علاوه بر اینکه افزایش تعداد مشخصهها و گزینههای تصمیمگیری در روشهای AHP و ANP موجب افزایش محاسبات روش میشود، احتمال افزایش ناسازگاری در بیان مقایسات زوجی نیز بالا میرود. از اینرو عموماً توصیه میشود که این روشها را برای مسائلی بکار برد که تعداد مشخصهها و گزینههای تصمیمگیری کم باشد(هفت یا کمتر).
البته باید توجه داشت که وجود ساختار سلسلهمراتبی در تعریف مشخصهها این امکان را برای تصمیمگیرنده فراهم میآورد تا در هر مرحله از مقایسات زوجی، تنها بر روی زیرمجموعهای از مشخصهها تمرکز یابد و لذا از این طریق ممکن است تعداد کل مقایسات زوجی موردنیاز کمتر شود. همچنین برخی از محققین راهکارهایی را برای کاهش تعداد مقایسات زوجی موردنیاز پیشنهاد نمودهاند[۴۹] .
ب) روشهای هماهنگی
روشهای هماهنگی میتوانند در هر دو موقعیت تعداد گزینههای کم و زیاد مورد استفاده قرار گیرند و همچنین در این روشها، مشخصهها مستقل از تعداد گزینههای موجود هستند[۷۸] . اما در آن دسته از روشهای هماهنگی که رتبهبندی جزئی ارائه میکنند، با زیاد شدن تعداد گزینهها، احتمال افزایش گزینههای غیرقابل مقایسه بیشتر میشود. لذا در اینحالت روشهای رتبهبندی جزئی بیشتر برای غربال اولیه مناسب میباشند تا انتخاب گزینه یا گزینههای برتر.
روشهای هماهنگی برای مواقعی که تعداد مشخصههای مسئله حداقل سه مورد باشد، مناسب هستند. با اینحال، رویههای ادغام در این روشها در حالتهایی که مدلهای تصمیم بیش از پنج مشخصه دارند(تا ۱۲ یا ۱۳) نیز سازگار هستند[۶۳]. زَناکیس و همکاران[۱۶] نشان دادهاند که روش ELECTRE در مسائل با مشخصههای زیاد، برگشت رتبه بیشتری نسبت به روشهای امتیازدهی تولید میکند. لوتسما[[۱۸۲]] معتقد است روش ELECTRE به ویژه زمانی مناسب است که تعداد مشخصهها کم و تعداد گزینهها زیاد باشد .
آسانی استفاده
یکی از مشخصههای تاثیرگذار در انتخاب روش تصمیمگیری، آسانی استفاده از آن است. بسیاری از محققین دریافتهاند که تصمیمگیرندگان به علت کنترل و فهم بهتر فرآیند تصمیمگیری، روشهای آسانتر را ترجیح میدهند[۱۱] . آسانی استفاده از یک روش به عوامل مختلفی بستگی دارد. از جمله مهمترین آنها میتوان به پیچیدگی محاسباتی روش، آشنایی قبلی DM و در دسترس بودن نرمافزار مناسب، اشاره نمود. در ادامه روشهای تصمیمگیری مورد استفاده در تحقیق حاضر، بر اساس این مشخصه مورد مقایسه قرار میگیرند.
روش جمع وزنی ساده(SAW) از سادهترین روشهای تصمیمگیری جبرانی میباشد. شاید به دلیل همین سادگی است که این روش از پرکاربردترین و مشهورترین روشهای تصمیمگیری محسوب میگردد. در عین سادگی، یک منطق ریاضی قابل قبول نیز در پس این روش وجود دارد و کاربران میتوانند مشاهده کنند که چگونه به سادگی نظرات و ترجیحاتشان از طریق یک مدل ادغامی، تبدیل به یک رتبهبندی پیشنهادی از گزینهها میگردد[۲۵] .
روش ضرب وزنی(WPM) نیز از لحاظ سادگی همانند روش SAW میباشد، هر چند که در ادبیات موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یک جنبه سادگی این روش آن است که DM میتواند دادههای ترجیحی خود را به صورت نسبی بیان کند.
روشAHP نیز رویهای نسبتاً قابل فهم برای تصمیمگیرندگان دارد و در عمل نیز استقبال گستردهای از آن شده است. یکی از دلایل کاربرد گسترده این روش در عمل، درک آسان و منطقی بودن روش است به گونهای که میتوان به سهولت فرآیند آن را برای دیگران توضیح داد[۷۸] . توانایی توضیح یک روش به دیگران و توجیه نتایج آن، یک عامل مهم در تصمیمگیری محسوب میشود، زیرا تقریباً هیچ فردی را نمیتوان یافت که تصمیمهای مهم را بدون نیاز به توضیح برای دیگران اتخاذ نماید.
با این وجود به دو دلیل کارکردن با روش AHP چندان ساده نیست. یکی به دلیل مقایسات زوجی نسبتاً گسترده، و دیگری به دلیل محاسبات پیچیده ریاضی آن. همانگونه که در قسمت پیش اشاره شد، با بزرگ شدن ابعاد مسئله تعداد مقایسات زوجی به صورت نمایی افزایش مییابد. انجام تعداد مقایسات زیاد اولاً برای تصمیمگیرنده دشوار و زمانبر است و ثانیاً احتمال ناسازگاری را در بیان ترجیحات وی افزایش میدهد. همچنین انجام محاسبات این روش نیازمند آشنایی کاربران با مفاهیم ریاضی، به خصوص مباحث مربوط به بردار ویژه میباشد. البته لازم به ذکر است که در صورت استفاده از یک برنامه نرمافزاری، مشکل دوم ممکن است برطرف گردد اما با این حال هنوز کاربران ناآشنا با مفاهیم ریاضی آن، این روش را به صورت یک جعبه سیاه میبینند[[۱۸۳]] .
یکی از مزایای روشهای مبتنی بر مدل ارزش جمعی آن است که این روشها میتوانند جهت اثبات صحت تصمیم برای افرادی که در فرآیند تصمیمگیری درگیر نبودهاند مورد استفاده قرارگیرد[۷۰،۲۴] .
روشهای سازشی نظیر TOPSIS نیز نسبتاً رویه سادهای دارند، اما در مقابل روشهای هماهنگی، روند محاسباتی پیچیدهتری نسبت به روشهای SAW، WPM و TOPSIS دارند. در این بین روش تخصیص خطی از روند محاسباتی سادهتری نسبت به روشهای ELECTRE و PROMETHEE برخوردار است. در روشهای ELECTRE، ضرائب هماهنگی و ناهماهنگی نشاندهنده توابع ریاضی نسبتاً پیچیدهای از امتیازات میباشند و مقادیر مشخصی که این توابع تحت آن قابل قبول و یا غیرقابل قبول شوند، وجود ندارد. بهعلاوه فهم این توابع برای DM مشکل است و از اینرو تعیین و تنظیم محدودههای معنادار برای آنها نیز مشکل خواهد بود[۲۵] . روشهای PROMETHEE فرآیندی مشابه روش ELECTRE دارند با این تفاوت که سادهتر و قابل درکتر بوده و به محاسبات کمتری نیاز دارند[۲۷،۷۵،۷۸] .
دسترسی کاربر به نرمافزار مربوطه میتواند نقش قابل توجهی در سادهسازی یک روش برای وی داشته باشد. در جدول ۴-۴ برخی نرمافزارهای مرتبط با روشهای تصمیمگیری چندمعیاره مورد استفاده در این تحقیق معرفی شده است. برخی از روشها همچون جمع وزنی ساده و ضرب وزنی نیاز چندانی به نرمافزار نداشته و به راحتی قابل استفاده هستند.
جدول ۴-۴٫ نرمافزارهای مرتبط با روشهای تصمیمگیری چندمعیاره
نام روش | نرمافزارهای مربوطه | |
SAW، WPM | نرمافزارهای صفحه گسترده نظیر Excel | |
TOPSIS | صفحه گسترده و TOPSIS |
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |