تحلیل رفتگی شغلی تاثیر منفی بر کارکنان،خانواده،دوستان و اطرافیان آنها و به طور کلی تاثیر منفی بر جامعه دارد، و می تواند کیفیت زندگی کارکنان را هم در محل کار و هم در محل زندگی کاهش دهد. با گذشت زمان، تحلیل رفتگی شغلی می تواند منجر به افزایش مشکلاتی در خانه و نیز کناره گیری از خانواده و دوستان شود (لامبرت و همکاران،2010). تحلیل رفتگی شغلی با اینکه ممکن است در هر شغلی رخ دهد، اما یک مشکل و بیماری مسری شایع جهانی در حرفه های خدمات انسانی است.فرایند تحلیل رفتگی شغلی به خاطر فشار و استرس مزمن شغلی اتفاق می افتد(اُبرین،2010). محققان معتقدند، عوامل سازمانی تاثیر بسزایی در تحلیل رفتگی شغلی دارند. برای مثال اسچولز و همکارانش(1995) پیشنهاد کرده اند جایی که افراد، در تصمیم گیری های مربوط به شغل خود،مشارکت داده می شوند و می توانند فرایند های کاری مهم خودرا تعیین نمایند، احتمال تحلیل رفتگی شغلی در آنها کاهش می یابد.از سوی دیگر ساختارهای رسمی و قوانین و سیاست های غیر قابل انعطاف می توانند منجر به افزایش تحلیل رفتگی شغلی درکارکنان شوند. تحقیقات آنها نشان داده است،کارکنان درسازمان هایی که دارای فرهنگ مشارکتی و مبتنی بر تیم های کاری هستند،کمتر دچار تحلیل رفتگی شغلی می شوند(کوپر و همکاران،2001 ،106).
تحلیل رفتگی شغلی برای افراد یک تجربه درد آور و برای سازمان ها یک پدیده هزینه بر است. بر اساس اطلاعات موجود در اتحادیه اروپایی، همه ساله بیست میلیون یورو به مخارج ناشی از تحلیل رفتگی شغلی اختصاص داده می شود. در ایالات متحده این هزینه به 350 میلیون دلار در هر سال می رسد.هزینه های تحلیل رفتگی شغلی برای کارمندان و خانواده هایشان نیز بسیار سنگین است. دوازده درصد از مرخصی های استعلاجی در ایالات متحده آمریکا به خاطر بیماری های قلبی– عروقی ناشی از تحلیل رفتگی شغلی است. جدول 1-1. برخی از هزینه های تحلیل رفتگی را نشان می دهد(وردنی جهاد و حسن زادی ، 2006).
جدول 1-1.هزینه های ناش از تحلیل رفتگی
هزینه های مستقیم
هزینه های غیر مستقیم
مشارکت و عضویت
غیبت
ترک خدمت
اعتصاب / متوقف کردن کار
عملکرد شغلی
کیفیت / کمیت ستاده ها
سوانح
از دست دادن انرژی و زنده دلی
نارضایتی شغلی
تعهد پایین
کاهش کیفیت روابط
بد گمانی
دشمنی
پرخاشگری
با مرور مقالاتی که در مورد تحلیل رفتگی شغلی وجود دارند، متوجه می شویم، بیشتر آنها در رابطه با شغل هایی مانند پرستاری، معلمی و به طور کلی مشاغل مربوط به خدمات انسانی هستند.به عنوان نمونه، کوشنیر و کوهن(2006) به بررسی ساختار شغلی و تحلیل رفتگی در میان کارکنان مراقبت های اولیه اطفال و فدایی و دمیر(2010) به بررسی تاثیر توانمند سازی ساختاری و روانشناختی بر تحلیل رفتگی شغلی در میان پرستاران بیمارستان های دولتی ترکیه پرداخته اند.ولی این نکته حائز اهمیت است که امروزه بسیاری از سازمان ها با افت کارایی و اثربخشی و یا از دست دادن کارکنان خود مواجه هستند؛ این امر که می تواند ناشی ازتحلیل رفتگی شغلی کارکنان باشد، برای سازمان ها و نیز برای کارکنانشان، هزینه های زیادی در بر دارد. این نشان می دهد که تحلیل رفتگی شغلی فقط مختص چنین مشاغلی نیست.
از سـوی دیگر، سازمان پدیده‌ای اجتماعی به شمار می آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتاً مشخصی بوده و برای تحقق هدف یا اهدافی، براساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند. عبارت ” به صورت آگاهانه هماهنگ شده” دلالت بر مدیریت دارد.” “پدیده اجتماعی”، دال بر این معناست که سازمان از افراد یا گروههای که با هم در تعاملند، تشکیل شده است. یک سازمان مرزهای نسبتاً مشخصی دارد. این مرزها به مرور زمان، می توانند تغییر یابد و ممکن است کاملاً مشخص و روشن نباشند. اما در هر صورت باید مرزهای مشخصی وجود داشته باشند تا بتوان اعضاء را از غیر اعضاء بازشناخت.
نهایتاً اینکه، سازمانها برای انجام اموری بوجود آمده اند. این امور یا فعالیت¬ها، همان اهداف سازمانی هستند ، که دستیابی به آنها توسط یک فرد به تنهائی، امکان پذیر نیست، یا اگر هم بوسیله یک فرد قابل حصول باشد، حصول آن از طریق سازمان، اثر بخش تراست.