1) مزیت رقابتی بعنوان قابلیت یک شرکت در عملکرد بهتر نسبت به صنعتی که در آن کار می کند، تعریف می شود. هم چنین و به همین نحو، شرکتی را دارای مزیت رقابتی می نامیم که نرخ سود آن بالاتر از میانگین صنعت باشد (قره چه ،ابولفضلی ،1386،49).
2) مزیت رقابتی یک کشور در یک صنعت خاص عبارت است از توانایی و قابلیت آن کشور برای ترغیب شرکت ها به استفاده از کشورشان بعنوان سکویی برای انجام دادن فعالیت های تجاری است (ولی بیگی ،1384،36).
3) مزیت رقابتی میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت از نظر مشتریان در مقایسه با رقبا است (حسینی ،مهری ،1383،192).
4) مزیت رقابتی عبارت است از اجرای استراتژی های با ارزش و معتبر به طوری که رقبا به طور همزمان قادر به کپی کردن از استراتژیهای موجود نباشند (گوپتا، 2004، 10).
5) مزیت رقابتی، ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می کند به نحوی که درآن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی شود (حسینی ،مهری ،1383،192).
6) مزیت رقابتی ارزش های قابل ارائه بنگاه برای مشتریان است به نحوی که ارزش های ایجاد شده از هزینه های مشتری بالاتر باشد (راسخی،1387،35).
2-2-3- ابعاد مزیت رقابتی:
در مکتب منبع مدار چهار عامل به عنوان ابعاد مزیت رقابتی معرفی شده اند. این ابعاد عبارت است از: کیفیت، کارایی، نو آوری و پاسخگویی به مشتریان (ده یادگاری ،1384،140).
2-2-3-1- کارایی:
برای اندازه گیری کارایی، هزینه های ورودی مورد نیاز برای تولید ستاده ای مشخص را محاسبه می نمایند. زمانی که یک شرکت از کارایی بیشتری برخوردار باشد، هزینه های ورودی برای تولید ستانده ای در آن پایین است (ده یادگاری ،1384،140).
کارایی با معیار هزینه مورد نیاز برای تولید خروجی ارزیابی می شود و سازمان کارا سازمانی است که هزینه کمتری برای تولید خروجی های همسان با سازمان های رقیب داشته باشد. کارایی به سازمان کمک می کند تا به مزیت «هزینه پایین» دست پیدا کند.
یک راه رسیدن به کارایی بالا، استفاده از ورودی ها به روشی با بیشترین بهره وری است. مهمترین بخش کارایی برای اغلب سازمان ها بهره وری نیروی انسانی است که معمولاً به وسیله میزان خروجی به ازاء هر فرد اندازه گیری می شود.
اگر موارد دیگر را ثابت فرض کنیم، سازمانی که به ازاء هر فرد بالاترین بهره وری را دارد کمترین هزینه ی تولید را نیز در آن صنعت دارا می باشد. به بیان دیگر سازمان مذکور از مزیت رقابتی مبتنی بر هزینه برخوردار است (خداداد حسینی ،1387،72).
2-2-3-2- کیفیت:
محصول یا خدمت با کیفیت، محصول و یا خدمتی است که بتواند کاری را که به خاطر آن طراحی شده است به خوبی انجام دهد (ده یادگاری ،1384،140).
کالاها و خدمات با کیفیت، کالاها و خدماتی هستند که قابل اعتماد هستند بطوریکه این اعتماد تضمین می کند که کالاها یا خدمات، کاری را که برای انجام آن طراحی شده اند، به خوبی انجام می دهند. تأثیر کیفیت بالای محصول بر مزیت رقابتی تأثیر دو گانه است.
اول اینکه، ارائه محصولات با کیفیت بالا، شهرت مارک برای شرکت تولید کننده به ارمغان می آورد. شهرت افزایش یافته مارک شرکت نیز به وی اجازه می دهد که قیمت بالاتری را برای محصول خود مطالبه کند.
دوم، اثر کیفیت بر مزیت رقابتی از کارایی بیشتر نشأت می گیرد و لذا هزینه ی پایین به ازاء هر واحد محصول با کیفیت بالاتر محصول همراه است. عمده ترین تأثیر در این زمینه، اثر کیفیت بر بهره وری است.
کیفیت محصول به معنی این است که وقت کارمندان کمتر صرف دوباره کاری محصولات معیوب می شود و زمان کمتری نیز باید صرف اصلاح اشتباهات و خطاهای کالاهای معیوب شود. این امر می تواند به معنی بهره وری بالاتر نیروی انسانی و هزینه ی پایین تر به ازاء هر واحد محصول تفسیر شود. بنابراین کیفیت بالای محصول نه تنها به شرکت اجازه می دهد که قیمت بالاتری را برای محصولات با کیفیت خود مطالبه کند، بلکه هزینه ها را نیز پایین می آورد (خداداد حسینی ،1387،72).
2-2-3-3- نوآوری:
نوآوری عبارت است از هر راه حل نو و جدیدی که یک شرکت بدان طریق عمل و یا کالایی را تولید نماید. نوآوری شامل پیشرفت در انواع کالاهای فرآیندهای تولید، سیستم های مدیریت، ساختار سازمانی و استراتژی های ایجاد شده توسط یک شرکت است (ده یادگاری ،1384،140).