مبادله دیدگاههای سازمانی، مدیریت را قادر می سازد تا اهداف سازمان را بهتر تعیین نماید و با اتخاذ تاکتیک های مناسب بتواند امکانات نیل به اهداف را فراهم کند.
۳- رعایت عدالت در بین کارکنان:
وقتی کلیه کارکنان اعم از کارمندان جدیدالاستخدام، موقت و پاره وقت احساس کنند به عنوان عضوی از گروههای کاری برای سازمان اهمیت دارند در آن حالت روحیه اعتماد در بین آنان به وجود می آید. اعتمادسازی در سازمان با گوشه گیری مدیریت و دوری از کارکنان به دست نمی آید، بلکه ازطریق تماس و ملاقات مدیریت با آنها شکل می گیرد.
۴- اولویت اهداف مشترک بر اهداف فردی:
وقتی کارکنان یک سازمان احساس کنند از طریق فعالیت گروهی و همکاری با یکدیگر می توانند به دیدگاه مشترک برسند از این طریق در آنها اعتماد پدید می آید.
۵- منافع کل سازمان را بر منافع فردی ترجیح دادن:
همه ما به نوعی در برخورد با معضلات میدانیم در هر شرایطی تقریبا کدام راهکار درست است. اگر از این شیوه تفکر در سازمان نیز پیروی کنیم و مصالح فردی را در رویاروئی با مسائل عمومی سازمان نادیده بگیریم، بی تردید به عنوان شخصی که منافع کل سازمان را بر مصلحت شخصی ترجیح می دهد، شناخته شده و مورد احترام اطرافیان قرار گرفته و در غایت بستری مناسب برای اعتمادسازی بیشتر در سازمان فراهم می شود.(الوانی،۱۳۸۰)
2-4) بخش سوم: آگاهی سرمایه گذاران
2-4-1) تعاریف و مفاهیم
به گفته بلکمور آگاهی هم بدیهی ترین چیزی است که می توانیم آن را بررسی کنیم و هم دشوارترین. (بلکمور، 1387). بنا به تعریف سرل که از طریق اشاره صورت می پذیرد و نه به طور مثال از طریق یک تحلیل مفهومی ” حالات آگاهانه، آن حالات احساس، ادراک و آگاهانه هستند که از صبح وقتی شما از یک خواب(بی رویا) بیدار می شوید ، آغاز می شوند و تا انتهای روز که شما به خواب می روید و یا به شکل دیگری (نا آگاه) می شوید ادامه پیدا می کنند Searle, 2007, p.326)).
مغز انسان دارای سه نوع نظام شناخت است:
1.نظام شناخت شورمندانه یا عاطفی که دانایی شورمندانه یا عاطفی را پدید میآورد.
2.نظام شناخت دریافتمندانه یا ادراکی که دانایی دریافتمندانه یا ادراکی را موجب میشود.
3.نظام شناخت هوشورزانه یا اندیشهورزانه که عامل دانایی هوشورزانه یا اندیشهورزانه است.(طاهری،1388).
میزان آگاهی و ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سهامداران از طریق تحقیقات مشاهده ای مورد ازمون قرار گرفته و همبستگی اطلاعات منتشر شده حسابداری و تغییرات قیمت سهام محاسبه و تحلیل شده است . چنانچه این همبستگی با اهمیت باشد می توان ان را شاهدی بر سودمنری اطلاعات برای سرمایه گذران به شمار اورد .
آگاهی سرمایه گذاری تعاریف متفاوتی را در خود جای داده است و درمعنای اقتصادی آن عبارت است آگاهی و دانش کافی از مخارجی که صرف افزایش یا حفظ ذخیره سرمایه میگردد. اما مفهوم فراگیر آن در بازار اوراق بهادار به صورت زیر آمده است:
«سرمایهگذاری تصمیمی است که بر اساس آن سرمایهگذار مصرف کنونی خود را در ازای بدست آوردن مصرف بیشتر در آینده به تاخیر می اندازد.»
هدف فردی که در بازار اوراق بهادار شرکت می کند مشخص است. او برای بدست آوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. هنگامی که سرمایهگذار یک ورقه بهادار را خریداری میکند سرمایه گذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد زندگی سرمایه گذاری محسوب نمیشود. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدست آوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی صرفنظر می نماید. اگر عوامل ترغیب کننده برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، افراد به طور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدست آوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیب کننده وی خواهد بود(نیک بختی،1386).
سرمایهگذاری به صورتهای دیگری نیز تعریف شده است:
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که میزان بازده و ریسک مورد انتظار آن دارای تناسب باشد.
– سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که با گذشت زمان منجر به ایجاد درآمد و افزایش ارزش برای سرمایهگذار خواهد شد.
سرمایهگذاری در مسکن و زمین یکسرمایهگذاری واقعی نامیده میشود. هدف این نوع سرمایهگذاری تولید کالا و خدمات با هدف بیشینه کردن ثروت است. در واقع در دوران تورم، افراد برای ایجاد درآمد و گریز از کاهش ارزش پول اقدام به خرید کالاهای بادوام و داراییهای واقعی میکنند. این نوع سرمایهگذاری هیچ نوع درآمد جاری و منظمی برای سرمایهگذار در پی نخواهد داشت.
2-4-2) فرآیند آگاهی سرمایهگذاری
بیشتر از آنچه در مورد تجزیه و تحلیل سهام باید به آن توجه شود، فرآیند سرمایهگذاری خواهد بود. یک سرمایهگذار باید به مراحل کلی سرمایهگذاری بیاندیشد که در زیر خلاصهای از آن آمده است:
آ. مشخص کردن هدفهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
ب. تعیین میزان ریسک و بازده مورد انتظار