: دیدگاه تساویگرای هویتی
بر اساس این دیدگاه، زن دارای هویت مستقل است و به عنوان یک انسان و نه صرفاً یک زن دارای هویت است و در قالب یک انسان مطرح میشود و دارای جایگاه خاص انسانی است و همه حقوق یک انسان به او تعلق میگیرد. (زن مستقل) همچنان که امام نیز میفرمایند:
زن انسان است؛ آنهم یک انسان بزرگ، زن مربی جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا میشوند. مرحلۀ اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند؛ و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همۀ سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همۀ سعادتها باید باشد.[1]
1. تأکید بر شخصیت وجودی زن
از نگاه ایشان زن، مظهر تحقق آمال بشری است:
روز بزرگ و اجتماع عظیم و محل مبارک، روز ولادت زهرای مرضیه که روز زن است، روز پیروزی زن است و روز نمونۀ زن در عالم است. زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همۀ مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونۀ انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانی در او جلوهگر است. پس روز، روز بزرگی است؛ روز شما زنان است.[2]
2. برابری زن و مرد در حقوق و هویت انسانی و اجتماعی
در کلام امام خمینی زن در کنار مرد و برابر با او دارای هویت انسانی و اجتماعی و گهگاه بالاتر از مرد میباشد که باید پا به پای مرد و به عنوان جزئی از اجتماع انسانی در رشد و شکوفایی نظام تازه تأسیس اسلامی قدم بردارد و مردان را مثل دوران انقلاب یاری و همراهی کند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و هم دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.[3]
در این نگاه، تفاوتی بین زن و مرد نیست چرا که هر دو انسانند و زن همچون مرد دارای تکالیف و مسئولیتهایی در قبال جامعه است.
«از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست. زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد.[4] در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند همان حقوقی که برای مرد وجود دارد برای زن نیز محفوظ است و او نیز حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مردان دارد». [5]
وقتی از ایشان سوال شد که: در حکومت آینده، آزادی زنان چگونه خواهد بود؟ آیا اینها باید مدارس را رها کرده و به منازل بروند، یا اینکه برایشان امکان خواهد داشت به تحصیلات خود ادامه دهند؟ امام در پاسخ گفتند:
«این حرفهایی که راجع به زنان و یا مسائل دیگر شنیدهاید، اینها هم تبلیغات شاه و اشخاص مغرض است. زنها آزاد هستند و در تحصیل هم آزاد هستند، در کارهای دیگر هم آزادند، همانطور که مردها آزادند. حالاست که نه زن آزاد است و نه مرد». [6]
امام در جواب راسلکر (نمایندۀ پارلمان انگلیس ـ مجلس عوام ـ و عضو حزب کارگر) که در خطاب به امام پرسید:
دشمنان شما ادعا میکنند، که حقوق زنان در حکومت اسلامی از بین میرود، حقوق کنونی که زنان در زمان شاه به دست آوردهاند در آینده از بین میرود. من خودم البته باور ندارم؛ شما چه نظری دارید؟ ایشان پاسخ دادند:
«زنها در حکومت اسلامی آزادند؛ حقوق آنها مثل حقوق مردهاست. اسلام زن را از قید اسارت مردها بیرون آورد و آن را همردیف مردها قرار داده است. تبلیغاتی که علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین کرده است. الآن از فشار حکومت در ایران، آزادی نه برای مرد است و نه برای زن؛ در اسلام برای همه هست». [7]
– امام در پاسخ خبرنگار رادیو ـ تلویزیون لوکزامبورگ که پرسید: آیا حکومت اسلامی حکومتی قهقراگرا نیست؟ شاه میخواهد یک کشور مدرن برقرار کند؛ کشورهای عربی نیز به دنبال پیشرفت هستند؛ ولی اسلام با رفورم و تغییرات اجتماعی مثل آزادی زنان مخالف است، نظر شما در این باره چیست؟ پاسخ دادند:
«دولت شاه با رشد اجتماعی ما مخالف بود و تمام آزادی و استقلال کشور ما را از دست داده بود. دولت اسلامی قهقراگرا نیست و با همۀ مظاهر تمدن موافق است مگر آنچه که به آسایش ملت لطمه وارد آورد و با عفت عمومی ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایهگذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است». [8]
در پاسخ خبرنگار روزنامۀ آلمانی دنیای سوم نیز که پرسید: تشیع در نظر کشورهای غربی به عنوان عنصری محافظهکار در پیشرفت قلمداد شده است. همچنین ما خواستههای شیعیان را مبنی بر کنارهگیری زنان از صحنۀ زندگی اجتماعی و نیز بازگشت به قوانین شیعی که میخواهد سنت مذهبی مبنای قوانین حکومتی قرار گیرد، همانطوری که در قانون اساسی -که به طور غیر قانونی به این صورت درآمده ـ نیز ذکر شده است، شنیدهایم. ما همچنین شنیدهایم که تشیع سبک زندگی غربی را برای اینکه با سنتهای مذهبی توافق ندارد رد میکند. آیا ممکن است شما نظر خود را دربارۀ این مساله بر اساس مذهب تشیع بیان کنید؟ پاسخ میدهند:
«تشیع که مکتبی است انقلابی و ادامۀ اسلام راستین پیامبر (ص) است همچون خود شیعیان، همیشه مورد حملات ناجوانمردانۀ مستبدین و استعمارگران بوده است. تشیع نه تنها زنان را از صحنۀ زندگی اجتماعی طرد نمیکند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار میدهد. ما پیشرفتهای دنیای غرب را میپذیریم، ولی فساد غرب را که خود آنان از آن ناله میکنند، نه». [9]
خبرنگار مجلۀ هفتگی آمستردام نیوروو هلند از امام پرسید: بازگشت به قوانین قرآن برای زنان، مردم عامی، و در مورد تفریحات ـ الکل، فیلم و غیره ـ به چه معنی است؟ امام در جواب فرمودند:
«در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعۀ اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء. نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند». [10]
زمانی که خبرنگار روزنامۀ هلندی دیوُلتکرانت از امام پرسید: مشخصاً حقوق زنان در جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟ تکلیف مدارس مختلط چه میشود؟ مسألۀ تنظیم توالد و تناسل و سقط جنین چگونه خواهد شد؟ امام در پاسخ گفتند:
«از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست. زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد. مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد آزاد است. سقط جنین از نظر اسلام حرام است». [11]
ایشان در پاسخ خبرنگار لبنانی نشریۀ «امل» ارگان جوانان حرکه المحرومین در مورد این سوال که: زنان تودۀ عظیمی از مسلمانان را تشکیل میدهند، چه نقشی، چه حقی شما برای زن در نظامی اسلامی قائل هستید؟ اینگونه جواب دادند:
«هم اکنون زنان مسلمان ایران، در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند. به من اطلاع دادهاند که در شهرهای ایران زنان جلسات سیاسی دارند. در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد. لکن در مرد هم مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل اینکه مفسده میآفریند حرام است. اسلام خواسته است که زن و مرد، حیثیت انسانیشان محفوظ باشد..».[12]
امام خمینی همچنین در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج به جایگاه زنان در اسلام نیز اشاره کرده و فرمودند:
«این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شد، مثلاً دیگر زنها باید بروند توی خانهها بنشینند یک قفلی هم درش بزنند بیرون نیایند! [خندۀ حضار] این چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت میدهند. صدر اسلام زنها توی لشکرها هم بودند؛ توی میدانهای جنگ هم میرفتند. اسلام با دانشگاهها مخالف نیست، با فساد دانشگاهها مخالف است؛ با عقب نگه داشتن دانشگاهها مخالف است. با دانشگاه استعماری مخالف است اسلام، نه با دانشگاه مخالف است. اسلام با هیچ چیز از این مظاهر ـ عرض میکنم ـ تمدن مخالفت ندارد، و با هیچ قشری از شماها مخالفت ندارد. اسلام زنها را دستشان گرفته آورده در قبال مردها نگه داشته؛ در صورتی که در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب میکردند. اسلام زنها را قدرت داده است. اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده؛ نسبت با آنها تساوی دارند. البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است؛ یک احکام خاص به زن است، مناسب با زن است. این نه این است که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است. زن و مرد همه آزادند در اینکه دانشگاه بروند؛ آزادند در اینکه ـ عرض میکنم ـ رأی بدهند، رأی بگیرند. آنی که مخالفند، این است که این طوری که اینها زن را میخواهند بار بیاورند که یک ملعبهای در دست مردها باشد، به قول شاه: «زن خوب است فریبا باشد»! ما میخواهیم این کلمه را بگیریم، این غلط را بگیریم. ما میخواهیم زن آدم باشد مثل سایر آدمها، انسان باشد مثل سایر انسانها، آزاد باشد مثل سایر آزادها».[13]
ایشان در جمع بانوان مجتمع آموزشی طیبه پیراستۀ لنگرود بر اهمیت شغل آموزش نیز تأکید کرده و فرمودند:
«خود شما مشغول آموزش باشید و مشغول پرورش دخترها و پسرها باشید، و مشغول هستید. و البته این بسیار شغل شریف، ولی مسئولیتش هم زیاد است. شغلتان شریف است؛ مسئولیتش هم زیاد است. یعنی مسئولید که این بچهها را تربیت بکنید، این دختر بچهها را تربیت اسلامی، تربیت انسانی. روحهای آنها را متحول کنید به یک روح انسانی و اسلامی تا برای مملکتتان مفید باشند».[14]
امام خمینی بر اشتغال زن نیز تأکید داشتند؛
«البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن، هیچ مانعی ندارد».[15]
امام در پاسخ به این سوال که: در جامعۀ ایران چه تغییراتی را شما در موقعیت زن، مورد نیاز حس میکنید؟ و به نظر شما دولت اسلامی چگونه شرایط زنان را تغییر خواهد داد؟ مثل اشتغال به کارهای دولتی و کار کردن در حرفههای مختلف مانند پزشکی، مهندسی و غیره و نیز شرایطی چون طلاق، سقط جنین، حق مسافرت و پوشیدن اجباری چادر، فرمودند:
«تبلیغات سوء شاه و کسانی که با پول شاه خریده شدهاند، چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کردهاند که خیال میکنند فقط اسلام آمده است که زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن زن مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟ چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن، چون مرد در تمام اینها آزاد است».[16]
همچنین ایشان در جمع بانوان جامعه الزهراء خواستار مجاهدت زنان در میدان تحصیل شدند:
«من امیدوارم که شما بپذیرید و شما هم به آن وظایفی که باید عمل کنید که هم در میدان تحصیل که یکی از امور مهمه است مجاهده کنید و هم در میدان دفاع از اسلام، این از مهماتی است که بر هر مردی، بر هر زنی، بر هر کوچک و بزرگی جزء واجبات است…و شما خانمها همان طوری که آقایان مشغول هستند، همان طوری که مردها در جبهۀ علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید».[17]
امام در تأکید بر اختیار زن در نوع حجاب و پوشش نیز فرمودند:
«زن هرگز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمیدهیم تا زنان فقط شیء برای مردان و آلت هوسرانی باشند. اسلام سقط جنین را حرام میداند و زن در ضمن عقد ازدواج میتواند حق طلاق را برای خودش به وجود آورد. احترام و آزادیای که اسلام به زن داده است، هیچ قانونی و مکتبی نداده است».[18]
3. تأکید بر مشارکت سیاسی زنان
امام همیشه تأکید داشتند:
«زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زنها در جمهوری اسلام رأی باید بدهند. همان طوری که مردان حق رأی دارند زنها حق رأی دارند. زنها را در این دورههای اخیر منحط کردند. از خیانتهای بزرگی که به ملت ما شد این بود که نیروی انسانی ما را از دست گرفتند؛ نیروی جوانان ما را به عقب راندند، نیروی بانوان ما را به عقب راندند، بانوان ما را منحط کردند؛ خیانت کردند بر ملت ما. بانوان ما را ملعبه کردند؛ بانوان ما را مثل عروسکها کردند. بانوان ما جنگجو بودند، اینها خواستند ننگ جو باشند! و خدا نخواست. اینها اهانت به مقام زن کردند. اینها میخواستند زن را مثل شیء، مثل یک چیز، مثل یک متاع به این دست و آن دست بگذرانند. اسلام زن را مثل مرد در همۀ شئون ـ در همه شئون ـ همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. همان طوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبۀ دست جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بَزَک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند. زنها باید تقوا داشته باشند. زنها مقام کرامت دارند. زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند».[19]
«اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده، نسبت به آنها تساوی دارند، البته یک احکام خاص به مرد است که متناسب با مرد است، یک احکام خاص به زن است، مناسب با زن است، این نه این است که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است[20]؛ و بر مشارکت همه جانبه زنان در پیشبرد اهداف اسلام و حکومت اسلامی تأکید شده است: «خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیفشان است. همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند، زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی هم دوش مردها باشند».[21]
ایشان از زنان میخواستند تا در مسائل اجتماعی و سیاسی دخالت کنند:
«همۀ شما باید رأی بدهید؛ رأی «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. شما هم باید رأی بدهید؛ شما هم فرقی با سایرین ندارید بلکه شما مقدّمید بر مردها. مردها در دامن شما بزرگ شدند؛ شما تربیت کنندۀ مردها هستید. قدر خودتان را بدانید. اسلام قدر شما را میداند. شما همه شرکت کنید در این رفراندمی که خواهد شد و رأی بدهید برای جمهوری اسلامی».[22]
«باید همۀ زنها و همۀ مردها در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی وارد باشند و ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهای دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند. ملت باید الآن همهشان ناظر امور باشند، اظهارنظر بکنند در مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی، در مسائلی که عمل میکند دولت، استفاده بکنند، اگر یک کار خلاف دیدند».[23]
«شما بانوان محترم، دوشیزگان عزیز، خوش آمدید. شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید. از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت میشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت میشود. شماها عزیز ملت هستید؛ پشتوانۀ ملت هستید. شماها در تحصیل کوشش کنید که برای فضایل اخلاقی، فضایل اعمالی مجهز شوید. شما برای آتیۀ مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسهای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشود. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامن شما به تربیت برسند.
من از خدای بزرگ سلامت و سعادت شما را خواهانم و امیدوارم که دوشادوش مردان در قضیۀ مجلس مؤسسان و مجلس شورای ملی رأی بدهید تا اینکه جمهوری اسلامی و قانون جمهوری اسلامی و مجلس شورای جمهوری اسلامی تأسیس و ما به آنچه که خواهان آن هستیم برسیم»[24]
امام خمینی در جمع شرکت کنندگان ایرانی در کنفرانس دهۀ زن در کپنهاک اشاره میکنند:
«امروز غیر زمانهای سابق است. امروز باید خانمها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را عمل بکنند و عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند».[25]
امام همیشه از فعالیتهای زنان و تلاشها و تعهدات آنها قدردانی کرده و تداوم آنها را خواستار بودند:
«شما به حمدالله زحمت کشیدید، رنج بردید و در همه مراحل پایداری کردید، و بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهای فرهنگی و چه فعالیتهای اقتصادی، که قشر کثیری از آنها در کشاورزی دخالت دارند، و قشر کثیری از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیری در فرهنگ و ادب و علم و هنر. و همۀ اینها پیش خدای تبارک و تعالی مشکور است، و شماها مورد عنایت حق تعالی انشاءاللّه هستید، و مادامیکه به این تعهد باقی باشید، خدای تبارک و تعالی شما را نصرت میکند».[26]
در جایی دیگر در جمع بانوان اعضای مکتبهای اسلامیقم و مسجد جامع نارمک خطاب به زنان بیان داشتند:
«هم در علم کوشا باشید، و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق. همان طوری که علم تنها فایده ندارد، و تهذیب تنها کورکورانه فایده ندارد. علم و تهذیب نفس است که انسان را به مقام انسانیت میرساند. و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که شما بانوان را موفق کند و سایر خواهران که در سطح ایران هستند، و همین طور برادران را موفق کند، که این دو جناح را که جناح علم و عمل باشد، توأم با اخلاق اسلامیبه پیش ببرد و اسلام در ایران پیاده بشود به آنطوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد».[27]
امام خمینی مشارکت سیاسی زنان را هیچگاه نادیده نگرفتند:
«آنچه لازم است تذکر دهم شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندوم است. زنانی که در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتهاند، توجه داشته باشند که با شرکت فعالانۀ خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین کنند. شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی است». [28]
امام خمینی بارها و بارها در جواب خبرنگارانی که از ایشان در مورد جایگاه زنان در حکومت اسلامی سوال میکردند برای زنان جایگاه ویژهای را قائل بوده و به نقش سرنوشت ساز زنان در جریان انقلاب اشاره کردهاند؛ از جمله در پاسخ به این سوال که: مشارکت فعال زنان در انقلاب چه معنایی دارد؟ فرمودند:
«زندانهای شاه از زنان شیر دل و شجاع مملو است. در تظاهرات خیابانی، زنان ما، بچههای خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل، به میدان مبارزه آمدهاند. جلسات سیاسیای که زنان در شهرهای مختلف ایران، برپا میکنند کم نیست، آنان نقش بسیار ارزندهای را در مبارزات ما ایفا کردهاند. مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطرۀ جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کردهاند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری؟». [29]
وقتی از امام پرسیده شد چه نقشی و چه حقی برای زن در نظامی اسلامی قائل هستند؟ فرمودند:
«هم اکنون زنان مسلمان ایران، در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند. به من اطلاع دادهاند که در شهرهای ایران زنان جلسات سیاسی دارند. در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد. لکن در مرد هم مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل اینکه مفسده میآفریند حرام است. اسلام خواسته است که زن و مرد، حیثیت انسانیشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است که زن ملعبۀ دست مرد نباشد. اینکه در خارج منعکس کردهاند که در اسلام با زنها، با خشونت رفتار میشود، امر غیر صحیحی است و تبلیغات باطلی است که از مغرضین حاصل شده و الاّ مرد و زن هر دویشان در اسلام اختیارات دارند. اگر اختلافاتی هست برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است».[30]
ایشان نقش زن مسلمان در حکومت اسلامی را اینگونه تعریف میکنند:
«زنان آزاد هستند در بسیاری از امور شرکت کنند؛ آزادی به معنای واقعی نه آنطور که شاه میخواست. زنان ما عدهای زندانند و آنهایی که در بیرون زندانند باز عده کثیر قریب به اتفاق در تظاهرات و مبارزات شرکت دارند. ولی دستهای ناچیز آزادندـ البته نه آن طور که شاه میخواهد، که ما حتماً با آن آزادی مخالف هستیم». [31]
زمانی هم که از امام پرسیده شد: رفتار شما با اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ اقلیتهایی مثل مسلمانان سنی، صوفیها، آشوریان، مسیحیان، ارمنیان، یهودیان و بهاییان. آیا در تحت حکومت اسلامی پیشنهادی شما، یک نفر غیر مسلمان مارکسیست ـ غیر از حزب توده ـ و یا زنان میتوانند در پستهایی مثل مقامات نظامی یا غیر نظامی خدمت کنند؟ امام پاسخ دادند:
«اولاً برادران اهل سنت هرگز از اقلیتهای مذهبی نیستند. و ما بارها گفتهایم که رفتارمان با اقلیتهای مذهبی بسیار خوب خواهد بود. اسلام آنها را محترم شمرده است. ما به آنان تمام حقوقشان را میدهیم. آنان حق دارند در مجلس وکیل داشته باشند و آزادند به فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی بپردازند و آزادانه امور مذهبی خود را انجام دهند. آنان ایرانی هستند و مثل سایر ایرانیان در زیر چتر حکومت اسلامی زندگی با امنیت کامل خواهند داشت. در امور نظامی مثل سایر امور، زنان میتوانند کارهایی را به عهده بگیرند و در صدر اسلام زنان در جبهه بودهاند و آنچه که مربوط به مجروحین بوده است به عهده آنان گذاشته میشده است». [32]
زمانی که از ایشان در مورد سن ازدواج و شرکت زنان در ارتش سوال شد، فرمودند:
«اسلام آزادی در انتخاب شوهر را به زن داده است. هر زنی میتواند هر شوهری را که مایل باشد اختیار نماید، البته در چهارچوب قوانین اسلام…. زنان همان طور که قبلاً گفتم میتوانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام میداند فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقی نمیکند».[33]
امام رأی دادن و رأی گرفتن را نیز حق زن دانسته و وقتی از ایشان سوال شد: نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا مثلاً در امور کشور هم شرکت خواهند داشت؟ برای مثال وکیل و وزیر خواهند شد ـ البته اگر استعداد و لیاقتی نشان دهند؟ امام جواب دادند:
«زنان همچون مردان در ساختن جامعۀ اسلامی فردا شرکت دارند. آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخیر ایران، زنان ایران نیز سهمی چون مردان دارند. ما همهگونه آزادی را به زن خواهیم داد. البته جلوی فساد را میگیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقی نیست».[34]
زمانی که از امام سوال شد: به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟ امام فرمودند:
«شما [زنان] آزادید در کارهای صحیح. در دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید؛ و همۀ ملت در این زمینهها آزادند. اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت ـ خلاف ملیت ـ بکنند، جلوگیری میشود؛ و این، دلیل بر مترقی بودن است».[35]
امام بر آزادی حضور زنان در دانشگاهها، ادارات و مجلسین نیز تأکید داشته و در جواب سوال خانم جورجی گایر از روزنامۀ لوسآنجلس تایمز که از امام پرسید: در مورد مسائل اجتماعی، حضرت آیتاللّه حضور زنان را در دانشگاه و یا کار کردن آنان در جامعه چگونه میبینید؟آیا برایآنها شما محدودیتهایی قائل میشوید که الآن در جامعه کنونی وجود ندارد. و نظر حضرت عالی در مورد کنترل موالید و تحصیل زنان و مردان در دانشگاه به صورت مخلوط چیست؟ امام فرمودند:
«زنان در جامعۀ اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمیشود. از چیزی که جلوگیری میشود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است. راجع به موالید، تابع آن است که حکومت چه تصمیمی بگیرد». [36]
امام در پاسخ خبرنگار فرانسوی در مورد حجاب اجباری نیز میگویند:
«حجاب به معنای متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت میکنیم که به حجاب اسلامی رو آورند». [37]
امام در پاسخ نمایندۀ سازمان عفو بینالملل که پرسید: از نظر اسلامی، زنان تا چه حد مجازند در ساختمان بنای حکومت اسلامی شرکت نمایند؟ فرمودند:
«زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعۀ اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقاء میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شیء بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی، میتواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی را به عهده بگیرد». [38]
ایشان همچنین بر لزوم حضور زنان در عرصه سیاستگذاری نیز تأکید داشته و میفرمودند: «الآن ما مبتلای به قانون اساسی هستیم و خبرگان این قانون اساسی، آنهایی که باید این قانون اساسی را تصویب کنند، هرکس هر نظری در قانون اساسی دارد؛ الآن باید این نظر را بدهد و ننشیند تا اینکه دیگران نظر بدهند برای او. هم شما بانوان محترم و هم سایر طبقات، چه از طبقات روحانی باشند یا از طبقات دیگر، نباید مهلت بدهند به دیگران که آنها نظر بدهند و ما بنشینیم صبر بکنیم ببینیم چه خواهد شد. تکلیف فعلی ما این است که نظرهایی که داریم در قانون اساسی آنها را بنویسیم و به آن محلی که باید داد که مجلس سناست بدهیم».[39]
امام برای زنان آزادی را همچون مردان میخواستند:
«این آزادی که الآن برای ملت ما هست، برای زن، برای مرد، برای نویسندهها، این آزادی است در کلیۀ اموری که این امور به نفع خود شما هست. شما آزادید بیایید بیرون مطالبتان را بگویید؛ انتقاد از دولت بکنید؛ انتقاد از هرکس که پایش را کج گذاشت بکنید. هیچ کس نیست که به شما بگوید چرا؟ بروید در جهاد سازندگی؛ با ملت خودتان بروید و همراهی کنید آزادید، میروید میکنید. تمام چیزهایی که در رشد انسان، در رشد خواهرها و برادرها، و این کودکهای عزیز، دخالت دارد، اینها همه آزاد هستند».[40]
تمام این دیدگاه و پرسش و پاسخها ما را به این نتیجه میرسانند که امام خمینی جایگاه والایی را برای زنان چه در اقتصاد، چه در سیاست، چه در فرهنگ، قائل بوده و آیندهای را نوید داده بودند که در آن زنان به جایگاه والای انسانی خویش دست خواهند یافت، به عنوان یک انسان و همپای مردان و حق دارند در همهی عرصههای علمی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مدنی مشارکت و فعالیت کنند و بارها و بارها تأکید داشتهاند که این حقوق چه برای زنان و چه برای مردان بهطور یکسان محقق خواهند شد و مکرراً در طی سخنرانیها و مصاحبهها و نشستهای خویش تأکید کردهاند که زنان اجازه حضور در همهی عرصهها را برابر با مردان خواهند داشت.
) خمینی، روح الله، ( 1385)، صحیفه امام خمینی، تهران، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ج 7، ص 239.[1]
) همان، ج 7، ص 341.[2]
) همان، ج 21، ص 397.[3]
) همان، ج 4، ص364.[4]
) همان، ج 3، ص 370.[5]
) همان، ج 4، ص 480.[6]
) همان، ج 5، ص 70.[7]
) همان، ج 5، ص 417.[8]
) همان، ج 4، ص 508.[9]
) همان، ج 4، ص 414.[10]
) همان، ج 4، ص364.[11]
) همان، ج5، ص189.[12]
) همان، ج 5، ص217.[13]
) همان، ج 10، ص19.[14]
) همان، ج 7، ص332.[15]
) همان، ج5، ص294.[16]
) همان، ج 20، ص 7.[17]
) همان، ج 5، ص294.[18]
) همان، ج 6، ص300.[19]
).همان، ج5، ص216.[20]
) همان، ج 18، ص403.[21]
) همان،ج 6، ص353.[22]
) همان، ج 13، ص193.[23]
) همان، ج 6، ص521.[24]
) همان، ج13، ص193.[25]
) همان، ج 19، صص184-183.[26]
) همان، ج 18، ص405.[27]
) همان، ج 6، ص408.[28]
) همان، ج 4، ص440.[29]
) همان، ج 5، ص189.[30]
) همان، ج 5، ص470.[31]
) همان، ج 5، ص292.[32]
) همان، ج 5، ص293.[33]
) همان، ج5، ص520.[34]
) همان، ج 5، ص521.[35]
) همان، ج 5، ص183.[36]
) همان، ج 5، ص541.[37]
) همان، ج 4، ص436.[38]
) همان، ج 9، ص497.[39]
) همان، ج 10، ص188.[40]