ساختار سازمانی دارای ارکان سه گانه ای است که نخستین رکن آن میزان فعالیتها و کارهایی است که درآن سازمان تقیسم یا از هم تفکیک می شود، لذا هر قدر فعالیتهای سازمان گسترده تر و به اجزای بیشتری تقسیم شده باشد، سازمان از پیچیدگی بیشتری بر خوردار خواهد بود. به طور کلی این ویژگی را پیچیدگی سازمانی می گویند. به رکن دوم ساختار سازمانی، رسمی شدن کارها و فعالیتها اطلاق می کنند و به سومین رکن تمرکز می گویند که نشان دهنده قدرت تصمیم گیری است. این سه رکن در هم ترکیب و یا ادغام می شوند و از مجموع آنها ساختار سازمانی به وجود می آید. (اعرابی، 1385)
پیچیدگی: پیچیدگی سازمانی به سه شکل تجلی می کند: افقی، عمودی وپراکندگی جغرافیایی. هر قدر تعداد مشاغل یا وظایف در یک سازمان متفاوت و متنوع باشد، سازمان از نظر افقی پیچیدگی بیشتری خواهد داشت، زیرا تخصص ها و کارهای گوناگون موجب می شود که اعضای سازمان نتوانند با یکدیگرارتباط برقرارکنند واز نظر مدیریت نیز هماهنگ کردن فعالیتها مشکل می شود.
سلسله مراتب عمودی همان عمق یا ارتقای نمودار سازمانی است و هر قدر فاصله میان بالاترین و پایین ترین مسئولان سازمان بیشتر باشد سازمان پیچیده تر خواهد بود. علت این پیچیدگی در آن است که امکانات بالقوه بیشتری برای مخدوش کردن سیستم ارتباطی وجود دارد وهماهنگ کردن تصمیماتی که مدیران سطوح مختلف می گیرند مشکل تر می شود.
پراگندگی جغرافیایی فاصله ای است که از نظر جغرافیایی بین واحدهای یک سازمان و اعضا وکارکنان آن وجود دارد. هرچه پراکندگی جغرافیایی یک سازمان بیشتر باشد،پیچیدگی آن نیز بیشتر خواهد شد.
رسمیت: رسمی بودن فعالیتهای یک سازمان دومین رکن ساختار آن است. اگر فعالیتها وکارها بسیار رسمی باشد و بتوان جزئیات آنچه را که باید انجام داد، به صورتی دقیق و مشخص در قالب دستورالعمل، بخشنامه و یا روشهای مدون در آورد و ازکارکنان انتظار داشت که همیشه آنها را به کار بندند و اعمال سلیقه آنان در کار مسیر نباشد، در نتیجه نوع محصول یا خدماتی که ارائه می شود، یکسان خواهد بود. در سازمانهایی که کارها چندان رسمی نباشد، افراد آزادی عمل دارند، کارها انعطاف پذیر است و افراد می توانند در بسیاری از موارد نظر شخصی خود را در کارها اعمال کنند. استاندارد کردن کارها نه تنها امکان رفتارهای مختلف را از جانب کارکنان منتفی می سازد، بلکه حتی به آنان اجازه نمی دهد که به فکر راههای متفاوت باشند.
تمرکز: سومین رکن ساختار سازمانی تمرکز است. در برخی از سازمانها، مدیران ارشد همه تصمیمات را می گیرند و مدیران رده پایین تر تنها دستورات مقامات ارشد را اجرا می کنند. نقطه مقابل اینها، سازمانهایی هستند که تصمیم گیری ها را به مدیرانی واگذارمی کنند که مستقیما در گیر امور اجرایی هستند.حالت اول را متمرکز و حالت دوم را غیر متمرکز گویند.(الوانی، دانایی فرد، 1390)
2-1-7-2 ارتباط هدف و استراتژی با متغیرهای ساختاری:
میلز و اسناور استراتژی های سازمان را به چهار نوع: تدافعی، تحلیلگر، آینده نگر و انفعالی تقسیم کردند.که هدف، ویژگی ساختار و محیط هر کدام از استراتژیها در نمدار6-2 توضیح داده شده است.
نمودار 2-6:
ویژگیهای ساختاری
محیط
د هدف
استراتژی
کنترل‌شدید،متمرکز، رسمی
طبقه بندی و تقسیم امور به شدت
ثابت وپایدار
ثبات و کارایی
تدافعی
ا امورجاری تحت کنترل شدید،نسبتا م متمرکز،کارهایی که به تازگی شروع م می شود چندان تحت کنترل نیست
در حال تغییر
ثبات وانعطاف پذیر