گام چهارم در فرایند برنامه ریزی استراتژیک، تدوین استراتژی است. در هر شرکت، برنامه ریزی استراتژیک فرمول بندی خاص خود در طول افق زمانی مربوطه را دارد. افق زمانی انتخاب شده برای برنامه ریزی استراتژیک بسته به ماهیت شرکت متفاوت خواهد بود، اما پنج سال یک افق زمانی معمول در سازمان های کسب و کار می باشد. هر واحد مربوط در طرح استراتژیک باید اقدام به بررسی خود و تجزیه و تحلیل دقیق از محیط برای محصول و بازار خاص آن نماید. هر قسمت باید در تجزیه و تحلیل محیط خارجی تلاش خود را برای کشف تحولات مهم اقتصادی، بازار و تغییرات فن آوری بکار گیرد. همچنین به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل محیط، رقبای فعلی و بالقوه را شناسایی نماید. علاوه بر این نسبت به تجزیه و تحلیل عوامل داخلی بمنظور شناسایی مشکلات و موفقیت ها در گذشته و در حال، بمنظور تشخیص موانع راهبردیاقدام نماید. این تجزیه و تحلیل ها باید در مجموعه ای از برنامه های استراتژیک توصیه گردند. برخی از این توصیه ها ممکن است مربوط به استراتژی های قیمت گذاری محصول شامل استراتژی بازاریابی، برنامه های کاهش هزینه برای محصول موجود و ورود به بازارهای جدید باشد(کالمان و ریچارد، 1973).
تدوین استراتژی فرایندی است جهت تهیه برنامه های بلندمدت برای مدیریت کارامد، که فرصت ها، وضعیت ها، تهدیدات محیطی را در چهارچوب نقاط قوت و ضعف سازمان مدنظر قرار می دهد. فرایند تدوین شامل: ماموریت سازمان، تعیین اهداف قابل حصول، اجرا نمودن استراتژی و تعیین راه و روش ها می باشد(ویلن و هانگر، 1990).
در این مرحله باید مجموعه استراتژی های قابل استفاده را لیست کرده و سپس با استفاده از مدلهای مختلفی که در بحثهای مدیریت استراتژیک آمده است و با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل وضعیت، استراتژی برتر را انتخاب کنیم. در این مرحله مشارکت مدیران میانی و حتی مدیران رده پایین جهت افزایش انگیزش اهمیت زیادی دارد. در این مرحله برنامه ریزی با به کار گرفتن یک یا چند معیار مانند میزان عملی بودن، مفید بودن، قدرت حل مشکلات، هم راستایی با خط مشی ها، تطبیق امکانات سازمان و… می تواند به ارزیابی استراتژی ها پرداخته و استراتژی جدید را بر این اساس انتخاب کند(الوانی، 1386).
در حقیقت تدوین استراتژی مربوط به یک نقطه زمانی معین نیست، بلکه به تدریج شکل می گیرند و تغییر می یابند و در طی زمان بطور نسبی تعدیل شده و توسعه م ییابند و گام به گام اجرا می شوند.
در این مرحله ماموریت سازمان/ شرکت تعیین شده، عوامل خارجی و داخلی بررسی می شوند تا فرصت ها، تهدیدها، قوت ها و ضعف ها مشخص شوند و براساس آنها اهداف و استراتژی های سازمان در سطوح مختلف تعیین شوند.
2-9-1 مدل های تدوین استراتژی
از ارایه ی مدل هاروارد تا مدل های هانگر و دیوید، که چکیده ی آن در جدول2-1 آمده است، یک سیر تکاملی در عرصه ی مدیریت استراتژیک به چشم می خورد و به نظر می رسد که مدل ها از شکل ساده و یک بعدی، به سمت پیچیدگی و چندبعدی گام برداشته و اجرایی تر شده اند. با وجود تفاوت های ظاهری، بیشتر این مدل ها، روی دو بعد داخلی و خارجی سازمان ها در تدوین استراتژی تأکید داشته اند و لذا تقریباً همه ی مدل ها به نقاط قوت و ضعف داخلی و نیز فرصت ها و تهدیدها توجه داشته اند. در همه ی مدل های تدوین استراتژی، این پیام اساسی وجود دارد که سازمان ها برای ماندن در میدان رقابت، و برخورداری از سهم بیش تر، باید هم وضعیت موجود خود را بشناسند و هم موقعیت خود را در مقایسه با توان، سهم و وضعیت رقبا بسنجند و دریابند که استراتژی چیزی نیست جز تعیین موقعیت و جایگاه یک سازمان در مقایسه با نیروهای رقیب(اعرابی و هدایتی، 1388).
جدول(2-1) مدل های تدوین استراتژی (اعرابی و هدایتی، 1388)
عنوان مدل
بنیان گذاران
عناصر اصلی
مدل هاروارد
مدرسه بازرگانی هاروارد
توجه به نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات
مدل ذینفع‌ها
فریمن
رضایتمندی ذینفع‌ها
مدل BCG
گروه مشاوران بوستون
نرخ رشد بازار، موقعیت رقابتی
مدل GE