1- یادگیری شیوه ای جدید برای خود ارزیابی
2- شناسایی قوت ها و کسب جایگاهی در بازار دانشگاهی
3- شناسایی فرصت ها برای بهبود و هم چنین شناسایی عرصه هایی برای پرورش و شکوفایی
4- دریافت بازخوردهای عینی
5- تبدیل شدن دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به سازمان هایی که به طور مداوم تلاش می کند تا عملکردشان را به منظور ارائه بهتر خدمات به مشتریانشان و کسب منزلت بهبود ببخشند .
فرآیندهای مربوط به برنامه بهبود کیفیت علمی مستلزم این است که نهادهای آموزشی دارای یک رویکرد سیستمی به منظور حل مسائل آموزشی باشند و فرآیندهای مربوط به تصمیم گیری را تشویق کنند . مدل بهبود کیفیت علمی تلاش می کند تا اصول و منفعت های بهبود مستمر به داخل فرهنگ دانشگاه ها و سازمان های آموزشی منتقل کند تا کیفیت آموزش عالی تضمین و آشکار شود (کمیسیون عالی یادگیری ، 2003) .
کلاوی و همکاران (2003) محاسن استفاده از مدل بهبود کیفیت علمی برای اعتبارسنجی را به شرح زیر شناسایی کرده اند :
1- القاء فرآیندهای اعتبارسنجی به فرآیندها و سیستم های کاری روزانه
2- ایجاد فرهنگ بهبود مستمر و تعالی عملکرد
3- تحقق رسالت ها ، بینش و ارزش های یک سازمان
4- تأکید بر کمک به یادگیری دانشجویان
5- تأکید بر سیستم ها ، فرآیندها ، داده ها و اطلاعات
6- حمایت از گفتگوهای مداوم در زمینه الویت های نهادی ، فرآیندها و سیستم ها
7- پیوند دادن اداراکات تمام کارکنان و گروه های دانشجویی در زمینه تعالی عملکرد
راویتون (2001) معتقد است که موفقیت آمیز بودن مدل بهبود کیفیت علمی وابسته است به همکاری اثربخش در زمینه اندازه گیری و ارزیابی یادگیری دانشجویان و استفاده از ابزارهای تفسیری اثربخش که نتایج را به شیوه ای مؤثر برای برنامه ریزی های منسجم در دانشگاه ارائه می دهد . کمسیون عالی یادگیری (2003) بیان می کند که مدل بهبود کیفیت علمی به شکل مؤثری اهمیت ارزیابی ، چشم انداز ، چارچوب و هدف را افزایش می دهد .
هدف اصلی این برنامه کمک به دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی به منظور بهبود عملکردها و ارتقاء اثربخشی آنها می باشد . این مدل چشم اندازهای دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی را در فرآیندها ، نتایج و فرصت ها به منظور بهبود مستمر به کار می برد . فرآیند مربوط به این مدل اعتباربخشی ، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی را در آماده شدن برای آینده و گردآوری اطلاعات مورد نیاز به منظور تصمیم گیری ، یاری می دهد . این فرآیندها با خود ارزیابی فرصت های دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به منظور بهبود شروع می شوند و سرانجام به ارزیابی کیفیت از طریق اصول نه گانه بهبود کیفیت علمی می پردازند (پمبراتون ، 2005) .
یکی از دلایل ایجاد این مدل ، انتقاد از اعتباربخشی به شیوه سنتی می باشد . شباهت مدل بهبود کیفیت علمی با مدل های اعتباربخشی سنتی این است که در هر دو بر خود ارزیابی قوت ها و فرصتهای بهبود (ضعف ها) تمرکز می شود و تفاوت بین مدل بهبود کیفیت علمی و مدل های اعتباربخشی سنتی این است که مدل بهبود کیفیت علمی ، مجموعه ای خاص از ضوابط و معیارهای مشابه با استانداردهای مدل مالکوم بالدریج را مورد استفاده قرار می دهد . استاندارد های مدل بهبود کیفیت علمی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی اجازه می دهد تا فرآیندهای وابسته به هم را از طریق بینش ها بررسی کند و اصولی را برای کشف فرصت ها جهت رشد و بهبود به کار گیرد (کمیسیون عالی یادگیری ، 2012 ) .
2-19-2 برنامه ارزیابی و ارتقاء کیفیت (PEAQ)
در سال 2003 ، هیئت امنای کمسیون یادگیری در سطح عالی ، به منظور حفظ وضعیت های اعتباربخشی شده ، هویتی جدید برای برنامه های سنتی خود بوجود آورد . که آن را برنامه ارزیابی و ارتقاء کیفیت نامیدند . این برنامه یک نوع مدل اعتباربخشی سنتی می باشد و در بین سال های 1999 تا 2000 ، با هدف بالا بردن پرسش های مهم در زمینه تناسب فرآیندها با اهداف گسترده تر و ایجاد یک هویت جدید مورد بررسی قرار گرفت (کمیسیون عالی یادگیری ، 2003 ) .
بر طبق گفته کمسیون انجمن مرکزی شمال (2012) این برنامه دارای یک فرآیند ارزیابی 4 مرحله ای است که بر فرآیندهای مربوط به بررسی دانشگاه و مراکز آموزشی توسط خود و ارزیابی بوسیله تیمی از ناظران همکار تمرکز می کند . مراحل 4 گانه این فرآیند ارزیابی به شرح زیر است :
1- مؤسسات آموزش عالی متعهد به انجام فرآیندهای خود ارزیابی در عرض دو سال می گردند و گزارشی از یافته ها و نتایج خود در مطابقت با انتظارات کمسیون فراهم می کنند .
2- فرستادن یک تیم ارزیابی به منظور انجام بازید جامع از تداوم اعتباربخشی و نوشتن گزارش هایی که پیشنهادهای تیم را در بر دارد .
3- اسناد مربوط به بازدیدهای جامع از فرآیند اعتباربخشی توسط تصمیم گیری های مربوز به کمیسیون مورد بازبینی قرار می گیرند .
4- کمیسیون با توجه به پیشنهادات تیم تصمیم گیری می کند .
از ویژگی های این برنامه این است که اولاً داوطلبانه می باشد یعنی هر مؤسسه آموزش عالی به طور داوطلبانه از طریق این برنامه به اعتباربخشی خود می پردازد . مشخصه دیگر این است که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی از طریق این برنامه به ارزیابی درونی یا خود-ارزیابی می پردازند یعنی یکی از فرآیندهای مجود در طی مراحل این برنامه این است که دانشگاه یا مؤسسات آموزش عالی به ارزیابی و بررسی خود بپردازند . این برنامه هم چنین به اصل تضمین کیفیت نیز توجه ویژه ای دارد (کمسیون عالی یادگیری ، 2012 ) .
برنامه ارزیابی و ارتقاء کیفیت دارای 5 معیار اساسی
است که عبارتند از :