تصویر برند در سمت و نزد دریافت کننده قرار دارد تصویر بر روی روشی متمرکز است که که بخش معینی از مردم، یک محصول، نام تجاری، چهره سیاسی، شرکت یا کشور و نظایر آن را، به تصویر میآورند. تصویر به روالی معطوف است که این بخش از مردم تمامی علائم ارسالی از جانب نام تجاری از طریق محصولات، خدمات و برنامه ریزی ارتباطی اش را رمز گشایی میکنند (مؤمنی).
اطلاع از تصویر ذهنی سازمان نزد مشتریان، ضمن اینکه نقاط قوت و ضعف یک سازمان آشکار میسازد، زمینه را برای اتخاذ راهبردهای مناسب و ارتقاء سطح عملکرد فراهم میآورد. امروزه ارزش آفرینی برای مشتری در تأثیرگذاری بر رفتار وی از اهمیت بالایی برخوردار شده است. منظور از ارزش، آن چیزی است که مشکلی از مشتری را حل و رفع میکند و نیازی را برآورده میسازد. اکنون که در اقتصاد جهانی، مشتریان بقای شرکت را رقم میزنند، دیگر شرکتها نمیتوانند به انتظارات وخواستههای مشتریان بی تفاوت باشند. آنها باید همه فعالیتها و توانمندیهای خود را متوجهی رضایت مشتری کنند، چرا که تنها منبع برگشت سرمایه، مشتریان هستند. بنابراین، نخستین اصل در دنیای کسب و کار امروزی ایجاد ارزشهای مشتری پسند است و تنها از طریق فرآیندهای شرکت میتوان ارزشهای مشتری پسند را ایجاد کرد(طالقانی و سموئی، 1388)
2-1-19) مدیریت برند
مدیریت برند نام تجاری، یک قابلیت پویا است که به منزله یک مسیر باقوه برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار میباشد (احمدی کمرپشتی، 1392)
بکارگیری تکنیکهای بازاریابی برای محصول و خط محصولی خاص است. مدیریت برند به دنبال افزایش ارزش برای مشتری و در نهایت افزایش حجم فروش است. بازاریابان، مدیریت برند را ابزاری برای افزایش کیفیت مورد نظر مشتری و افزایش خرید و ایجاد وفاداری در مشتریان میدانند (احمدی کمر پشتی،1392)
در دهه گذشته، خط مهم پژوهش در ادبیات نام تجاری بحث در مورد اتخاذ دیدگاه رابطه ای در مدیریت
نام تجاری بوده است. در این راه، مدیریت برند به عنوان یک فرایند پویا که دارای نهادهای متعدد میباشد، پدیدار گشت (مصرفکنندگان و تولیدکنندگان) و این فرایند به تغییرات بزرگی در ساختارهای سنتی مدیریت نام تجاری خواهد داشت (احمدی کمر پشتی،1392)
2-1-20) شخصیت چیست؟
شخصیت از واژه یونانی پرسونا به معنای نقابی که هنر پیشهها در اجرای نقش به چهره خود میزنند گرفته شده است.
شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد.
برخی از نظریه پردازان شخصیت را به معنای کلیه صفات پایدار یک فرد تلقی کرده اند، در حالی که دیگران این واژه را در مورد ویژگیهای قابل مشاهده ای که ماهیت بارز شناختی ندارند بکار برده اند،یعنی اینکه شخصیت شامل ویژگیهای نظیر هوش و استعداد نیست. بعضی از پژوهشگران که در این حوزه نیز به تحقیق اشتغال دارند، شخصیت را بر خسب تجارب فرد از جهانی که در آن زندگی میکنند تعریف میکنند، در حالی که نوشتههای نظریه پردازان دیگر به تجارب فردی اشاره کمتری شده است (یا حتی اشاره ای نشده است) در این آثار رفتار فردی مورد تاکید قرار گرفته است در کل شخصیت تعریف ساده و صحیحی ندارد و هر کس تعریف خود را بر اساس آنچه از نظر او مهم است و با توجه به کاربردی که از نظر شخصیت در ذهن دارد، انتخاب میکند (احمدی کمر پشتی،1392).
2-1-21) ویژگی شخصیتی
ویژگی شخصیتی حدودی که مصرفکنندگان در زمینههای برون گرایی، توافق، باوجدان، روان رنجوری و انعطاف پذیری خودشان به آن میاندیشند.
برون گرایی به کمیت های فردی و شدت تعاملات فرا فردی و سطح فعالیت میپردازند (لین، 2010).
برون گرایی افرادی که برونگرایی بالایی دارند، اجتماعی، خوش مشرب، مصمم، فعال، شجاع، پرانرژی و بی پروا هستند (رضائیان و نائیجی، 1388).
توافق به کیفیت فردی در زمینه جهت گیری فرافردی همراه با پیوستاری از دلسوزی تا هم ستیزی در افکار، احساسات و اعمال گفته میشود.
با وجدان به درجه ای از سازماندهی، پشتکار و انگیزه داشتن در رفتار هدفمند میپردازد (لین، 2010).
با وجدان کسانی که بیشتر از وجدانشان پیروی میکنند، عمـوماً کارها را بهتر انجام میدهنـد . افراد
باوجدان، قابل اعتماد (مسئول، دقیق و قابل اتکا) کارا (با برنامه، منظم، وقت شناس، منضبط) و کوشا (سخت کوش، مصر، پرانرژی) هستند. آنها آمادهاند در حل مشکلات ابتکار به خرج دهند و کارشان را روش مند تمام و کمال به سرانجام برسانند (رضائیان و نائیجی، 1388).
روان رنجوری: در روان رنجوری فرد مستعد ابتلا به مواردی چون درماندگی روانی، عقاید غیر واقعی، پافشاری ها وکارآمد با پاسخ های ناسازگارانه است.