کارنامه کلیسا در قرون وسطی و ضدیت با علم وآزادی اندیشه و تحمیل منطق مردود کلیسا و مسأله تثلیث و خرافه‌ها، در حقیقت یک عامل مهم ضد تبلیغ بود که روشنفکران و دانشمندان و نوگرایان غرب را به مخالفت با مسیحیت واداشت و عقیده‌های فراموش نشدنی موجب گردید روح الحاد و پرخاش علیه دین سالیان دراز در نسلهای بعدی جایگزین معتقدات کلیسائی شود.
2ـ1ـ3ـ2. تغییر تاکتیک تبشیری در مسیحیت
دیکتاتوری پدران روحانی در این صحنه شکست خورد و قرنها مسیحیت به انزوا گرائید، از آن به بعد تاکتیک‌ها عوض شد و تجارب گذشته سبب گردید تبلیغات کلیسائی از طریق آموزش و پرورش، نشریات، خدمات بهداشتی ‌و درمانی و پرستاری با چهره‌ای مهرآمیز صورت پذیرد. گرچه دنیاگرائی و سیاست‌های پاپ همیشه در خدمت استکبار و رژیم‌های سلطه‌گر و تجاوزات آمریکا و اسرائیل، ترسیم‌گر سیاست تضاد میان قول و عمل بوده، اما در هر حال بمصداق «خَلَطُواْ عَمَلًا صَالِحًا وَ ءَاخَرَ سَیًِّا»؛ «کار خوب و بد را به هم آمیختند» آن‌ها از تشکیلات تبشیری معجونی ساختند که زیر پوشش آنچه خدمات انسانی نامیده شده است، اهداف توسعه طلبانه و غارتگرانه استکبار را تأیید و پشتیبانی کنند.
مبشّرین برای نفوذ در میان ملت‌ها از دو روش مستقیم و غیر مستقیم بهره می‌برند. در روش مستقیم یا چهره به چهره، مبلغ آرای خود را بی‌واسطه به مخاطب ارائه می‌کند و طرفین به طور مستقیم به تفهیم و تفاهم می‌پردازند. بنابراین، حضور فیزیکی مبلغ ضروری است. این روش به سبب عدم کارآیی لازم، به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد و مبلغان معتقدند در برخی موارد نتیجه معکوس می‌دهد. اما در روش غیر مستقیم، اندیشه‌های مورد نظر به یاری ابزارهای گوناگون به مخاطبان ارائه می‌شود و مبلغان با لباس ها، چهره‌ها و عنوان‌های مختلف به ترویج فرهنگ خود می‌پردازند. مانند: تلاش و تبلیغ گسترده در پوشش هیئت‌های پزشکی، بهداشتی، علمی، پژوهشی، نظامی، جهانگردی، روزنامه نگاری، شرکت های بازرگانی، مؤسسه‌های خیریه و انجمن های حمایتی و خدماتی. یکی از روحانیان مسیحی می‌گوید:
«مسلمانان [و مخاطبان] می‌توانند عملیات تبشیری را در فرهنگ وبهداری تحمل کند، ولی حاضر نیستند تبلیغات دینی رابشنوند.»
در این راستا امروزه تشکیلات تبشیری، وسیع‌ترین منطقه تبلیغاتی را زیر پوشش گرفته و به زبانهای مختلف نشریات گوناگون در تیراژهای میلیونی در سطح جهان به خانه‌ها و مدرسه‌ها و کارخانه‌ها و… پیام می‌فرستد و بودجه‌های کلانی را که مبدأ آن ناپیداست برای این منظور اختصاص داده است و همچنین از طریق رسانه‌ها و رادیو و تلوزیون‌ها و اینترنت و ابزارهای تبلیغی دیگر صدای انجیل کذائی را در سراسر جهان پخش می‌کند.
و البته براساس همان استراتژی یاد شده است که به اصل مشروعیت ابزار هم پایبند نیست و هر عنوان و سوژه‌ای می‌تواند ابزار پیشبرد اهداف سازمان میسیونری باشد. میسیونرهای مسیحی درهر محیط و شرایطی قرار گیرند خود را با آن منطبق ساخته و زمینه‌ای برای تبلیغات فراهم می‌کنند. در سالهای اخیر مسیحیت با مارکسیسم هم پیوندی برقرار کرده و «الهیات رهائی بخش» را بعنوان مسیحیت انقلابی مطرح ساخته و چنین وانمود کرده که آنچه عیسی‌بن‌مریم می‌خواست همان است که امروز مارکسیسم می‌خواهد و در این زمینه کتابی نگارش یافته به نام «مارکسیسم قلب مسیحیت» که «مارکسیسم اسلامی» گروهک‌ها را تداعی می‌کند و شاید اینها تز خود را از «مبشرین مارکسیست» گرفته باشند.
این فرصت طلبی مبلّغان مسیحی نمونه‌های بسیاری دارد از جمله اینکه چند سال پیش، جرائد نوشتند در کشور سوئد اسقف مسیحی نمی‌توانست مریدانی را به کلیسا جذب کند و از خلوت بودن کلیسا رنج می برد، عاقبت چاره‌ای اندیشید و آن اینکه، از دو زن هنر پیشه دعوت کرد به کلیسا بیایند و مراسم مذهبی را با بدن عریان اجرا کنند که بدنبال این طرح ابتکاری، کلیسا مملو از جمعیت شد.
نمونه دیگر که از شیوه‌های دیرین و معمول مسیحیت تبشیری در تبلیغات‌شان به شمار می‌رود، عبارت است: از بکارگیری تهمتای ناروا علیه اسلام، که از دیرباز بوسیله کشیشان و برخی مستشرقان اعمال گردیده تا بدینوسیله با ایجاد شک و تردید در دل‌های ساده‌اندیش زمینه ترویج مسیحیت را فراهم سازند. یکی از تبلیغات ناروا متهم‌ ساختن اسلام به استفاده از سلاح زور و شمشیر است. سستی و بی‌پایگی این ادعا تا بدان‌جاست که نویسندگان و محققان مسیحی خود بصدد دفاع برآمده‌اند و در برابر تساهل مذهبی، آزادی و روشنگری اسلام زانو زده و به مبلغان مغرض مسیحی پاسخ داده‌اند. البتّه ما در حال حاضر بصدد ورود به این بحث نیستیم و فقط برخی از اینها را که به عنوان نمونه از سایت‌های مسیحی استخراج شده در فصل سوم مطرح می‌کنیم.
2ـ1ـ3ـ3. ابزارهای نوین تبلیغی در خدمت تبشیر مسیحی
ابزارهای تبلیغ را می‌توان به اعتبارات مختلف تقسیم‌بندی کرد. یکی از آنها به اعتبار خود ابزار است که شامل: ابزارهای طبیعی، انسانی و تکنولوژیکی و پیشرفته می‌باشد. ابزار تبلیغ در هر عصری متناسب با آن عصر بوده و پابپای تکامل بشر تکامل یافته است. در آن زمان که بشر تنها به ابزارهای طبیعی دسترسی داشت و به وسایل مدرن دست نیافته بود، ابزارهای طبیعی و انسانی را به استخدام می‌گرفت و بدان ‌وسیله ایده‌ها و آرمانهای خویش را منتقل می‌کرد مانند خط و زبان و هنر و داستان و خطابه و شعر و نقش و آتش و دود و پیک‌ه
ا و کبوتران نامه‌رسان و… . البته تحول ابزار تبلیغ همواره به یک شکل و به صورت تکامل تدریجی نبوده است. بلکه برحسب اوضاع و شرایط سیاسی و اجتماعی، در اوج و حضیض و ترقّی و انحطاط بوده است. کشورهای بزرگ در سطح جهانی، اضافه بر ابزارهای سنتی و قدیمی که بعضاً امروزه نیز کارایی دارد، مانند سخنرانی، کتاب، نشریه، ارتباط جمعی و ارتباط شخصی و… از پیشرفته‌ترین نوع ابزار و وسائل مدرن روز کمک می‌گیرند و انواع شیوه‌ها را به استخدام می‌آورند تا خوراک تبلیغاتی را که در راستای اهداف این کشورهاست به انسانها القاء و تلقین کنند. از ابزارهای فرهنگی و هنری و آموزش و مدرسه و دانشگاه و استخدام دانشمندان و تکنولوژی و تزویر و دروغ و جنگهای روانی گرفته تا ابزارهای مادی، غریزه جنسی، پول و دلار و… و از رسانه‌های پرقدرت خبررسانی تا سلاح زور و سلطه و قدرت نظامی و ناوهای جنگی و… خلاصه استراتژی «زر، زور و تزویر» همیشه ابزار تبلیغات اقطاب مستکبر بوده است و درآینده نیز خواهد بود.
آمار تکان‌دهنده ابزار تبلیغاتی اعم از نشریات، رادیو و تلوزیون، ماهواره و اینترنت که به زبانهای مختلف و در اقصا نقاط عالم انتشار می‌یابند و غالباً نیز در اختیار سرمایه‌دارن یهودی و مسیحی حامی اسرائیل است، نمونه‌ای از این مدعاست.
رادیو واتیکان، روزانه به 36 زبان برنامه پخش می‌کند. یک گروه مسیحی به نام «بایست ها» 112 ایستگاه رادیویی در 38سرزمین دارد. در سال 1980میلادی تنها برای رادیوی جنوب شرقی آسیا، بودجه‌ای معادل 20میلیون دلار اختصاص یافت. این رادیو به 28زبان آسیایی برنامه پخش می‌کند. واتیکان همچنین در سراسر دنیا پنج هزار مجله و روزنامه در دو میلیارد تیراژ منتشر می‌کند. در خود واتیکان افزون بر روزنامه ایتالیایی که از 120 سال پیش تاکنون منتشر می شود، همه هفته مجله‌های متنوعی به زبان های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و پرتقالی روانه بازار می‌سازد. یک جمعیت مذهبی ـ که در ترویج آیین مسیحیت فعالیت می‌کند ـ روزنامه‌ای به نام «برج مراقبت» دارد که به هشتاد زبان و در تیراژ هشت میلیون منتشر می‌شود.
کشورهای استکباری بر اساس اصل معروف «هدف توجیه‌گر وسیله‌ است» از هر آنچه بتواند آرمان تبلیغی آنها را برآورده سازد استفاده می‌کنند؛ حتی ابزار مقدسی مانند مذهب در خدمت استعمار قرار می‌گیرد. مسیحیان با آنکه از یهود ناراضی‌اند و آنان را مسئول برصلیب شدن عیسی می‌دانند اما به منظور مقابله با اسلام، یهودیان را از خون مسیح تبرئه می‌کنند و از جنایات یهود علیه مسلمین حمایت می‌کنند و رژیم صهیونیستی غاصب را به رسمیّت می‌شناسند.
مسلّماً انگیزه استکبار از آن ‌همه وسائل و امکانات که هر سال به دهها میلیارد می‌رسد، انجام رسالت مسیحی و رساندن پیام خدا و عیسی و نجات گمراهان نیست. که اگر چنین بود باید فعّالیت تبشیر را در میان مردمان بی‌اعتقاد ببرند و بت‌پرستان و مشرکان را به آیین توحید! فرا خوانند. در حالیکه آنها غالباً تبلیغات خود را به نقطه‌ای می‌برند که اسلام آنجا حضور یا زمینه حضور دارد و این حکایت از این واقعیّت می‌کند که جبهه مشترک کلیسا و امپریالسم در برابر اسلام صفوف خود را آراسته و به رویاروئی با آئین حیات‌آفرین و رهائی‌بخش و ضد استکباری اسلام برخاسته‌اند.
2ـ2. گفتار دوم: تاریخچه تبشیر مسیحی در ایران(گاه‌شماری و عملکرد)
2ـ2ـ1. مسیحیت در ایران تا صدر اسلام
تاریخ مسیحیت در ایران به سال‌های آغازین بعثت حضرت عیسی برمی‌گردد به گونه‌ای که در انجیل متی مذکور است هنگام ولادت حضرت عیسی گروهی از دانشمندان مجوس [زرتشتیان] ایرانی که از اهالی آوه و ساوه بودند به راهنمایی ستاره‌ای برای دیدار حضرت عیسی یا پادشاه یهود به اورشلیم آمده بودند و انتظار ظهور او را می‌کشیدند آن‌ها در بیت لحم حضرت مریم و حضرت عیسی را یافتند و به او ایمان آوردند و پس از پیش‌کش‌کردن هدایا و گرفتن یک سری تعالیم به سرزمین خود بازگشتند. در کتاب کلیساهای مسیحیان در ایران‌زمین نیز آمده: «از اوایل سده اول میلادی مسیحیت در ایران گسترش یافت، مبلّغان مسیحی در شمال و غرب ایران‌زمین به تبلیغ پرداختند.»
همچنین به نقل از کتاب اعمال رسولان مدتی پس از مصلوب شدن [عروج] حضرت عیسی در روز عید «پنطیکاست» یعنی پنجاه روز بعد از عید فصح، در جمع شاگردان حضرت عیسی، نومسیحیان و برخی یهودیانی که برای برگزاری عید در اورشلیم گردآمده بودند گروهی از اهالی پارت، ماد و عیلام و ساکنان جزیره (سرزمین بین‌النهرین) نیز حضور داشتند و در این هنگام ناگهان از آسمان بانگی فرود آمد هم‌چون بادی سرکش که می‌وزد و همه جا را پُر کرد و حواریون زبان‌های جدا از یکدیگر دیدند که مانند آتش بود و این زبان‌ها بر هر کدام از حواریون فرود آمدند و همه از روح‌القُدُس پُر شدند و روح ایشان را به سخن‌گفتن به زبان‌های مختلف وامی‌داشت. وقتی که بانگ و صدا فروکش کرد مردم دیدند که حواریون به زبان‌های مختلف سخن می‌گویند من جمله زبان عیلامیان و مادها و پارتیان که سه طایفه از مردم ایران بودند.از سوی دیگر دو تن از رسولان حضرت عیسی به نام‌های «شمعون» و «یهودا»، برای موعظه انجیل به ایران آمدند و موبدان زرتشتی آن‌ها را شهید کردند. البته شمعون‌مذکور، «شمعون پطرس» نیست. گویند «یهودا» که «توما» هم خوانده شده تا هندوستان هم رفته است.