4 – تعهد نسبت به مردم
5 – تعهد نسبت به وظیفه (تکلیف)
این تعهدات با هم چارچوب اصلی رسیدن به موفقیت در مدیریت را در دراز مدت تشکیل می دهند که آن را مدل پنج تعهد کلیدی می نامند.
هرسی و بلانچارد(به نقل از کبیری ، 1378) بیان می کنند که هر یک از تعهدات مذکور به طور جداگانه ای در کار مدیریت موثر و با اهمیت است. اکنون به تشریح هر یک از تعهدهای ذکر شده می پردازیم.
تعهد نسبت به ارباب رجوع : مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به ارباب رجوع نشان می دهند. یکی انجام خدمت و دیگری ایجاد اهمیت برای او برای خدمت واقعی به ارباب رجوع ، شناسایی سریع و فوری نیازهای او ضروری است. مدیر ممتاز علاوه بر شناسایی ارباب رجوع و آگاهی از نیازهای او ، مشکلات ارباب رجوع را به موقع حل می کند ایجاد اهمیت برای ارباب رجوع یعنی شناساندن کامل ارباب رجوع به کسانی که بطور عملی به ارباب رجوع خدمت عرصه می کنند.
تعهد نسبت به سازمان: مدیر موثر خود تصویر گر افتخار سازمان خویش است. مدیران متعهد را به گونه ای مثبت به سه طریق نشان می دهند. خوش نام کردن سازمان ، حمایت از مدیران رده بالا و عمل کردن بر اساس ارزش های اصلی سازمان ، خوش نام کردن به گونه ای مثبت صورت می گیرد. افرادی که از کار خود ناراحت هستند و یا از به نام بردن محل کار خویش شرم دارند ، انگیزش خود را از دست می دهند. انان می خواهند بخش مثبتی از یک کار باشند.
حمایت از مدیران رده بالا از این جهت ضرورت دارد که همه سازمان ها برای آنها وظیفه خود را انجام دهند به وفاداری و صداقت نیازمندند. مدیر ممتاز کسی است که حمایت ها را به سوی سازمان جلب و از اظهارات مخرب نسبت به سازمان جلوگیری کند. مدیر ممتاز تصمیم ها را از بالای سازمان می گیرد. انها را عملی می کند و از دیگران نیزمی خواهد که چنان رفتارکنند. در سازمانی که دارای مجموعه اعتقادات اساسی ، روشن ومشخص است ، وظیفه مدیر آن است که به گونه ای عمل کند که کنش او با آن اعتقادات اساسی هماهنگی داشته باشد.
تعهد نسبت به خود : سومین نوع تعهد در مدیریت تکیه بر شخص دارد . مدیران ممتاز تصویری واقعی و مثبت از خویش برای دیگران رقم می زنند. آنها در همه موقعیت ها به عنوان قدرتی قاطع عمل می کنند. تعهد نسبت به خود از سه فعالیت خاص معلوم می شود : نشان دادن خود مختاری ، مقام خود را به عنوان مدیر تثبیت کردن و قبول انتقادات سازنده.
نشان دادن خود مختاری : مدیران ممتاز در داخل واحدهای سازمانی خویش طوری عمل می کنند که گویی به اداره امور خویش مشغولند ،‌تصمیم هایی که می گیرند به خودی آنها تعلق دارد و خود مسئول انها هستند.
مقام خود را به عنوان مدیر تثبیت کردن : آنها با کمال درستی و امانت عمل می کنند. دستاوردهای خود را نه دست کم می گیرند و نه بیش از حد بزرگ می کنند. این مدیران به مشاغلشان تعلق دارند.
قبول انتقاد سازنده : مدیری که طالب موفقیت برای دیگران است ، برای آنکه حتی از آنچه که هست بهتر شود ، نظریات و انتقادات را می پذیرد. به عبارت دیگر مدیران ممتاز بعد از دریافت بازخورد شخصی ، نه پیام آور را از دم تیغ می گذرانند و نه پیام را دست کم می گیرند.
تعهد نسبت به مردم : تمایل مدیر به صرف وقت و انرژی و کار روزانه با کارکنان ،‌نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است . به خصوص سه عمل حیاتی از اجزای تشکیل دهنده این تعهد می باشند، ‌نشان دادن علاقمندی مثبت ، بازشناسی دادن بازخورد پیشرفتی و ترغیب ایده های نو آورانه. نشان داده علاقمندی مثبت تأکید بر این نکته دارد که باید کاری کرد تا مردم احساس برنده ها را داشته باشند و مثل آنان عمل کنند. برای رسیدن به این مقصود باید به عملکرد دیگران پاداش داد و آنرا تقویت کرد. در بحث بازخورد پیشرفتی ،‌مدیر ممتاز هنگامی که عملکرد با معیار ثابت تطابق نداشته باشد به مداخله ، تمایل نشان می دهد. و با استفاده از بازخورد شرافتمندانه با افراد برای تثبیت مجدد هدف های واقع گرایانه ، تلاش می کند.
تعهد نسبت به وظیفه : مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام می دهند ، ربط و معنا می بخشند. آنان برای کارکنان کانون توجه و جهت را تعیین کرده ، انجام توفیق آمیز تکالیف را تخمین می زنند. مدیر ممتاز توجه همه را به آنچه از همه مهمتر است معطوف می کند. ایجاد اهمیت برای وظیفه عنصری است که تار و پود موفقیت را در هم می بافد. کاری که برای مردم مهم است ، ایجاد هیجان و فعالیت می کند.
توجه به این پنج نوع تعهد ، کلید موفقیت مدیر خواهد بود. مدیر حلقه اتصال اصلی میان هر یک از تعهدات است( پاول کنت و بلانچارد ، 1378).
2 – 3 – 5 ) انواع تعهد از نظر اتزیونی
اتزیونی انواع تعهد اعضاء سازمان را به شرح زیر بیان می دارد:
تعهد توأم با احساس بیگانگی : بدین معنی که شخص از نظر روانی متعهد نمی شود بلکه مجبور است به عنوان یک عنصردر سازمان باقی بماند.
تعهد نسبت بر حسابگری : بدین معنی که شخص تا آنجا احساس تعهد می کند که در قبال کار منصفانه از حقوق منصفانه برخوردار شود.
تعهد اخلاقی : بدین معنی که شخص بطور درونی مأموریت سازمانی و شغلی را ، در سازمان به خاطر ارزشی که برای کار خود قائل است تقویت نموده و آن را انجام می دهد. اتزیونی خاطر نشان می کند نوع تعهد شخص تا حدود زیادی منوط به نوع قدرت و اختیاری است که مورد استفاده سازمان قرار می گیرد.
اول : سازمانهایی که قدرت اجباری مطلق اعمال می کنند.