرایط خانه، محل زندگی خود را با توجه به اولویت‌ها و نیازهایشان بهبود بخشند. بطور خلاصه در روش توانمندسازی مرکز توجه، ساکنان شهر و مردم هستند و دولت متعهد می‌گردد که تسهیلات لازم را برای آنها فراهم کند. بهسازی شهری همراه با توانمندسازی اجتماعات محلی، رهیافت نوینی است برای حل مسأله فقر شهر که دیگر مهندسی ساختمان و تزریق منابع مالی صرف را رهگشا نمی‌داند بلکه مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمان‌های غیردولتی و محلی و مشارکت فعال ساکنان مورد نظر است. راهبرد توانمندسازی جدیدترین و مناسب‌ترین راه حل در ساماندهی اسکان غیررسمی هست و به مصداق “ماهی گیری و حتی توربافی به جای دادن ماهی به تهیدستان می‌باشد” که در پی ظرفیت سازی در اجتماعات برای حل مشکلات آنها با اندیشه، منابع وبازوی خود آنهاست (رفیعیان،35:1390).
1-8-4- مشارکت
مشارکت درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت‌های گروهی است که آنان را بر می‌انگیزد تا برای دستیابی به هدف‌های گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. در این تعریف سه جز مهم وجود دارد: درگیر شدن، یاری دادن، مسئولیت. چنانچه مفهوم واقعی مشارکت درک نشود از محتوا ومضمون اصلی خویش تهی می‌شود. مهمترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره‌گیری از مشارکت مردم است. اگر مشارکت را به معنی “فراهم آوردن و گسترش بستر نقد مشترک برای یافتن هدف‌های مشترک ” در نظر بگیریم، لازم است برنامه‌ریزان ومدیران امور شهری به منظور دستیابی به اهداف خود بستری مناسب را برای جلب مشارکت شهروندان فراهم سازند. (پیران، 1376)
1ـ9 جمعبندی
در چند دهه اخیر رشد و افزایش شهرنشینی، سبب رشد و توسعه سکونتگاههای غیر رسمی در حاشیه شهرها، بخصوص کلانشهرهای در کشورهای در حال توسعه شده است. ساکنین این سکونتگاهها معمولاً طیف گستردهای از قشر مهاجر و کم درآمد میباشند. در این نوع بافتها تلاش برای فرار از قانون و بی ضابطگی برای اسکان منجر به بروز فقر در وجوه مختلف زندگی میشود. فقر در وجوه مختلف این سکونتگاه‌ها معنی پیدا میکند. مهمترین جنبه این مقوله فقر اقتصادی است که بر وضعیت معیشتی و درآمدی ساکنین تاثیر مستقیم میگذارد. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت سکونتگاهای غیر رسمی منطقه 19 شهرداری تهران گردآوری شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی ـ تحلیلی است که برای بررسی مسئلههای تحقیق و جمعآوری دادههای تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است.
فصل دوم
مبانی نظری پژوهش
مقدمه
در این فصل روند شکلگیری سکونتگاه‌های غیر رسمی در اطراف شهرها در ایران و جهان مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه به تبیین ویژگی‌ها، علل و سیاست‌های مداخله در سکونتگاه‌های غیررسمی پرداخته می‌شود. همچنین جایگاه و اهمیت توانمندسازی این نوع از سکونتگاه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و در انتها فرآیند و ابعاد توانمندسازی بحث شده و روش مداخله در بافت برای ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی انتخاب می‌گردد.
2-1- نظریههای پیدایش سکونتگاه‌های غیررسمی
سکونتگاه‌های غیررسمی در جهان از پیشینه طولانی برخوردار است، که از زمان شکل‌گیری تا کنون با عناوین متعددی چون: حاشیه نشینی، سکونتگاه‌های خودرو و نابسامان، اجتماعات آلونکی، سکونتگاه نابهنجار و خود انگیخته نامیده می‌شود. بدین صورت که شخصی به غیراز مالک زمین، مساکنی را با اجازه و یا بدون اجازه صاحب ملک می‌ساخته است. اما آنها مساکن حاشیه‌ای غیرقانونی، به آن مفهومی که ما تعریف و طبقه‌بندی می‌نماییم، نبوده‌اند.
با این حال، “اسکان‌های غیررسمی” در حقیقت یک اصطلاح منسوب به غرب است که سابقه آن به نوشتههای متفکرینی چون رابرت پارک1، اورت استون2، جان ترنر3 و چارلز آبرامز4 برمی‌گردد.
رابرت پارک و اورت استون در نوشته‌های خود کوشیدند ظهور یک تیپ شخصیت، یعنی انسان با سکونت غیررسمی را در وضعیت برخورد و ستیز فرهنگی روشن سازند. همان‌گونه که پارک نشان داده، انسان ساکن سکونتگاه غیررسمی کسی است که در سرنوشت، محکوم به زندگی در دو جامعه با فرهنگ نه متفاوت بلکه متعارض می‌باشد (Kazemi, 2009: 19-50).
جان ترنر در سال 1969 نظریه خوش‌بینانه و مثبتی را اتخاذ نمود و اسکان‌های غیررسمی را به عنوان راه‌حل بسیار مناسب برای مشکلات مسکن در نواحی شهری کشورهای در حال توسعه توصیف کرد.(Turner, 2012: 357)
اسکان‌های غیر رسمی فاکتور برجسته و غالب در شهرنشینی و تهیه مسکن برای فقرای شهری می‌باشد. این سکونتگاه‌ها نباید به مانند بخشی از بحران کشوری مسکن، بلکه به عنوان سهم فقرا، برای حل مسئله خودشان نگریسته شود (El-Batran, et al, 2007:222)، این گونه سکونتگاه‌ها در واقع مشکل بی‎ضابطه‎ای از تجمع مکانی گروه‌های کم‎درآمد در نقاط آسیب‎پذیر شهر می‎باشد که به صورت کاملاً سازمان‎نیافته (خودرو و فاقد مجوز رسمی از نهادهای شهری) ایجاد می‎گردد. این نواحی به دلیل سرعت پیدایش و عدم نظارت دستگاه‌های اجرایی فاقد استانداردهای قابل قبول زیستی بوده و عمدتاً در فقدان نظام شکل‎یافته (مطلوب) سکونتی و در پاسخگویی فقرا به نیاز سکونت آنها در مدت زمان بسیار کوتاه شکل می‎گیرند. در ادبیات توسعه شهری، این محدوده‎ها را جزء نواحی آسیب‎پذیر نیز تصور می‎کنند و شرایط موجود در این نواحی را مساعد برای بروز ناهنجاری‎های اجتماعی می‎دانند. در بسیاری از موارد، مدیران اقدامات مؤثری را در جهت بهبود آنها انجام نمی‎دهند و عمده اقدامات خود را معطوف به بهسازی معابر و ارتقاء وضعیت کالبدی این نواحی می‎کنند و کمتر به حوزه انسانی ساکن در این نواحی می‌پردازند. هرچند شاید نتوان به یک تعریف جامع و فراگیر در توصیف ویژگی‌های این نواحی رسید که تمامی وجوه حاکم بر این مناطق را بازگو نماید لیکن در یک برداشت کلی می‎توان ایجاد این نواحی در شهرها را جزیی از فرایند عدم تعادل شهری/ منطقه‎ای و سازگاری دوگانه اقتصادی در جامعه تلقی کرد که منجر به تغییر مکانی جمعیت از نواحی فقیر و توسعه‎نیافته روستایی به سمت و سوی نواحی برتر شهری می‎گردد. در این جریان انتقال جمعیتی، به دلیل عدم پاسخگویی بازار رسمی، نواحی بی‎دفاع و فاقد نظارت شهری، عرصه اسکان این گروه‌های تازه‎وارد، که توان رقابت در بازار رسمی زمین و مسکن را ندارند، شده و با سرعت مهارنشدنی اشغال می‎گردند. هماهنگی با این نیاز اجتماعی، فرصت‎طلبی گروه‌های سودجو و رانت‎خواری زمین، به عنوان یک فعالیت اقتصای، عامل تشدید‎کننده محسوب شده و زمینه لازم در گسترش آن پدید می‎آورد. شاخصه‌های چنین مناطقی معمولا باعواملی نظیر فقدان خدمات پایه و اساسی، فقدان امنیت مالکیت زمین، سکونت خانوارهای کم‌درآمد و فقیر و وابستگی شدید به فرصت‌های شغلی غیر رسمی بیان می‌شود (رفیعیان، 1390:265).
سکونتگاه‌های غیررسمی پدیده‌ای گذرا و ناپدید شدنی نیست و در سطح کشورهای در حال توسعه به شدت در حال گسترش است. از این رو، در مهمترین اسناد جهانی و از جمله در اهداف توسعه هزاره به ضرورت بهبود سریع این وضعیت اشاره شده است (صرافی، 1389:6).
نمودار شماره 2-1 : چارچوب نظری ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی(صرافی، 1381:4).
2-1-1- دیدگاه لیبرال
در دیدگاه لیبرال مهم‌ترین دلیل شکل‌گیری این سکونت‌گاه‌ها عاما جمعیتی و مهاجرت است. از نظر این مکتب، در مرحله‌ای از توسعه جوامع، مازاد نیروی کار و تولید به وجود می‌آید. از این رو موجی از مهاجرت که طبیعی به نظر می‌رسد از روستاها به شهرها آغاز می‌شود. این جمعیت وقتی به شهر می‌رسدبه دلیل عدم توان پاسخگویی شهر در زمینه اشتغال و مسکن به ناچار در سکونتگاه‌های غیر رسمی سکنی می‌گزینند. در کل این دیدگاه دلیل اصلی شکل‌گیری و گسترش این سکونت‌گاه‌ها را عامل رشد جمعیت می‌داند و راه حل این مسأله را نیز در کنترل جمعیتی می‌بینند (داداش‌پور و علیزاده، 1390).
2-1-2- دیدگاه بنیادگرایی
این نگرش که در مقابل نگرش لیبرالی مطرح می‌شود شکل‌گیری اسکان غیر رسمی را در جهان سوم معلول مناسبات و روابط بین‌المللی و قدرت‌های مسلط جهانی از یک سو و ویژگی‌های ملی از سوی دیگر می‌داند (میره‌ای، حاتمی نژاد و خدایی، 1391)از نظر آنان وابستگی کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته در نظام جهانی باعث می‌شود این کشورها نقش تأمین کننده مواد غذایی را از دست داده و تبدیل به واردکننده شوند. در مقابل در شهرهای بزرگ این گونه کشورها، صنعتی شدن اتفاق می‌افتد. این وابستگی و تحولات ناشی از آن باعث شکاف بین شهر و روستا شده و آغاز مهاجرت‌های سنگین روستا- شهری را موجب می‌شود. این در حالی است که به دلیل سرمایه‌بر بودن صنعت ایجاد شده، فرصت اشتغال برای تعداد معدودی از افراد فراهم شده و بقیه وارد مشاغل غیر رسمی و سکونت غیر رسمی می‌شوند (داداش‌پور و علیزاده، 1390).
2-1-3- جامعه گرایی
از نظر دانشمندان مکتب جامعهگرا، حاشیه‌نشینی و پیدایش گروه‌های حاشیه‌ای و فقیر در جامعه شهری کشورهای در حال توسعه ناشی از عملکرد و روند طبیعی تضاد میان کار و سرمایه انباشت سرمایه، رشد ناموزون اقتصادی و بروز تضادهای اجتماعی، تضاد میان زندگی شهری و روستایی، تضاد طبقاتی و… است (حاج یوسفی، 1381)، بنابراین در جریان تحولات ناهماهنگ جامعه، بروز تضادها و مشکلات اجتماعی از جمله حاشیهنشینی امری اجتنابناپذیر است.
2-1-4- دیدگاه بوم شناسی
در دیدگاه بوم شناسی، با توجه به بافت فیزیکی شهر، ساز و کار پیدایش حاشیه نشینی را توجیه می‌کنند. نظریه‌پردازان این گروه معتقدند که حتی اگر گروه‌های مهاجر قومی و نژادی دیگری نیز در این محله‌ها ساکن شوند، باز هم این نواحی فقیر باقی خواهند ماند بنابراین مشکل این محله‌های فقیرنشین به نواحی خاص آنها برمی‌گردد و نه به افرادی که در آنجا ساکنند. این مکتب داروینیسم اجتماعی را در مورد شهرها با سکونت به کار گرفته و شکل‌گیری خاص شهرها را در آزادی امپریالیسم به یک نظام طبیعی عمومی نسبت داده است (میره‌ای، حاتمی‌نژاد و خدایی 1391).
لازم به ذکر است نظریات دیگری نیز در خصوص علل شکل‌گیری سکونت‌گاه‌های غیر رسمی بیان شده است که از دست می‌توان به نظریات مکتب نوسازی، دیدگاه نابرابری، مسئله‌گرایان، رویکرد وابستگی، نظریه نظام جهانی والرشتاین، نظریه مهاجرتی مایکل تودارو، نظریه جاذب و دافع راونشین و… اشاره کرد.
2-2- گرایشهای شهرنشینی و سکونتگاه‌های غیررسمی
در این مرحله به آشنایی با وضعیت شهرنشینی و اسکانهای غیررسمی و آگاهی از چگونگی وقوع آن در دنیا و مقایسه آن با شرایط سکونگاههای غیررسمی در ایران پرداخته می‌شود.
2-2-1- گرایشهای جهانی
در این بخش اسکانهای غیررسمی در کشورهای جهان سوم ( جنوب) و کشورهای توسعه یافته (شمال) مورد بررسی قرار می‌گیرد.
الف: کشورهای جنوب
مطالعه شهرنشینی در کشورهای جنوب نشان می‌دهد که در گذر نیم قرن اخیر جمعیت کشورهای جنوب از 287 میلیون نفر (17 درصد کل جمعیت در سال