دستیابی به دانش و فناوری پیشرفته در زمینههای مختلف آموزشی، پژوهشی و فناوری از مهمترین ابزار توسعه همکاریهای بینالمللی است (شرقی، 1383: 1297).
با این وصف و با توجه به کاهش فاصله میان دانش و فناوریهای پیشرفته، صنایع علاقمندی بیشتری در جهت همکاریهای علمی با دانشگاهها نشان میدهند.
2-3-15 اهداف آموزش عالی و ارتباط آن با اقتصاد بازار
هدف نظام آموزش عالی را میتوان در دو موضوع کلی آموزش نیروهای متخصص و تولید دانش (پژوهش) خلاصه کرد. این اهداف از دو منظر به اقتصاد مربوط میشوند: نخست اینکه آموزش عالی چه به صورت ارتقای کیفیت نیروهای آموزش دیده و چه به صورت تولید دانش از طریق تحقیقات، نقش زیادی در موفقیت اقتصادی افراد، بنگاهها و کشورها ایفا کرده است، که در متون و منابع اقتصاد آموزش از آن به عنوان کارآیی بیرونی آموزش یاد میشود.
استفاده از ابزار و نظریات اقتصادی برای تأمین آموزش عالی تنها در دو دهه گذشته به یکی از مقولات اساسی اقتصاد آموزش تبدیل شده است.
در متون و منابع اقتصاد آموزش، مقولات مرتبط با این مسائل را میتوان در قالب کارآیی درونی آموزش ارائه داد و تقسیم بندی کرد (نادری، 1383: 168).
2-3-16 اهمیت کارآیی بیرونی آموزش عالی در پیشبرد اهداف اجتماعی و اقتصادی
به لحاظ اهمیت آموزش عالی در زندگی اقتصادی و اجتماعی افراد، تلاش برای تأمین نیازهای آموزش عالی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این زمینه، تشخیص نوع و میزان نیازهای آموزش عالی جزو اساسیترین محورهای برنامه ریزی آموزش عالی است. در زمینه کارآیی بیرونی آموزش، این سوال مطرح است که آیا نظام آموزش عالی، در قبال مخارجی که بر جامعه تحمیل میکند اهداف مورد نظر در زمینههای آموزشی و تحقیقاتی (به ویژه برای پیشبرد مقاصد اجتماعی و اقتصادی) را با کارآیی محقق میسازد یا خیر؟ (نادری، 1383: 171).
2-3-17 روشهای تشویقی دولت برای برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت

منبع: (شفیعی، 1385: 98)
نمودار (2-1) : نحوۀ تعامل دانشگاه و صنعت
معمولاً دولتها به منظور ترویج ارتباط میان دانشگاهها و صنایع، تصمیم دارند که نقش کاتالیزور را بازی کنند و در همین راستا معیارهای تشویقی خاصی را به وجود میآورند. این معیارها به شرح زیر است:
1- کم کردن مالیات فعالیتهای مشترک تحقیق و توسعه: بسیاری از دولتها بودجه پروژهها را از طریق دادن پاداشهای مالی به مؤسسات یا افراد یا تخفیف در مالیات آنها تأمین میکنند که این مسأله مؤسسات تجاری را تشویق به همکاری با مؤسسات دولتی نظیر دانشگاهها میکند.
ترکیه یکی از کشورهایی است که تعداد زیادی معیار تشویقی در این زمینه به وجود آورده است. در سال 1989 دولت ترکیه تصمیم گرفت که مالیات شرکتهای فعال در زمینه تحقیق و توسعه را به صورت سه ساله دریافت کند. در سال 1995 تخفیف مالیاتی برای سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه درنظر گرفته شد. به این صورت که مالیات سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه در سال اول 100% بخشیده شود. کاملترین مجموعه روشها به منظور ترویج روابط دانشگاه و صنعت توسط دانشگاه سائوپائولوی برزیل ایجاد شده است. در سال 1991 در برزیل قانونی تصویب شد که پاداشهای مالیاتی را به بخش فناوری اطلاعات صنعتی اختصاص داد و در ازای آن از شرکتها خواست که حداقل 5% درآمد خود را در تحقیق و توسعه خرج کنند.
2- تصویب قوانین به منظور مشخص کردن نحوه مدیریت درآمدها: بررسیها نشان میدهد که در مدرسه عالی تکنولوژی مراکش (کازابلانکا) در سال 2004 تغییراتی در مدیریت مالی ارتباطات صنعت و دانشگاه از طریق ایجاد یک سیستم مالی جدید به وجود آمده است. این سیستم به مراکز آموزش عالی اجازه میدهد که بودجه پروژهها را در یک حساب جداگانه نگهداری کرده و به صورت مستقل از آن استفاده کنند و از این درآمدها برای پاداش به کارکنانی که در پروژه فعالیت داشتهاند مبالغی را صرف نمایند.
3- تأمین بخشی از هزینههای تحقیق و توسعه: در ترکیه در سال 1991 یک مؤسسه توسعه تکنولوژی به کمک بانک جهانی به منظور ارتقاء تحقیق و توسعه مشترک تأسیس شد. این مؤسسه تسهیلات مالی مختلفی را برای شرکتها درنظر میگیرد مانند تأمین سرمایه پروژههایی که در راستای توسعۀ زیرساخت های تکنولوژی ترکیه باشند. در لهستان در زمان دولت سوسیالیستی، مراکز آموزش عالی روابط خوبی با مؤسسات تجاری داشتند زیرا وزارت آموزش عالی مؤسسات را مجبور کرده بود که چنین روابطی را به منظور تحقیق و برگزاری برنامههای آموزشی مشترک حفظ کنند. چند سالی است این ارتباطات به دلیل خصوصی شدن مؤسسات تجاری دولتی و کاهش بودجه مؤسسات کاهش یافته است. همچنین در برزیل برنامههای خاصی طراحی شده که به طور مثال در این برنامه وامهایی به مؤسسات تجاری به منظور ایجاد تحقیق و توسعه داده میشود به شرطی که 15% مخارج تحقیق و توسعه آنها توسط دانشگاه تأمین شده باشد.
4- دادن وام به دانشگاهها: در دانشگاه ماکرر دراوگاندا هم دولت و هم مؤسسات خیریه نقش تسهیل کننده دارند. دولت مخارج دانشجویان مهندسی که در صنعت فعالیت میکنند را تأمین میکند و در قبال آن صنعت موظف است که هزینه مواد مصرفی آنها را در دوران کارآموزی بپردازد.
5- ایجاد ساختارهای پشتیبانی کننده مانند دفاتر ارتباط با صنعت، انکوباتورها، مراکز یا پارکهای فناوری بسیاری از دولتها نیز برنامههایی در سطح ملی یا منطقهای دارند از جمله میتوان به ایجاد ساختارها یا واسطههای پشتیبانی کننده نظیر دفاتر ارتباط با صنعت، انکوباتورها، مراکز نوآوری یا پارکهای
علمی اشاره کرد و دولتها همکاریهای خود را از این طریق انجام میدهند (محمدی و همکاران، 1383: 14-13).
پدید آمدن مفهوم «سیستم ملی نوآوری» اساساً بازتاب این درک است که تولید تکنولوژی (و همچنین علم) به خودی خود نمیتواند ضامن رشد اقتصادی و اجتماعی یک ملت باشد. همانطور که گاهانی نویسنده هندی یادآوری میکند، در دهۀ 1980 آمریکا هنوز پیشتاز تولید علم و تکنولوژی بود، اما نرخ تولید محصولات و خدمات نوآورانه شرکتهای امریکایی به هیچ وجه قابل مقایسه با شرکتهای ژاپنی نبود. ریشهیابی این تفاوت به ویژه در اواخر دهۀ 1980 به خوبی ثابت کرد که نوآوری (یا توان ایجاد محصولات نوآورانه) چیزی به مراتب بیش از تولید علم و تکنولوژی است. درک علتهای همین تفاوت، سرانجام به درک مفهوم سیستم نوآوری انجامید (اسماعیلزاده و همکاران، 1383: 22).
به طور کلی میتوان از فردریچ لیست ، بابیج و کریستوفر فریمن به عنوان بنیانگذاران اصلی مفهوم سیستم ملی نوآوری یاد کرد.
اولین دسته، نوشتهای که در ایجاد مفهوم سیستم ملی نوآوری مورد استفاده قرار گرفت، مقالهای منتشر نشده مربوط به کریستوفر فریمن در سال 1982 بود که در آن زمان وی به عنوان یکی از اعضای گروه علمی کارشناسان کشورهای OECD کار میکرد. عنوان این مقاله «زیرساختهای تکنولوژیکی و رقابت ملی» بود و بر اهمیت نقش فعال دولت در ارتقاء و توسعۀ زیرساختهای تکنولوژیکی تأکید میکرد. این مقاله برای تقویت رقابتهای ملی در یک اقتصاد به محدود کردن استراتژیهای کوتاه مدتی چون نرخ دستمزد ملی و شاخصهای پولی تأکید میکرد. یکی از موارد اصلی این مقاله بیان این نکته بود که برای تشریح علت و چگونگی استیلای اقتصادی یک کشور بر کشورهای دیگر، باید به این نکته توجه کرد که سیستمهای تکنولوژیکی این کشور چگونه در حال وارد شدن به سایر کشورها بوده و چگونه با الگوهای ملی موجود در مؤسسات آن کشورها سازگار و یا ناسازگار میشد. اگر کشورها در سازگار کردن مؤسسات خود با تکنولوژیهای جدید مشکل داشته باشند ممکن است حتی در نقطه عطف شکوفایی تکنولوژیکی خود، دچار شکست شوند. یک سیستم نوآور سیستمی بود که نوآوری و آموزش آن زمینهای بوده، فرآیندهای تعاملی داشته باشد و نهایتاً بر اساس ساختار تولید پایهگذاری شده باشد(اسماعیلزاده و همکاران، 1383: 23).