سایرموارد 3 20 1 66/6 0 0 1 09/9
بیماری شناختی
طول مدت بیماری کمتراز یک سال 0 0 1 66/6 0 0 0 0
یک تا 5 سال 9 60 0 0 5 45/45 8 72/72
5 تا 15 سال 2 33/13 6 40 4 66/26 1 09/9
15 سال و بالاتر 4 66/26 8 33/53 2 18/18 2 18/18
3-4 ابزارهای پژوهش
ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل موارد زیر بودند:
3-4-1 برگ اطلاعات جمعیت شناختی
اطلاعات فردی و جمعیت شناختی درمانجویان از طریق برگ اطلاعات شامل سن، جنس، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و طول مدت بیماری جمعآوری شد.
3-4-2 مصاحبه بالینی
از مصاحبه بالینی توسط متخصص روانپزشک و کارشناس ارشد وروانشناسی بالینی جهت رسیدن به تشخیص اختلال وسواس فکری و عملی و بررسی ملاکهای ورود و خروج استفاده شد.
3-4-3پرسشنامه وسواس فکری و عملی مادزلی (MOCI)
پرسشنامه وسواس فکری و عملی مادزلی (MOCI) در سال 1977 توسط هاجسن و راچمن معرفی شد. پرسشهای این آزمون به منظور پوشش دادن به همهی مشکلات موجود در اختلال وسواس فکری و عملی طراحی نشده است؛ بلکه برای وسواسهایی است که همراه با تشریفات آشکار هستند. علاوه براین سؤالات رگههای شخصیت وسواسی را نیز در برنمیگیرد. فرم اولیهی آزمون روی بیماران مبتلا به وسواس و گروهی از افراد فاقد وسواس اجرا شد. از مجموع 65 سؤال اولیه، 30 سؤال گروههای روانرنجور و وسواسی را با روشهای آزمون پارامتریک و غیرپارامتریک از یکدیگر جدا کرد. از خصوصیات این پرسشنامه اجرای سریع و آسان آن است. در تهیهی آزمون در قدم نخست تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش متمایل روی پاسخ آزمودنیها صورت گرفت. شیب ارزش ویژه پنج مؤلفه را مشخص نمود؛ شامل مؤلفههای شستشو، وارسی(چککردن)، کندی- تکرار، شک و تردید و نشخوارفکری. مؤلفهی پنجم(نشخوارفکری) شامل دو گویه (سؤالات دوم و هشتم) که همبستگی خوبی با یکدیگر داشتند، به دلیل کمی تعداد گویهها نادیده گرفته شد(هاجسن و راچمن،1977).
مؤلفههای شستشو و وارسی مشکلات روشنی را توصیف میکند که دراکثریت توصیفهای روانپزشکی از اختلالهای وسواسی به آن اشاره شده است. آنهایی که نمرات بالایی در کندی به دست آوردند، ازافکار ناخوشایند مقاوم در رنج نبودند، و این نتیجه در راستای تجربیات بالینی با بیماران وسواسی بود؛ که اینگونه بیماران یا نشخوار مقاوم نداشته و یا میزان اندکی از آن را دارند. شک و تردید شامل مؤلفهی چهارم بود. افرادی با این ویژگی شک و تردید جدی در مورد فعالیتهای سادهی روزانه دارند. به علاوه آنها احتمالاً والدین و یک وجدان سختگیر داشتهاند. درحالی که همان طور که اشاره شد، آنهایی که از کندی وسواس رنج میبرند اینگونه نیستند(هاجسن و راچمن، 1977).
30 سؤال این پرسشنامه به گونهای طراحی شده است که یک فرد واجد همهی علایم دقیقاً به نیمی از سؤالها پاسخ مثبت و به نیم دیگر پاسخ منفی میدهد (شمس و همکاران، 1386). به این ترتیب حداکثر نمرهای که در نمرهی کلی و زیرمقیاسها به دست میآید، شامل نمرهی 30 برای نمرهی کلی وسواس، نمرهی 9 برای وسواس وارسی (چک کردن)، نمرهی 7 برای وسواس شستشو، نمرهی 7 برای کندی – تکرار و نمرهی 7 برای شک و تردید و وظیفهشناسی میباشد. به مؤلفهی پنجم که نادیده گرفته شده حداکثر نمرهی 2 تعلق میگیرد(استکتی، 1376).با توجه به اینکه برخی از پرسشها به بیش از یک زیرمجموعه تعلق دارند، نمرهی کلی آزمون کمتر از جمع نمرات زیرمجموعهها میباشد. در مطالعات مختلف نیز نقاط برش متفاوتی برای این آزمون مطرح شده است(شمس و همکاران، 1386).
پاکروان، قلعهبندی، علوی و ابراهیمی(1386) در یک بررسی در ایران نمرهی 9 را به عنوان مناسبترین نقطهی برش به دست آورده و گزارش کردهاند که تادایی ، ناکومورا ، اوکازاکی و ناکاجیما ، 1995، در بررسی روی دانشآموزان ژاپنی نقطه برش 12 را به دست آوردهاند. بنابراین پرسشنامه احتمالاً در جمعیتهای مختلف دارای حساسیت و ویژگی متفاوتی است.
در بررسی هاجسن و راچمن(1997) ضریب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاسها 7/0، 8/0، 7/0 و 7/0 میباشد که بیانگر پایایی مناسب زیرمقیاسهاست. همچنین برای بررسی پایایی آزمون از طریق روش آزمون – بازآزمون نمرات 50 نفر در دوبار اجرا به فاصلهی یک ماه مورد بررسی قرارگرفت. نتایج زیر حاصل این بررسی و بیانگر پایایی خوب آزمون است.