2 – 3 ) بخش دوم : تعهد سازمانی
2 – 3 – 1 ) تعهد
در فرهنگ لغت آکسفورد “تعهد” الزامی است که آزادی عمل را محدود می سازد .تعهد به معنای پایبندی به اصول یا قراردادهایی است که انسان به آن معتقد است. فرد متعهد کسی است که به پیمان و عهد خود وفادار باشد و اهدافی را که به خاطر انها و برای حفظ پیمان بسته است صیانت می کند(مطهری ،1368) .تعهد از نظر لغوی عبارتست از به کار گرفتن کاری ، به عهده گرفتن ، نگاه داشتن، ‌عهد و پیمان بستن و در اصطلاح عبارتست از : 1 – عمل متعهد شدن به یک مسئولیت یا یک باور.2 – عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع.3 – تقبل و یا عهده دار شدن انجام کاری در آینده.
پورتر و همکاران وی تعهد سازمانی را همسان سازی و پیوند با آن تعریف می کنند که از سه عامل زیر تشکیل می شود:
قبول داشتن سازمان و پذیرش اهداف آن 2 – آمادگی برای بذل و کوشش قابل توجه بیشتر. 3– علاقه مندی به عضویت در سازمان
از آنجا که طبق تحقیقات صورت گرفته رفتار کارکنان در سازمان می تواند متأثر از نگرش هایشان باشد ، از این رو آگاهی از آنها برای مدیران سازمانها ضروری به نظر می رسد. با وجود این ، باید اعتراف کرد که آگاهی از همه نگرش های کارکنان برای مدیران سازمان اهمیت چندانی نداشته و مدیران نیز علاقه ای به دانستن همه این نگرش ها ندارند. در واقع مدیران بیشتر علاقمند به دانستن آن دسته از نگرش هایی هستند که با کار و سازمان مرتبط است. طبق تحقیقات انجام گرفته در این مورد سه نگرش عمده بیشترین توجه و تحقیق را از سوی محققان به خود جلب کرده اند. این سه نگرش عبارتند از ؛
1 – رضایت شغلی 2 – وابستگی شغلی 3 – تعهد سازمان.
2 – 3 – 2 ) تعاریف تعهد سازمانی
تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر مدیریت به شیوه های متفاوتی تعریف شده است. معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر می گیرند ، در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد و از عضویت در آن لذت می برد.(ساروقی ، 1375). پورتر و همکارانش (1974) تعهد سازمانی را پذیرش ارزش های سازمان و درگیر شدن در آن تعریف می شود و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه ، تمایل به ادامه کار و پذیرش ارزش های سازمان می دانند. چاتمن و اورایلی (1968) تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی به هدف ها و ارزش های یک سازمان به خاطر خود سازمان و دور از ارزش های ابزاری آن وسیله ای برای دستیابی به اهداف دیگر تعریف می کنند.
رنجبریان(1375): تعهد سازمانی عبارت است از نگرش های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان نه شغلی که در آن مشغول به کارند. در تعهد سازمانی ، شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار می دهد(استرون ، 1376). کانتر(1999) تعهد سازمانی را تمایل عاملان اجتماعی به اعطای نیرو و وفاداری خویش به سیستم های اجتماعی می داند. به عقیده سالانیک(2000) ، تعهد حالتی است در انسان که در آن فرد با اعمال خود و از طریق این اعمال اعتقاد می یابد که به فعالیت ها تداوم بخشد و مشارکت موثر خویش را در انجام آن ها حفظ کند. بوکانان(2002) تعهد را نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش ها و اهداف سازمان می داند. به نظر لوتانز (1992) و شاو(199) ، تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش اغلب اینگونه تعریف شده است: تمایل قوی به ماندن در سازمان ، تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای سازمن و اعتقاد قوی به پذیرش ارزشها و اهداف(به نقل از عراقی ، 1377). وجه مشترک تعاریف بالا این است که تعهدحالتی روانی که رابطه فرد را با سازمان مشخص کند و تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طور ضمنی در خود دارد.(ساروقی ، 1375)
2 – 3 – 3 ) تعهد سازمانی مفهوم یک یا چند بعدی
پورتر تعهد را بر اساس نیروی کلی همانند سازی (تعیین هویت) و مشارکت یک فرد در سازمان تعریف می کند. در این دیدگاه تعهد ناشی از سه عامل می شود:
1 – قبول اهداف و ارزشهای سازمان
2 – تمایل به همکاری با سازمان برای کسب اهدافش
3 – میل به باقی ماندن در سازمان(پورتر،1997 به نقل از فرهنگی و حسین زاده،1384).
تعهد به عنوان یک مفهوم تک بعدی نگریسته می شود که تنها متمرکز بر تعهد عاطفی است. سالها اندیشمندان درک ما را از تعهد سازمانی با نگریستن به آن شکل چند بعدی تغییر داده اند. این محققان علاقه مند به یک مجموعه وسیع تر از پیوندها بین کارکنان و سازمان ها به آنچه که پورتر مطرح کرد ، بوده اند. در حالی که پورتر متمرکز بر پیوند توصیف شده با قبول اهداف سازمان بوده است . تحقیقات محققان بعدی بر انواع تعهد متمرکز شده است که می توان برای توجیه رفتار فرد و استمرار آن در محیط کار در نظر گرفته می شود.(به نقل از فرهنگی و حسین زاده،1384)
2 – 3 – 4 ) انواع تعهد
1 – تعهد نسبت به ارباب رجوع
2 – تعهد نسبت به سازمان
3 – تعهد نسبت به خود