2-1-3 اخلاق اداری
فقیهی و رضایی منش، اخلاق اکنون به صورت منشوراخلاقی سازمان و قوانین رفتار حرفه ای مشاغل پایه درون سازمانی نهاده است. در یک دهه اخیر توجه روز افزون به این موضوع شده که باید علت آن را در وقایع دهه های اخیر مانندجهانی شدن، توسعه عدم تمرکز، مدیریت گرایی، افزایش روابط کاری تجاری سازمان های دولتی با بخش خصوصی، رشد مطالعات اجتماعی و درخواست فزاینده برای پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی از سوی مراجع قانونی و سیاسی دید.
اخلاق اداری هم اکنون به نهضتی اصلاح گرایانه در مدیریت دولتی تبدیل شده است که به مطالعه و شناسایی قواعد و ضوابط رفتار انسان اداری و موضع هایی چون تدوین منشور اخلاق، قوانین و استانداردهای رفتار، آموزش اخلاقیات، مدیریت اخلاق، تصمیم گیری اخلاق، فرهنگ و جو اخلاق و زیر ساخت اخلاق می پردازد.
لذا در مجموع می توان گفت چنانچه یک زیر ساخت اخلاق از کارکرد صحیحی برخوردار گردد، محیطی را فراهم می آورد که استانداردهای و شاخصهای رفتار شخصی مطلوب، مورد تشویق و حمایت قرار گیرد (بهاری فر و جواهری کامل،1389، ص 25).
ا صول اخلاق اداری در اسلام
1) اصل خدمت گزاری:
هر سازمان برای ارائه خدمات به افراد به وجود آمده است. همه کارکنان اداری برای تحقق اهداف سازمانی فعالیت می کنند، در حقیقت فلسفه وجودی سازمان خدمت رسانی است. پذیرفتن این اصل در سازمان ها، رفتار کارکنان را اصلاح می کند و خود را خدمت گزار و خادم مردم تلقی می کنند (دلشاد تهرانی، 1385، ص 65).
2) اصل امانتداری:
یکی از اصول اساسی در انجام دادن کارها امانت داری است. اگر انسان، کار و مسئولیت خویش را نوعی امانت بداند، بی گمان حرمت آن را پاس می دارد و تلاش می کند که به خوبی آن را پیش ببرد و بالنده سازد. علاوه بر آن امانت داری، اعتماد را پدید می آورد.
اعتماد به کارکنان دولت در حفظ سلامت روان افراد و بهداشت روانی جامعه مؤثر است و مساعدت مردم در پیشبرد اهداف را تضمین می کند (صالحی، 1390، ص 52).
3) اصل پیگیری:
اصل پیگیری را می توان در دو جنبه مورد نظر قرار داد. جنبه اول پیگیری کار و حصول اطمینان از انجام درست و به موقع آن و کسب نتیجه از فعالیت و جنبه دوم، پیگیری سفارش ها و مسئولیت های محوله به افراد سازمانی، این که چگونه و با چه کمیت و کیفیتی کارها انجام شده است. پیگیری اول مربوط به انجام دهنده فعالیت و پیگیری در جنبه دوم سفارش دهنده اعم از مافوق یا مراجعه کننده را در بر می گیرد (دلشاد تهرانی، 1385، 68).
امور اداری و پیشبردن اهداف سازمانی جز با پیگیری جدی کارها تحقق نمی‌یابد و هر کاری نیازمند پیگیری جدی و تلاش اساسی است تا به نتیجه مطلوب برسد و بدون وجود روحیه پیگیری در کارها هیچ کاری به درستی صورت نمی‌پذیرد. امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) در فرمان‌ها و دستورالعمل‌های حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنانش را به پیگیری امور سفارش کرده و از آنان خواسته است که در خدمتگزاری مردمان پیگیرانه عمل کنند.
نظام اداری نباید به گونه‌ای باشد که مردم سردرگم ، معطل و سرگردان شوند . حبس کردن امور و متوقف ساختن کارها از بزرگ‌ترین آفات نظام اداری است که جز با روحیه پیگیری جدی رفع نمی‌شود (صالحی، 1390، ص 52).
4) اصل انضباط کاری:
انضباط کاری به معنای سازمان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و اجتناب از بی نظمی در کار است. در حقیقت انجام هر کاری با توجه به اصول آن کار و انجام به موقع هر کار میسر و مطلوب است (صالحی، 1390، ص 53).
انضباط کاری یعنی سامان‌پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و پرهیز از هرگونه سستی و بی‌سامانی در کار. این امور از عمده‌ترین آداب اخلاق اداری است و هیچ سازمان و نظامی بدون رعایت این امور ره به جایی نخواهد برد. بهترین سازمان‌ها و نظام‌ها با زیر پا گذاشته شدن اصل انضباط کاری، به تباهی کشیده می‌شوند و وجوه مثبت آنها نیز بی‌ارزش می‌شود. تواناترین مدیران و کارگزاران و کارکنان دریک مجموعه اداری که اصل انضباط کاری بر آن حاکم نیست توفیقی کسب نخواهد کرد و جز اتلاف نیرو بهره‌ای نخواهند برد. امام علی (علیه السّلام) فرموده است:
«وامض لکل یوم عمله، فان لکل یوم ما فیه.» کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد.
5) اصل مسئولیت پذیری:
پذیرش مسئولیت باید توأم با قابلیت انجام مسئولیت باشد، بنابراین کسی که مسئولیتی را می پذیرد، در قبال انجام امور مربوطه مسئول است. در واقع کسی که مسئولیتی را می پذیرد، باید جواب گوی اعمال و رفتار خود باشد. عدم توانایی در برآوردن آن چه به عهده شخص گذاشته می شود، می تواند در کل نظام تأثیر گذار باشد.
مسئولیت‌پذیری در اخلاق اداری، اصلی اساسی است به گونه‌ای که هر نوع بی‌مسئولیتی به مفهوم بیرون شدن از مسیر درست و گام نهادن در کجی‌ها و ناراستی‌هاست. به بیان امیرمومنان علی (علیه السّلام): «و ان من ابغض الرجال الی الله تعالی لعبدا و کله الله الی نفسه، جائرا عن قصد السبیل، سائرا بغیر دلیل. ان دعی الی حرث الدنیا عمل، وان دعی الی حرث الآخره کسل! کأن ما عمل له واجب علیه، و کان ما ونی فیه ساقط عنه!» دشمن‌ترین مردم در نزد خدا، بنده‌ای است که خدا او را به خود واگذارد و او پای از راه درست بیرون نهد و بی‌راهنما گام بردارد. اگر به کار دنیایی‌اش خوانند، به کار پردازد و اگر به کار آخرتی‌اش خوانند، سستی و کاهلی کند، گویی آنچه برای آن کار کند بر او بایسته است و آنچه در آن سستی و کاهلی ورزد، از ا
و ناخواسته.