اسلام گرایی رادیکال تجددگرایی اسلامی
سنت گرایی جدید طردگرا سنت گرایی جدید همسازگرا
سنت گرایی طرد گرا
سنت گرایی همسازگرا
نمودار 2-1 : تمامیت گرایی اسلامی ( منبع : شپرد ، 1987، به نقل از ذوالفقاری )
شپرد تقسیم بندی خود را به نوعی طبقه بندی عکس العمل ها و پاسخ ها به نفوذ غرب و راه حل هایی برای احیاء تاریخ مسلمانان هم میداند و در جواب این سوال آزاردهنده که آیا مدرنیسم ضرورتاَ متضمن غرب گرایی است می گوید : اگرچه این دو به لحاظ مفهوم از یکدیگر جدا هستند ، اما در حال حاضر در عمل به طور گسترده ای با هم یکی شده اند ولی اسلام گرایان رادیکال معتقدند که ضرورتاَ نیازی نیست و نباید این دو یکی باشند.( ذوالفقاری ، 93:1389 )
تعریف شپرد از هرکدام از این دینداری ها :
الف ) تمامیت گرایی اسلامی : عبارتند از تمایل و گرایشی که اسلام را نه صرفاً به عنوان یک مذهب در معنای محدود که فقط عقیده دینی ، فرایض مخصوص و عبادت رسمی تلقی می کنند بلکه علاوه بر اینها اسلام را به عنوان یک روش کامل زندگی که متضمن رهنمودهای سیاسی و اقتصادی و رفتار اجتماعی است نگاه می کند. این تلقی از اسلام عموماً در شکل داعیه مسلمین به داشتن یک دولت اسلامی تجلی می کند که طی آن همه قوانین براساس شریعت وضع می شوند.( شپرد ، 319:1987 ، به نقل از ذوالفقاری )
ب ) تجدد : تمایلی است که اعتبار اصلی را به تکنولوژی مادی جدید می بخشد و از آنها استفاده می کند و نیز تمایل به نهادهای معاصر معینی نظیر پارلمان و احزاب سیاسی دارد و در عین حال جهت گیری مثبت نسبت به تحول و اعتقاد به پیشرفت و ترقی را قبول دارد. مدرنیسم اگرچه ممکن است به لحاظ مفهومی جدا از غرب گرایی باشد، اما در عمل به طور گسترده ای یکی شده اند.( همان ، 311 )
ج ) سکولاریزم : عبارتست از هر بینشی که به صورت باز از هرنوع ایدئولوژی سوای اسلام در اکثر عرصه های حیات عمومی استفاده می کند. البته خود سکولاریسم به چند نوع تقسیم می شود. سکولاریسم افراطی که درصدد است تا در سراسر عرصه های عمومی و خصوصی جایگزین اسلام شود .سکولاریسم معتدل که در پی تفکیک مذهب از سایر شئون زندگی عمومی است. در این مورد عموماًایدئولوژی ناسیونالیسم به درجات مختلف با ایدئولوژی هایی چون سوسیالیسم و لیبرالیسم ترکیب می شود. این نوع سکولاریسم ضرورتاً غیر مذهبی نیست و ممکن است اعمال مذهبی زیادی هم انجام دهد و حتی دعوت به اسلام نماید و یا مذهب را به عنوان یک حامی ضروری و آرمانی شخصی و نظم عمومی تلقی کند. ولی در این سکولاریسم ، اسلام دین حکومت نیست و حاکمیت نه مبتنی بر خداست بلکه بر ملت یا مردم است. در این سکولاریزم اسلام به عنوان جزء ضروری هویت ملی تلقی می شود. شپرد معتقد است سخن گفتن از جدایی مذهب از حیات عمومی در سکولاریزم اسلامی خطاست . در این دیدگاه سکولاریزم به معنای کنترل مذهب است و دولت سعی می کند تا مذهب را به خدمت اهداف ناسیونالیسم و توسعه درآورد.( همان ، 310 )
تجددگرایی اسلامی : در این دیدگاه اسلام مبنای ایدئولوژیکی کارآمدی برای زندگی عمومی تدارک می بیند. اسلام ، حاضر به صرف برگزاری اعمال عبادی و رهاکردن نیازمندی های جامعه در دست قیصر و یا هر شکل دیگر از حکومت دنیایی نیست . تجددگرایی اسلامی معتقد است اسلام بر پایه تمام اصول در همه زمان ها ، مکان ها و اقوام ، ساری و مشخص است و لی در اجرای اصول شدیداً انعطاف پذیر است و قدرت زیادی به عقل و اجتهاد می دهد. یعنی میدان مسیعی برای نظریات انسانی فراهم می آورد و تشخیص عمل صحیح از ناصحیح را به عهده عقل و تجربه می گذارد. این نوع دینداری در زندگی عمومی بسیار انعطاف گر است و معمولاً با یک یا چند ایدئولوژی غربی تقویت و مشخص می شود .در بین سنی ها این گرایش با تکیه بر باب اجتهاد در تفسیر قرآن و سنت مطابق زمان رواج یافته است. (ذوالفقاری ، 95:1389 )
قسمت دوم این دیدگاه به سکولاریسم نزدیک می شود و عبدالرحمان عظام( سیاستمدار مصری صاحب کتاب پیام ابدی محمد ) نماینده این دیدگاه است.گفته می شود دیدگاه های مورد نظر عظام مشتمل بر عدالت ، آزادی ، اخوت انسان ، ارزش کار ، تحمل مذهبی ، توزیع مجدد ثروت اضافه ، همان گرایشات غربی است که البته در اسلام هم مورد تأکید قرار گرفته است. تجددگراهای اسلامی معتقدند که اصول اجتماعی اسلامی ظرفیت توسعه و توانایی هم عرض با زمان را دارد. تجددگراها برخلاف سکولاریست هادر توجیه اصول عمومی و توسعه و تعمیم آنها برحسب قرآن و سنت آسیب پذیرند و در این دیدگاه اصلاح قانونی در قلمروهای حساس مثل قوانین روابط خانواده بیش از روش سکولاریستی است. ( همان ،97)
اسلام گرایی رادیکال : منظور کسانی هستند که از نظر جهت گیری فکری آنها را بنیادگرا می نامند.نمایندگان این مکتب ابتدا سید ابوالاعلی مودودی ، سپس سید قطب و در درجات کمتر امام خمینی و رهبران ایران می باشند.اینان معتقدند که اسلام به همان اندازه که به شئون شغلی زندگی انسان می پردازد به همه ابعاد زندگی اجتماعی نیز توجه می کند . مانند تجددگرایی معتقد به انعطاف پذیری اسلام و زدودن خرافات از اسلام هستند . اختلاف آنان با تجددگرایان در این است که اجتهاد مطلق را می پذیرندو معتقدند که اجتهاد نباید قانون دست ساخت بشری را جایگزین قانون الهی نماید . هدف اصلی آنها فهم قانون عالیه الهی است. ( شپرد
314:1987 ، به نقل از ذوالفقاری )
از نظر این گروه اگر متن معتبر ( نص) در موردی باشد دیگر جا برای اجتهاد نیست . اجتهاد در زمانی مطرح می شود که نص وجود ندارد و برحسب اصول مدونی که از سوی خداوند راهنمایی شده است صورت می گیرد. آنان بیشتر اجتهاد علمای گذشته را می پذیرند و شکست های زمان های گذشته را بیشتر به استعمار غرب ربط می دهند.
این عده به شدت از اینکه اسلام را با عناوین جدیدی مثل دموکراسی ، کمونیسم یا امثال آن منطبق کنند ، پرهیز می نمایند و به شدت تساوی حقوق غیر مسلمانان با مسلمانان را مورد نقد قرار داده و خواهان اجرای مقررات اسلامی برای اهل ذمه هستند . تأکید بر فورتی عملی ساختن شریعت دارند . ابایی از استفاده از تکنولوژی مدرن ندارند. اگرچه به عنوان واکنشی علیه گرایش های غرب گرایان صورت می گیرد، بسیاری از روش های جدید سازماندهی سیاسی و اجتماعی که ریشه غربی دارد را می پذیرند. به هر حال مدل های غربی روی آنان خیلی تأثیر گذاشته و از آن استفاده می کنند. (همان،315)
اسلام گرایان رادیکال ایده ترقی را می پذیرند و معتقدند که اسلام راه دست یافتن به ترقی است . چنانکه رهبر انقلاب ایران اسلام را مترقی می خواند البته به امور آن جهان نیز عنایت دارند. توانایی اسلام گرایان رادیکال شیعه خصوصاَ در ترکیب قلمرو آن جهانی و این جهانی در شهادت تجلی می کند که به صورت نمایشی در خیابان های شهر در دوران انقلاب و در دوران جنگ در ایران ارائه شد.( ذوالفقاری ، 98:1389)
اسلام گرایی رادیکال در بین اهل سنت بیشتر در میان غیر روحانیون رواج داشته است ولی در تشیع این نحله توسط علما رهبری شده است و این تا حدودی به علت باز بودن باب اجتهاد در تشیع است که موجب شده علمای شیعه در تفسیر شریعت انعطاف بیشتری داشته باشند . این نحله ریشه بیشتری در سنت قدیم دارد و لذا تا حدودی می توان آن را در جهت سنت گرایان جدید قلمداد کرد. ( شپرد ، 316 :1987 ، به نقل از ذوالفقاری )
لازم به ذکر است که اقتباس از غرب توسط اسلامگرایان رادیکال بیشتر در خصوص تکنولوژی مادی است ، در این نحله اقتباس تا حدی مطرح است که توسط سیستم سمبلیک اسلامی مورد کنترل قرار گیرد، ما می توانیم چنین تصور کنیم که اسلامگرایی رادیکال در یک کشور مانند شخصی است که در خانه ای بزرگ شده است که ساخت آن خانه را دوست ندارد و می خواهد آن را بهم بریزد. در ایران این روند آغاز شده است.( همان، 317 )
سه گرایش که تا به حال مورد بحث قرار گرفت بر حسب محوری که شپرد آن را تمامیت گرایی اسلامی نامیده است متفاوت و متنوع می باشد و ملاک آن میزانی است که اسلام را راهنمای عمل اجتماعی و قانون گذاری عمومی قرار می دهند . براین اساس در جهت افراطی این محور ، سکولاریسم تندرو قرار دارد که اسلام را کلاَ حتی به عنوان مذهب رد می کند درحالیکه طرف راست افراطی ، اسلام گرایی رادیکال ( مثل ایران ) که هم اسلام را به عنوان مذهب می پذیرد و هم به عنوان ایدئولوژی . در میان این دو جهت افراطی ، آن دسته از تلاش ها قرار می گیرند که سعی دارد هر دو طرف را داشته باشد.( ذوالفقاری ،99:1389)
شپرد براساس قوانین اساسی چند کشور اسلامی را در این طیف قرار داده است که می توان آن را به شکل زیر ترسیم نمود:
تمامیت گرایی اسلامی افراطی
اسلام گرایی رادیکال ایران