ب) تظاهرات جسمانی از قبیل؛ سردردها، دل دردها و یا اختلالهای هاضمه -اختلالهایی که شدت آنها بر حسب موقعیتهای مختلف میتواند متغیر باشد و یا همزمان با رویدادهای اضطراب انگیز بروز کنند-، بی اشتهایی روانی، وحشتزدگی شبانگاهی در صورتی که مکرراً مشاهده شوند، بیدار شدن نابهنگام صبحگاهی،
ج) تبدیلهای هیستریکی که با نشانه های بازداری عقلی توأم هستند و
د)خودبیمارپنداری یا ابراز نگرانی نسبت به وضع جسمانی و یا ترس از ابتلای به پاره ای از بیماریها در آینده، مشخص می شوند.
– بیان اضطراب در سطح ارتباطی: در قلمرو ارتباط بخصوص کودک مضطرب با دیگران می توان سه نوع رفتار را متمایز کرد: بازداری در مجموعه امکانات بیانی و ارتباطی، وابستگی اضطراب آمیز به منابع حمایتی(والدین و…) و اجتناب از موقعیتها یا اشیایی که اضطراب شدیدی را در وی برمی انگیزند (نقل از دادستان 1376).
– تجلّی اضطراب در سطح شناختی : تردیدی نیست که وجود سطحی از اضطراب می تواند نقش برانگیزاننده فرایندهای عقلی را ایفا کند، معهذا باید بر این نکته تأکید کرد که فراتر رفتن اضطراب از حدّ آستانه ای، دارای تأثیری ویرانگراست. بدینگونه که توانایی تمرکز و توجه و قدرت حافظه بر اثر اضطراب دچار اختلال می شوند و اینکه بازداری عقلی با اضطراب بر اساس مشاهدات بالینی تأیید شده است (واچل1967؛به نقل از شوارتسر و ویکلند1381).
2-1-1-4: طبقه بندی اختلالهای اضطرابی
اضطراب یکی از نشانه های اصلی مجموعه ای از اختلالهایی است که به اختلالهای اضطرابی معروفند. به عبارتی، وجه مشترک این اختلالها، رنج روانی و بخصوص حالت اضطرابی است که بصورت محض یا با نشانه های دیگر، متجلی می شود. بنابراین با در نظر گرفتن موضع گیریهای مختلف متخصصان در این زمینه و همچنین با توجه به وجه مشترک این اختلالها، می توان پذیرفت که هر اختلالی که نشانه اصلی آن اضطراب است، خواه این اضطراب به صورت حاد یا پراکنده و مبهم آشکار شود، خواه مزمن و متناوب باشد، خواه به موقعیتهای معین وابسته باشد یا آنکه در موقعیتهای متنوع بروز کند، می تواند در قلمرو اختلالهای اضطرابی قرار گیرد. بر اساس الگوهای نشانه شناختی مختلف مقوله اختلالهای اضطرابی شامل موارد زیر می شود:
اختلال اضطراب تعمیم یافته
هراسهای خاص با تصریح ریختهای مختلف آن مانند؛ ریخت حیوانی، ریخت طبیعی-محیطی، ریخت موقعیتی و جزءآن
هراس اجتماعی
اختلال وحشتزدگی همراه با وسعت هراسی
وسعت هراسی بدون سوابق اختلال وحشتزدگی
اختلال وسواس- بی اختیاری
اختلال تنیدگی
اختلال اضطرابی ناشی از شرایط طبی عمومی؛
– حمله های وحشتزدگی
– نشانه های وسواس-اجباری
اختلال اضطرابی ناشی از مصرف مواد مخدر
همراه با:- اضطراب تعمیم یافته
-حمله های وحشتزدگی
اختلال اضراب جدایی(که معمولاً در سنین کودکی، ناشی ازجدایی از”تصاویروالدینی” متجلی می شود و جزو اختلالهایی است که با فراوانی بیشتری در خلال تحول بروز می کنند.)
2-1-1-5: ضوابط تشخیصی هراس خاص بر اساس DSM IV
از آنجائیکه اضطراب امتحان، به عنوان یکی از متغیرهای پژوهش حاضر، هراس موقعیتهای ارزیابی عملکرد تحصیلی است و هراسهای موقعیتی نیز از انواع هراسهای خاص به شمار می رود، در اینجا از لحاظ ضوابط تشخیصی بر اساسDSM IV به توصیف هراس خاص اکتفا می کنیم؛ در DSM IV ، اختلال هراس خاص بر اساس وجود ترس مشخص و پابرجایی متمایز شده که جنبه افراطی و غیرمنطقی دارد و در برابر یک شیء یا در یک موقعیت خاص یا هنگام پیشاپیشگری درباره آنها (مثل پرواز با هواپیما، رفتن به جاهای مرتفع، مواجهه با حیوانات و غیره) بروز می کند.
قرار گرفتن در معرض محرک هراسناک تقریباً همواره ک پاسخ اضطرابی را برمی انگیزد؛ پاسخی که می تواند بصورت یک واکنش موقعیتی وحشتزدگی و یا آمادگی موقعیتی وحشتزدگی باشد. چنین اضطرابی در کودکان به شکل گریه و فریاد، قهر و خشم، افسردگی یا درآویختن به دیگری، آشکار می شود. آنچه هراس خاص را در دوره بزرگسالی متمایز می کند این است که فرد ماهیت افراطی یا غیر منطقی ترسهایش را می پذیرد، در حالی که این ضابطه ممکن است در کودکان وجود نداشته باشد. واکنش کسی که دارای چنین اختلالی است می تواند به صورت اجتناب از موقعیت و یا تحمل آن باشد که در مورد اخیر، اضطراب با درماندگی توأم است. به هر حال، این اختلال بر زندگی روزمره، فعالیت حرفه ای یا تحصیلی و روابط اجتماعی فرد اثر می گذارد و وی را آشکارا دچار استیصال می کند (نقل از دادستان1376).
2-1-1-6: الگوهای نظری اضطراب
نظریه پردازان زیادی در باب پدیده فراگیر اضطراب به اظهار نظر پرداخته و نظریه پردازی نموده اند. در اینجا به موجزترین این نظریات که در جستجو و مرور خودمان بر نظریه هایی که تاکنون در اینمورد ارائه گشته است، می پردازیم.