اولین « هدیه » عبارت بود از شش توپ پارچه ای، نرم و رنگی که هریک هم رنگ یکی از رنگ های قوس و قزح بود. دومین هدیه، اشیایی همچون مکعب، یک سیلندر ( استوانه ) و کره را شامل می شد. و سومین هدیه مکعب مستطیل بزرگی بود که از مکعب های کوچک تری تشکیل می شد. (همان، ص 102 )
مشغولیات ( پیشه ها ) کودکستان فروبل به بازی های دستی و روی میزی شباهت بسیاری دارند. وی آنها را برای آموزش چشم، دست، به کار انداختن ماهیچه های ظریف و کوچک، فکر کردن و نیز تجزیه و تحلیل و بیان نوآورانه دریافت شده از طریق هدایا طرح ریزی نمود.
موارد زیر از جمله مشغولیات می باشند:
مدل سازی و خمیر بازی، قالب سازی با استفاده از گل و خاک رس
نقطه بازی و استفاده از الگو های نقطه چین
کارتهای دوخت ( دوختن و بخیه کردن )
مهره بازی و نخ کردن مهره های رنگی
نقاشی با استفاده از طرح های پیچیده
بافتن ( حصیر بافی ) و گذراندن برش های کاغذی و یا مقوایی از درون یکدیگر و درست کردن سطوح مختلف
کاغذ و تا ( تا کردن کاغذ و ساختن اشکال کاغذی )
رنگ آمیزی و آبرنگ ( با استفاده از تصاویر مختلف پیچیده و طرح ریزی شده قبلی )
کپی کردن و وصل کردن نقطه چین ها به یکدیگر و درست کردن تصاویر و اشکال مختلف
کار با چسب و چسباندن اشکال
فعالیت های باغبانی
مطالعه طبیعت
فروبل برای کودکان، آوازها و سرودهایی نیز سروده و به کودکان یاد می داد تا از میزان یادگیری های آنان اطمینان حاصل نماید. این آوازها اساسا برای استفاده مادران تهیه گردیده بود و بعدا به وسیله معلمان در کودکستان ها به کار گرفته می شد. بنا به عقیده فروبل، این سرودها و بازی ها اولا، مادر را متوجه مسئولیت خود در قبال کودک و درک این حقیقت می کردند که پرورش کودک از هنگام زادن آغاز می شود و ثانیا، حواس و اندام و ماهیچه های کودک را ورزش می دادند. هر سرود بر روی یک کارت نوشته شده و حاوی سه قسمت بود: قسمتی برای راهنمایی مادر و هدف شعر، بخشی مربوط به خود شعر و مضمون آن، و بالاخره تصویری برای نشان دادن موضوع شعر. ( همان، ص 103 )
کودکستان هایی که فروبل ایجاد کرد به سرزمین عجایب شباهت داشت و پر بود از تصاویر، معما ها، کپه های شن و گل، سرود و رقص، و همچنین درس های هدف دار که به طور خاص و به منظور مفهوم سازی طرح شده بود. فروبل معتقد بود که در چنین محیط تشویق آمیزی است که یادگیری کودکان ارتقا می یابد، انگیزه خود شکوفایی کودک برای اکتشاف به طور طبیعی و ناگزیر منجر به رشد عمومی می شود. ( آلن، 1370، ص 46 )
آموزشگاه های کودکان خردسال در دوران جدید بیشتر مدیون تاثیر مهم فروبل است و اکثر تجربیاتی که امروزه در کودکستان ها و کلاس های آمادگی ارائه می شود، ریشه در سرگرمی های کودکستان فروبل دارد. ولی گفتنی است که از نظر فروبل، آموزش مهارت های دستی، از تعلیم و تدریس حرف و صنایع تا حدودی نیز جدا بوده و آن را عامل بیان افکار و اختراع و ابتکار در امر تربیت دانسته است. ( مفیدی، 1381، ص 107 )
فروبل به شدت معتقد بود که مرحله پیش از دبستان، گامی اساسی در پلکان تجربه تربیتی است. دید گاه های مهم او که در محتوا و روش شناسی برنامه های مزبور، تاثیر بسزایی داشته اند، به قرار زیر خلاصه می شود:
-آموزش و پرورش با هدف شکوفا کردن رشد طبیعی کودکان صورت می گیرد؛ بنابراین، برنامه درسی در مرحله اولیه کودکی باید از نظر رویکرد، کودک محور بوده، برپایه طبیعت و علایق کودک استوار باشد.
– هر کودک فردیت خاص خود را داراست که باید مورد احترام قرار گیرد. با وجود این، برنامه ها باید به صورتی نظام دار و سازمان یافته طراحی شوند تا پیشرفت گام به گام کودک را تضمین کنند.
– بنابراین، هر یک از برنامه های مزبور باید تعادل بین آزادی و ساختار را حفظ کند؛ یعنی این نوع برنامه ها باید تعادلی بین فرصت های آزاد کودکان برای اینکه خودشان باشند و به روشی مستقل رشد کنند، و برنامه ای سازمان یافته که متضمن یادگیری و کسب مهارت های ضروری، دانش و ارزش ها است به طریقی نظام یافته و نظام دار، برقرار کند.
– بازی، که تمایل طبیعی کودک می باشد، اساسی ترین پایه برای رشد کودک محسوب می شود بنابراین، بازی وسیله ای برای ارائه پیام آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان است.
قسمتی از برنامه روزانه کودک در دوره پیش از دبستان باید به روشی سپری شود که کودکان در بازی های آزاد شرکت کنند و بقیه ساعات را نیز در فعالیت های سازمان یافته و هدایت شده سپری کنند. ( ونیتاکول ، ترجمه: مفیدی، 1384، ص 110)
لوسمنویچ ویگوتسکی ( 1934 – 1896 )
ویگوتسکی در سال 1896 به دنیا آمد و در زمان انقلاب سال 1917 دانشجوی دانشگاه مسکو بود. او در زمینه ادبیات، علوم اجتماعی، فلسفه و هنرها دانش وسیعی آموخت و در سال 1924 به روان شناسی روی آورد. ده سال بعد در سال 1934 در سن سی و هشت سالگی از بیماری سل در گذشت. او از نظرات و فعالیت های معاصران اروپایی عمده خود مانند اشترن، کلاپارد، پیاژه و گشتالتیست ها و اعضای مکتب وستبرک به خوبی آگاه بود. با کار پراگماتیست های آمریکایی، ثوراندایک، واتسون و مکتب رفتار گرایی نیز کاملا آشنایی داشت. با این همه او از لحاظ علایق و شیوه برخورد، بیشترین نزدیکی را با پیاژه داشت، و دلبستگی اش بیشتر به روانشناسی زبان، فرایند های دخیل در فراگیری زبان، مسائلی از قبیل اختلال مغزی ناتوانی در سخن گفتن، و مهم تر از همه رابطه میان تکامل زبان و رشد فکری بود. در سال 1938 مجموعه ای از مقالات او گرد آمد و تحت عنوان اندی
شه و زبان به چاپ رسید. این اثر به موازات، در تکمیل و در تعارض با کار پیاژه، کمک های ویگوتسکی و همکارانش را جمع بندی می کرد. مسیر رشد فکری بچه های کوچک را ترسیم می کرد و آن را با تکامل زبان و نقشی که آموزش و آگاهی دراین میان برعهده دارندارتباط می داد. ( کانل، ترجمه: افشار، 1368، ص 443 )