– بهرهوری از کارخانه و تجهیزات آن در شرایط مطلوب
– افزایش ظرفیت کارخانه با حذف کمبودها و اقدامات اصلاحی
– کاهش زمان مرده و استفاده بهینه از ظرفیت ماشینآلات و تجهیزات.
ج)فناوری
یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به افزایش بهرهوری، نوآوری فناوری است.فناوری غالباً طراحی فرآیند تولید، تحقیق و توسعه، آموزش، جنگ با کهنگی و فرسودگی است.
د)مواد و انرژی
با کمی دقت و صرفهجویی در مصرف مواد به نتایجی باورنکردنی در بهرهوری دست مییابیم، که این مواد شامل مواد خام مستقیم و غیرمستقیم است. در این رابطه باید انتخاب مواد اولیه به طور مناسب صورت گیرد. فرآیند تولید کنترل شود. استفاده از ضایعات، پسماندهها نیز کنترل گردد. بالا بردن کیفیت مواد اولیه با استفاده از فرآیندهای آماده سازی، بهبود بخشیدن مدیریت انبار و جلوگیری از نگهداری مازاد در انبار و افزایش منابع عرضه باید در نظر گرفته شود و کنترل گردد.
گروه نرمافزار
شامل موارد زیر میباشد :
۱-افراد
۲- سازمان وسیستم
۳-روشهای کار
۴-شیوه مدیریت
افراد
عامل اصلی فناوری و افزایش بهرهوری افراد و انسانها هستند که به صورت کارگر، مهندس، مدیر و… انجام وظیفه مینمایند و دارای ۲ جنبه کاربردی و سودمندی هستند، وجهی که انسانها میتوانند خود را با کار تطبیق دهند جنبه کاربردی است. ممکن است افراد کار خود را انجام دهند ولی انگیزهای برای کار نداشته باشند و ممکن است کارخود را انجام دهند و از انجام آن کار راضی باشند. کارگران موفق باید تشویق شوند و پاداش گیرند و باید برای افراد موقعیتی را فراهم آورد که در آنها ایجاد انگیزه کند. مطالعات انجامشده در خصوص شرکتها و سازمان هایی که سرمایهگذاری نسبتاً سنگینی بر روی توسعه نیروی کار خود دادهاند نکات قابل توجهی را در بر دارد. اصلی ترین این نکات به طور خلاصه در زیر آمده است :
-سرمایهگذاری روی افراد میتواند کمک بزرگی به بهرهوری باشد مشروط بر این که با دقت برنامهریزی شود و به نیازهای کسب و کار مربوط باشد.
– بهرهوری در موقعیتهای متفاوت معانی گوناگونی دارد و بهرهوری مرتبط با توسعه منابع انسانی (HRD) را میتوان از راههای گوناگونی به دست آورد. در برخی نمونهها روش سنتی برای افزایش بهرهوری را به کار میبرند. مثلاً تمرکز بر روی کارگاهی و استفاده از آموزش و کارآموزی برای نیل به بهبود هایی در بهرهوری که به راحتی میتوانند کمی شود، اندازهگیری میشود. در اینجا بهرهوری معنایی ورای افزایش کارایی دارد یعنی به معنای افزودن ارزش افراد و تضمین رشد و رقابت سازمانی ازطریق نیروی کار برتر است. در نمونه دیگری از شرکتها، بهرهوری در هر سطحی درباره انعطافپذیری، همکاری تیمی، کیفیت، تعهد و اطمینان از وجود افرادی تربیتشده در سطح بالا است
– برای موفقیت توسعه منابع انسانی این امر باید با دامنهای از دیگر سیاست گذاریها و تجربههای منابع انسانی همراه باشد و زیر یک چتر یک راهبرد کلی منابع انسانی قرار گیرد که با نیازهای کسب وکار همسو است. به عنوان نمونه در چند شرکت مورد بررسی، توسعه نیروی کار بخشی از یک راهبُرد وسیعتر نیروی انسانی بود و به وضوح مشاهده شد که چگونه فقط برآموزش و کارآموزی تأکید نگردید بلکه دیگر روندهای منابع انسانی، است خدام دوباره، ایجاد تیمها و آموزش نیروی انسانی بر روی بهرهوری تأثیر دارد.
-وظیفه اصلی هر مدیریت توسعه منابع انسانی است چرا که مدیران مسؤل محل کار خویش هستند. متخصص آموزش کارکنان میتواند به عنوان یک تسهیلکننده، عمل کند و همانند کاتالیزور تجارب را تا آنجا که لازم است ارائه نماید. اما مدیر مستقیماً مسؤل عمل در محل کار است و بنا بر این این مدیر است که باید مستقیماً مسؤل بهترین نحوه به کارگیری تمام منابع از جمله منابع انسانی باشد که عملکرد را ممکن میسازد.
– مدیران کانون معنیدارترین و با ارادهترین تجارب کاری همکاران خویش هستند. بنابراین مدیر است که میتواند تصمیم بگیرد که چگونه این تجارب کاری را در راهی به کار ببرد که به کارکنان کمک کند تا در طیف وسیعتری از وظایف شغلی و موقعیتها، ماهرتر، منعطفتر و دارای دانش بیشتر باشند و بتوانند عملکرد خود را به کار مستمر بهبود بخشند و قابلیتهای خودرا افزایش دهند.
– بهرهوری بهترین استفاده از تمام منابع برای به دست آوردن حداکثر ارزش افزوده از آنها است. تمرکز روی خروجی تولید است آن هم روی خروجی در تمامی سطوح و در تمام سازمان، در تمام واحدهای کسب و کار. در تمام تیمها و در همه افراد. بنابراین توسعه منابع انسانی باید در تمام این سطوح عمل کند. به این ترتیب ما به یک تعریف از توسعه منابع(HRD) میرسیم :