ج) اثرات و پیامدهای سازمانی
عدم مسئولیت پذیری و و پاسخگویی به نیازهای جامعه
انعکاس تصویر ذهنی نامطلوب از سازمان در جامعه
کاهش اثر بخشی، کارآیی و بهره وری سازمان
کاهش عمر مفید سازمان
تضعیف نظام شایسته سالاریدر سازمان و افزایش روند ریزش نیروی انسانی متخصص(ابطحی،1386،ص 26).
امروزه به نظر می رسد اخلاق و فرهنگ کار در جامعه ما با توجه به ضعف آن در محیط های کاری به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است. در عصر حاضر ضررها و آسیب هایی که به دلیل بی توجهی به خلقیات نیروی کار بر انگیزش، بهره وری و کیفیت خدمات وارد آمده است ایجاب می کند که به کارگیری قواعد و مقررات مدیریت و متناسب کردن آن با خلقیات انسان در هدایت او مطرح شود اگر چه جامعه ما جامعه ای مذهبی با اعتقادات قوی می باشد و اخلاق در مفهوم سنتی سابقه دیرین به ویژه در فرهنگ و تمدن اسلامی ما دارد اما هیچگاه به آن به عنوان یک ضرورت اجتماعی مهم نگریسته نشده است لذا انجام تحقیق در این خصوص می تواند از نظر عملی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای بوده و نتایج حاصل از آن مورد استفاده مدیران و محققین مدیریت و رفتار سازمانی قرار گیرد (سنجر سلاجقه، 1389، ص 71).
2-1-10 ارزش های اخلاقی سازمان
رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده ها درآمده است که در بیشتر سازمان ها مورد توجه قرار می گیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاست های رسمی و فرهنگ های غیر رسمی سازمان در آمده است. اخلاق یعنی رعایت اصول معنوی و ارزش هایی که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است، مبنی بر این که درست چیست و نادرست کدام است. ارزش های اخلاقی تعیین کننده استانداردهایی هستند مبنی بر این که از نظر رفتار و تصمیم گیری، چه چیز خوب یا بد است. اخلاق چیزی است که با رفتارهای ناشی از قانون متفاوت است. رفتار قانونی ریشه در مجموعه ای از اصول و مقرراتی دارد که نوع عمل افراد را مشخصمی کند، عموما مورد قبول جامعه هستند، لازم الاجرا بوده و در دادگاه ها نیز اعمال می گردند. رعایت اصول اخلاقی به سادگی به معنی رعایت قوانین و مقررات نیست. بسیاری از رفتارها جنبه قانونی پیدا نکرده اند، مدیران در زمینه پیدایش هنجارها و ارزش ها باید حساسیت بیشتری از خود نشان دهند. اصول اخلاقی در مدیریت همان اصولی است که به هنگام تصمیم گیری و رفتار (در رابطه با درست یا نادرست بودن آن ها)، از نظر اخلاقی مدیران را هدایت و راهنمایی می کند. موضوع مسئولیت اجتماعی در گستره همین مطلب قرار می گیرد و به تعهدات مدیران مربوط می شود، یعنی به هنگام تصمیم گیری و اقدام، سازمان باید به گونه ای عمل نماید که به خیر و صلاح جامعه و خودش باشد (دفت، ترجمه پارسائیان و اعرابی، 1374، ص 648).
2-1-11 تعاریف و مفاهیم تعهد سازمانی
بکر: تعهد، تمایل به انجام مستمر مجموعه فعالیت هایی است که به خاطر ذخیره شدن اندوخته ها و سرمایه گذاری هایی پیشین بوده که با ترک سازمان ، این اندوخته ها از بین می رود (انصاری، کلجاهی ،89، ص 38).
مودی، پورتر و استیرز: تعهد را عبارت از تعیین هویت شدن با یک سازمان می دانند که شامل یک باور قوی در پذیرش اهداف و ارزش های یک سازمان، میل به صرف تلاش قابل ملاحظه برای سازمان و آرزوی شدید برای ماندن در سازمان است. (انصاری و کلجاهی، 1389، ص 38).
براون، گرین بری و سامرز در 1995، تعهد سازمانی را به عنوان تمایل کارمند به سازمان، تعیین هویت با آن و میزان چالش وی در سازمان مانند روابط کاری، ارتقاء شغلی ، بازنشستگی و اهداف و ارزش های سازمانی مورد بررسی قرار دادند (صفری و ابراهیمی، 1388، ص 97).
استرون(1377): تعهد سازمانی عبارت از نگرش مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمانی (نه شغل) است که در آن مشغول به کار هستند. در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان، خود را مورد شناسایی قرار می دهد (صفری و ابراهیمی، 1388، ص 97).
فرنچ(1371): تعهد عبارتست از وفاداری و حالتی که فرد بر اساس آن احساس مثبت و قاطعی نسبت به چیزی دارد (صمدی و مهدوی خو، 1388، ص 36).
شهید مطهری درباره تعهد چنین می گوید: تعهد به معنی پایبندی به اصول و فلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آنها معتقد است و پایدار به آنها می باشد (صمدی و مهدوی خو، 1388، ص 36).
بوکانان تعهد را چنین تعریف می کند: تعهد نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزشها و اهداف یک سازمان است. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف سازمان، به خاطر خود (صمدی و مهدوی خو، 1388، ص 36).
2-1-12 انواع تعهد
براساس تحقیق و بررسی و مطالعات (مک کنزی و کمپانی) که یک موسسه مشاوره مدیریت مورد احترام در جهان است، مدلی بسیار مفید در زمینه ممتاز بودن در مدیریت به وجود آمده است که آن را (مدل پنج تعهد کلیدی) نام نهاده اند. که عبارت اند از: 1- تعهد نسبت به مشتری2- تعهد نسبت به سازمان 3- تعهد نسبت به خود4- تعهد نسبت به افراد 5- تعهد نسبت به وظیفه (تکلیف). به طور خلاصه، این تعهدات نام برده شده هستند که با هم چارچوب اصلی رسیدن به مدیریت موفق را در بلند مدت تشکیل می دهند و حلقه اتصال میان هر یک از این تعهدات (مدیر) خواهد بود. در صورتی که این پنج تعهد به طور مستمر انجام گیرند کلید موثر مدیریت خواهد شد (اسماعیلی ،1380، ص 28).
2-1-13 مدل های تعهد سازمانی
1) مدل اریلی و چتمن: