2- اعتقاد و تعهد در کار
3- تخصص و مهارت
4- انعطاف پذیری و پرهیز از خودمحوری
5- تقوی و اخلاص
6- عفو و اغماض و بخشندگی
7- قدرت تفکر و ابتکار
8- خوش رفتاری و صبر و شکیبایی
9- سعی و جهد
10- صداقت
11- متعادل بودن (تعادل اخلاقی)
12- وفای به عهد و پیمانها(مجرب و معتمدی،2005)
2-4-8-1- ضرورت اخلاق برای مدیران آموزشی
مدیران آموزشی علاوه بر اینکه مسئولیت مهارتهای تحصیلی دانشجویان را بر عهده دارند در قبال آموزش اخلاقی آنها نیز مسئول هستند (استریک، 1988). مدیران آموزشی در واقع مدیران اجتماع هستند و باید بیشتر از دیگران به استانداردهای سطح بالا و رفتار اخلاقی پایبند باشند. مدیران آموزشی باید به رفتار مبتنی بر اخلاق و تصمیمگیرهای مبتنی بر اصول اخلاقی پایبند باشند و استانداردهای صداقت، احترام، مسئولیت، اعتماد و مراقبت را به طور مداوم برای دانشجویان، استادان، کارکنان و جامعه بزرگتر الگودهی کنند(گرین فیلد، 2004) . مدیر یک مؤسسه آموزشی که نسبت به رفتارهای ارتباطی درون شخصی و بین شخصی مسئولیت اخلاقی نداشته باشد و به لحاظ اخلاقی خود را مکلف به ترک رفتارهایی که از نظر قانونی منافی با حقوق و اخلاق حسنه نبوده و قابل پیگرد قانونی نیست، اما محکمه وجدان آن رفتار را جزء فهرست الزامات نبایدها قرار میدهد، نکند، نمیتواند حافظ ارزشهای انسانی و اخلاقی در محیط سازمان باشد با انتصاب مدیران فاقد مسئولیت در سازمانها، تربیت انسانهای به دور از فضیلت در چنین محیطی انتظاریست صحیح. به تعبیر الایکاف، از آنجا که هدف درست راه درست میطلبد، تمسک به راههای نادرست جهت نیل به اهداف صحیح، نادرست است (ایکاف، 1382).
مدارس در ایجاد رشد رفتاری و اخلاقی افراد و آموزش خودکنترلی به آنها نقش اساسی دارند (شاپیرو،2009). از مدیران آموزش انتظار میرود به دلیل مسئولیت خطیری که سازمانهای آموزشی بر دوش آنها نهادهاند افرادی اخلاقمدار باشند . آنها اقتدار و اختیار اتخاذ تصمیماتی را دارند که برزندگی جوانان و اعتماد عامه به مدیران اثر گذارند. علاوه بر مسئولیت رفتاری به شیوهای اخلاق مدار، مدیران آموزشی وظیفه دارند طوری بر همکاران و عامه مردم اثر بگذارند که به درستی و امانتداری آنها باور داشته باشند (واکین، 1998). زمانی که مدیران آموزشی به طور غیراخلاقی رفتار کنند، به اعتمادی که مردم در جهت پرورش نسل جوان به آنها دارند، لطمه میزنند (هاکلی، 1998). بنابراین، اخلاق مداری مدیران آموزشی به اندازه کارآمدی عملی آنها در تعیین صلاحیتشان نقش ایفا میکند (استریک، 2006).
شورای اسلامیشدن مراکز آموزشی براساس مصوبه جلسه 459 مورخ 24/2/79 شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستهای راهبردی اسلامیشدن مراکز آموزشی را ذیل شش مولفه تصویب نموده است که مولفه ششم به مدیریت با زیر مولفههای زیر اختصاص دارد:
1- توجه و تأکید بر تقویت ارزشهای اسلامی و انقلابی، تعهد اجتماعی، زمان شناسی، قانونمندی، تفاهم و احتراز از خودمحوری در طراحی و هدایت نظام مدیریتی
2- اعتماد به مدیران و ایجاد زمینههای ضروری استقلال عمل در حوزههای مدیریتی برای افزایش توان رقابت سالم و رشد و پیشرفت
3- تربیت و انتخاب مدیرانی متعهد و متخصص با تاکید بر شایسته سالاری
4- تشویق مدیران، استادان، دانشجویان و کارمندان شایسته براساس شاخصههای مدیریت در نظام اسلامی.