دوستانه
پدرانه
بسته
در این تحقیق هالپین و کرافت ضمن تشخیص و توصیف 6 جز اصلی در سازمان، 8 عامل اثرگذار بر جو سازمانی را تعیین نمودند این عوامل شامل موارد ذیل میباشند.
بی‌قیدی، که اشاره به احساس سردرگمی فرد یا گروه در مورد کار محوله دارد.
مخالفت، که اشاره به احساس تحمیل وظایف غیرضروری از مدیر به کارکنان دارد.
روحیه، اشاره به احساس ارضای نیازهای اجتماعی کارکنان و احساس لذت از موفقیت در کار و فعالیت دارد.
صمیمیت، اشاره به احساس لذت از وجود روابط اجتماعی دوستانه بین کارکنان دارد.
کنارهگیری، که اشاره به رفتار مدیریت رسمی و غیرشخصی دارد و از آمیزش با کارکنان اجتناب می‌نماید.
تأکید بر تولید، اشاره به رفتار مدیریت که شامل حدود دستور و سرپرستی نزدیک و رسمی باکارکنان دارد.
نفوذ، اشاره به مدیریت ی دارد که با رفتارش سعی در ارائه مدلی برای ایجاد انگیزش و انجام رسانیدن کارها دارد.
ملاحظه به رفتار انسانی مدیر با کارکنان بر میگردد (خاکسار، 1381).
مکلریوهنسلی (1973)، جو سازمانی را جنبه کیفی روابط بین افراد در یک سازمان تعریف میکنند که بستگی به درک فرد از کار و مقام و دیگر اعضاء در سازمان دارد. این ادراکات عمدتاً به وسیله مشارکت افراد در سازمان تعیین میشود و مجموعه رفتار آنها روابط کاری افراد را به وجود میآورد (شیرازی، 1373، 156).
لیتوین و است رینجر در پژوهشی دیگر نشان دادند که شیوه رهبری از عواملی است که در جو سازمانی تأثیر دارد. آنان مؤسسات آموزشی متفاوتی را بررسی کردند که رهبران هریک از آنها به شیوه متفاوتی آموزش‌دیده بودند. به طور مثال، در موسسه “ الف” رهبر سختگیرتر بود و بر حفظ نظم تأکید داشت و از عملکرد ضعیف انتقاد میکرد؛ اما موسسه “ ب” بر ایجاد جو غیررسمی و دادن پاداش و جایزه تأکید می‌ورزید. آنها به این نتیجه رسیدند که کارمندان هر موسسه به روشنی با اثرهای متفاوت ناشی از فضای سازمانی کنار آمدهاند افراد موسسه “ الف” احساس میکردند سازمان شان “غیرحامی” و بسیار ساختاری است ؛ اما افراد موسسه “ ب” احساس میکردند سازمان شان دارای ساختار محدود است و نوآوری ونواندیشی را تشویق میکند بدین ترتیب یک رهبر میتواند بر جو سازمانی موسسه خود تأثیر عمیقی داشته باشد.
تاگیوری (1978) جو سازمانی را متشکل از چهار بعد می‌داند: بوم‌شناسی، محیط، سیستم اجتماعی و فرهنگ.
الف: بوم‌شناسی؛ عبارت است از عوامل فیزیکی و مادی در سازمان مثل تسهیلات و شرایط ساختمان.
ب: محیط؛ بعد اجتماعی سازمان است مثل نژاد، قومیت، روحیه و انگیزش.
ج: سیستم اجتماعی ؛ به سازمان وساختار اداری سازمان اشاره دارد مثل ساماندهی و تصمیمگیری.
د: فرهنگ؛بهارزشها و اعتقادات و هنجارها و طرز تفکر افراد در سازمان اشاره دارد(اعتمادی اهری، 1385، 145).
مارشالپول (1968) جو سازمانی را به صورت زیر خلاصه کرده است :
جو سازمانی مورد توجه واحدهای بزرگ سازمان قرار گرفته و خصوصیات کل سازمانی افرد واحدهای مهم آن را توصیف میکند.