در بیماری دیابت که نیازمند مشارکت بیمار در فرایند درمان میباشد، پیامد درمان به باورهای بهداشتی بیمار و درک وی از بیماری وابسته است.یکی از عوامل تاثیر گذار بر رفتارهای خود مراقبتی، کانون کنترل سلامت است که در واقع درجه اعتقاد فرد به این امر است که سلامت او تحت کنترل عوامل درونی است یا عوامل بیرونی.
افرادی که کانون کنترل سلامتی از نوع بیرونی دارند بر این اعتقادندکه پیامدهای معین و حوادث رخ داده در زندگی آنها به واسطه نیروهایی مانند پزشکان، شانس، سرنوشت و بخت و اقبال تعیین میگردند در عوض افرادی که دارای کانون کنترل سلامتی از نوع درونی هستند به این امر معتقدند که پیامدها و حوادث معین در نتیجه رفتار واعمال خود آنها میباشد و تعیین کننده سلامتی آنها به طور مستقیم اعمال و رفتارهای آنان میباشد(والستون ، 1978).
کانون کنترل سلامتی به عنوان یک متغیر موثر بر توسعه و پیشرفت رفتارهای بهداشتی و ظرفیت درمانی و تبیین مشکلات بهداشتی شناخته میشود. کانون درونی کنترل سلامت به طور مثبت با آگاهی و نگرش، وضعیت روانشناختی، رفتارهای بهداشتی و سلامت و بهداشت بهتر همراه میشود. در مقابل، بیشتر منابع بیرونی کنترل سلامت(به خصوص افراد قدرتمندوبا نفوذ وبخت و اقبال)با رفتارهای بهداشتی منفی و وضعیت روانشناختی ضعیف همراه میشوند(مالکرن و همیلتون ، 2005).
(شورتز ، 2000)درپژوهشی نشان داد که کانون کنترل درونی سلامت در پیشگیری از بیماری و امیدواری نسبت به زندگی موثر است. همچنین حجم عمده ای از تحقیقات دلالت بر این دارند که هنگام مواجهه با مشکلات بهداشتی، ظاهرا افراد دارای کانون کنترل درونی نسبت به بیرونی به طور کلی پاسخهای سازگارانه در دامنه ای از به کار گیری مراقبتهای بهداشتی پیشگیرانه و توام بااحتیاط تا راهبردهای درمانی به هنگام بروز بیماری یا اختلال قرار میگیرند.
پژوهشهای زیادی، ارتباط بین کانون کنترل درونی و سازگاری روانشناختی را در بیماریهای مزمن مورد تایید قرار داده اند(کاونگروس ، 2005)، با این حال مطالعات دیگر ارتباط آشکاری بین این دو متغیر نیافته اند(لو ، 1998).
اکنون به بررسی این نکته می پردازیم که فشار روانی چگونه می تواند موجب بیماری یا تشدید آن شود . نجفیان و گلستان هاشمی (1382) بیان می کنند به دو علت اساسی فشار روانی می تواند موجب بیماری یا تشدید آن شده و سلامت عمومی را به خطر اندازد. عامل اول این که در هنگام وضعیت پرفشار روانی بروز عوارض آن مانند افسردگی، نگرانی و اضطراب معمولاً باعث اختلال در روند انجام رفتارها و اعمال مرتبط با حفظ سلامتی مانند خوراک متعادل، ورزش، خواب و استراحت کافی می شود . و عامل دوم این که در هنگام وضعیت پر فشار روانی عملکردهای دستگاه ایمنی بدن شرایط مساعد و کارایی ندارد. بررسیهای انجام شده در سالهای اخیر به عنوان مثال یافتههای عدیلی و همکاران (2006) نشان می دهد که به طور کلی روان درمان گری از جمله درمانگریهای شناختی – رفتاری، در بهبود علائم جسمی و ناراحتیهای هیجانی آن دسته از بیماران دیابتی که از افسردگی و اضطراب رنج می برند، مؤثر است. بر همین اساس همکاری نزدیک بین متخصصان دیابت و روان شناسان مورد تاکید قرار گرفته است(تیلور 2003).
افزایش و ارتقای سلامت عمومی مستلزم آموزش روش دستیابی به سبک زندگی سالم، رفتارهای مقابلهای سازگارانه و نیز کمک به افراد در معرض خطر است. مطالعات نشان داده است افرادی که خود را به مجموعهای از مهارتها و توانمندیهای مقابله ای تجهیز کرده اند در رویارویی با مشکلات موفق ترند. استفاده از پاسخهای مقابله ای موثر، به آنها در غلبه بر مشکلات جسمانی و روانی، روابط بین فردی، اجتماعی و تعارضات فردی کمک میکند، در نتیجه این افراد از کیفیت زندگی و سلامت روان بهتری برخوردارند. در مقابل، افرادی که از راهبردهای هیجانی یا اجتنابی استفاده میکنند بیشتر در معرض فرسودگی عاطفی، هیجانی و نگرشی قرار میگیرند(اکبری، 1391).
با توجه به اینکه میزان هموگلوبین گلوکوزیته مهم ترین شاخص کنترل قند خون در بیماران دیابتی است، در پژوهش حاضر به عنوان فاکتور فیزیولوژیک مورد بررسی قرار میگیرد.
بنابراین در رابطه با تاثیرآموزش شناختی رفتاری گروهی مدیریت استرس برتاب آوری، کانون کنترل سلامت، سلامت عمومی و هموگلوبین گلوکوزیته بیماران دیابتی مطالعات چندانی صورت نگرفته، بر این اساس این پژوهش بر آن است تا با شناسایی و بررسی این موضوع و پر کردن خلاءاطلاعاتی در این حیطه، زمینه را برای انجام اقدامات لازم در جهت آموزش و کمک به بیماران دیابتی فراهم کند.
در مجموع، پژوهشها نشان میدهند که مداخلات روان شناختی مبتنی بر اصول شناختی رفتاری و مدیریت استرس بر حالات روان شناختی بیماران دیابتی در کشورهای مختلف به صورت معنیداری مفید بوده است (عدیلی و همکاران، 2006) ولی نتایج همه پژوهشها در این زمینه موید این تاثیر نیست و به دلیل تناقضات و ابهامات موجود نیاز به انجام پژوهشهای بیشتر و دقیق تر احساس میشود. به ویژه در کشورهایی مثل ایران که دیابت شیوع بسیار بالایی دارد (استقامتی، گویا، عباسی، دلاوری، علیخوانی و علاءالدینی، 2008).
1-2- بیان مسئله
سلامتی کیفیتی از زندگی است که تعریف آن مشکل و اندازه گیری واقعی آن تقریبا غیر ممکن است. چون فکر سالم داشتن، توانا بودن و برخورداری از جسم طبیعی در کانون و ارزیابی اغلب مردم جای دارد. بیمار
شدن ممکن است به احساس امنیت فرد و تصویری که فرد از خود دارد لطمه وارد سازد. این امر نه تنها باعث میشود که طرز تلقی از خود مورد تهدید قرار گیرد، بلکه بیش از همه به فرد بفهماند که او به راستی آسیب پذیر است. بدین ترتیب باعث میشود که زندگی فرد در زمینههای عمده دگرگون شود، در نتیجه، سازگاری بیماری ممکن است نیازمند تلاش باشد (گالتون و لازاروس، 1979؛ به نقل از سارافینو، 1383).
دیابت از قدیمیترین بیماریهای شناخته شده در انسان میباشد. نام کامل آن دیابت ملیتوس است که از واژههای یونانی سیفون و قند گرفته شده است و به منظور توصیف علائم غیر قابل کنترل آن یعنی دفع مقادیر زیاد ادرار به همراه قند به کار میرود. دیابت تغییری دائمیدر شیمیداخلی بدن است که نتیجه آن وجود گلوکز بسیار زیاد در خون میباشد. علت این بیماری کمبود هورمون انسولین است. هورمون یک پیام آور شیمیایی است که در یک قسمت از بدن (در این مورد پانکراس) ساخته میشود و درون جریان خون آزاد میگردد تا بر روی قسمتهای دورتر بدن تاثیر بگذارد. در دیابت نوع اول فقدان کامل انسولین ممکن است مشاهده شود اما در دیابت نوع دوم ممکن است کمبود جزئی انسولین و نیز کاهش پاسخ بدن به انسولین مشاهده شود. این حالت را مقاومت به انسولین می نامند (بیلوس، 1385).
دیابت وضعیتی است که در آن سلولهای بدن دچار کمبود انرژی میشوند و دلیل آن اینست که قند به جای اینکه وارد سلول شود در خون باقی می ماند. انسولین هورمونی است که از غده لوزالمعده (پانکراس) ترشح میشود. در خون همه افراد در حالت طبیعی مقداری قند یافت میشود. این مقدار در حالت طبیعی 110-70 میلی گرم در دسی لیتر است. انسولین موجب ورود قند به سلولها میشود تا این قند برای تامین انرژی مورد استفاده قرار گیرد، یا برای مصارف بعدی ذخیره گردد. انسولین ماده کلیدی و اصلی است که سبب انتقال قند از خون به سلولهای بدن میشود. بدون وجود انسولین قند نمیتواند از جریان خون خارج و وارد سلولها (به جز سلولهای مغزی) گردد (شهشهان، 1381).
دیابت یک بیماری مزمن و از شایعترین بیماریها دراغلب جوامع است و علیرغم پیشرفت قابل توجه علم پزشکی هنوز هم نشانهای از توقف آن دیده نمیشود. این بیماری برای فرد مبتلا به آن یک مبارزه دائمی است. زیرا افراد مبتلا به آن به دلیل وجود یک بیماری لاعلاج و احتمال بروز عوارض شدید و کوتاه شدن طول عمر مورد تهدید قرار میگیرند. بر اساس پیشبینی فدراسیون بینالمللی دیابت شمار بیماران دیابتی در جهان قریب به140 میلیون نفر میباشد(فدراسیون بینالمللی دیابت IDF ، 1998).
این بیماری از شایع ترین بیماریهای غدد درون ریز است که پس از بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، بیماریهای اسکلتی وعضلانی، چهارمین علت عمده مرگ و میر در گروههای سنی مختلف است (امینی، به نقل ازحیدری، 1380).
فرد مبتلا به منظور حفظ جان نیاز به تزریق روزانه انسولین و آزمایشهای مکرر و درد ناک و نیز صرف وقت و هزینه زیاد جهت درمان دارد و همواره با مشکلات فردی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی زیادی روبرو میباشد که موجب افسردگی، اضطراب و پرخاشگری میگردد (کانکو ، 1986، به نقل از جواهری زاده، 1373).
از طرفی یکی از جدی ترین مسائل بشر از دیر باز تاکنون، استرس یا فشار روانی است. استرس میتواند نقش گستردهای در سلامت عمومی افراد ایفا کند بدین صورت که تلاش برای غلبه بر استرس میتواند بر پاسخهای جسمانی و روانشناختی تاثیر گذارد که ممکن است نتیجه آن پاسخها به وجود آمدن مشکلات مربوط به سلامتی باشد (فلدمن ، 2002).
بر اساس فرهنگ لغت آکسفورد، استرس، نیرو یا فشاری است که میتواند باعث اختلال و از هم گسیختگی موازنه و تعادل سیستم یا ارگانیسم گردد (دوازده امامی، روشن، محرابی، 1388).
همچنین در ایجاد و بروز هر بیماری عناصر و شرایط گوناگونی از جمله زمینههای وراثتی، تعامل اجتماعی، ویژگیهای روانشناختی و رفتاری انسان نقش دارند. یکی از مهمترین عوامل روانشناختی موثر در بروز بیماریهای جسمی استرس است. استرس از طریق تاثیر بر رفتار و دستگاههای بدن، از جمله دستگاه قلبی – عروقی، غدد درون ریز و دستگاه ایمنی، بر سلامت انسان تاثیری منفی دارد و باعث بروز بیماریهای جسمی از قبیل بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون بالا، بیماریهای گوارشی، دیابت، بیماریهای پوستی و انواع دیگربیماریها می گردد (سارافینو، 1383).
استر س بخشی از زندگی روزمره است. استرس کارکردی انطباقی دارد: انگیزه مطالعه را برای امتحان فراهم میکند و سبب ترشح زیاد آدرنالین میشود که شور و حال خاصی برای انجام کارها در حضور جمع را ایجاد میکند، چه این کار ورزش باشد و چه ارائه یک مقاله در یک سمینار. اکثر ما دورههایی از اضطراب ناخوشایند را تجربه کرده ایم. معمولا این دورهها محدود هستند و خود بخود بر طرف میشوند. اما حتی وقتی نیازمند درمان نیستند، اثرات منفی فیزیولوژیک آنها همچنان از طریق تشدید اختلالات دیگر یا مخدوش کردن وضعیت بالینی سلامت را به مخاطره می افکنند (آلدر، 1389).