مستر و همکاران (2013) در تحقیقی به بررسی رابطه بین محدودیت های مالی و سیاست تقسیم سود بین سالهای 1990-2011 در شرکتهای آمریکایی پرداختند. نتایج تحقیقات ایشان نشان داد که شرکتهایی با محدودیت های مالی، در مقابل شرکتهایی با عدم محدودیت، سود زیادی تقسیم می کنند و بازده سهام غیرعادی دارا می باشند. به خصوص در مورد شرکتهایی که در رقابت بازار نقش عمده دارند.
تاناتا (2012) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود در کشور تایلند پرداخت. یافته های تحقیق ایشان نشان داد که شرکتهای که دارای تمرکز مالکیت بیشتری هستند یا عمده ترین سهامدار آنها یک موسسه باشد سود بیشتر توزیع می کنند نتایج نشان داد این موضوع در مورد زمانی که یک موسسه درصد بالایی از سهام شرکت را در اختیار داشته باشد بیشتر مشهود می باشد.
باس همچنین درتحقیقی در سال (2009) به بررسی رابطه بین سیاست تقسیم سود و تورم در شرکت های استرالیا با استفاده از آزمون هم انباشتی پرداخت. در این مطالعه نیز باس دریافت که تورم باعث افزایش پرداخت سود توسط شرکت ها می شود.
کوکی و همکاران (2009) ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود را در بازار سهام تونس مورد بررسی قرار دادند نتایج نشان داده شرکتها ی تونسی با ساختار مالکیت بسیار تمرکز یافته سود سهام بیشتری را توزیع می کنند و یک رابطه مثبت میان سیاست تقسیم سود و ساختار مالکیت وجود دارد.
آندرز والگرن (2006) درتحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و خط مشی تقسیم سود در کشور سوئد با تقسیم بندی شرکتها به شرکتهای ثبت شده (عمومی) و شرکتهای ثبت نشده (خصوصی) پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که شرکتهای ثبت شده تمایل بیشتری به پرداخت سود سهام نسبت به شرکتهای ثبت نشده دارند.
گونزالس و همکاران (2010) ارتباط بین پرداخت سود سهام و ساختار مالکیت برای شرکتهای 5 کشورآمریکای لاتین را بررسی کردند آنها کنترل مالکیت را برای تصمیمات پرداخت سود سهام مهم دانسته و یافته ها ی تحقیق آنها وجود یک رابطه شکل بین تمرکز مالکیت و پرداخت سود سهام را نشان داد به طوری که وقتی تمرکز مالکیت پایین باشد تاثیر منفی بر پرداخت سود سهام دارد وقتی که تمرکز مالکیت بالا باشد تاثیر مثبت بر پرداخت سود سهام دارد.
2-5-1-3 تاثیر رقابت بر سیاست تقسیم سود :
کااو و چن (2013) در تحقیقی به بررسی تاثیر ساختار رقابت محصول بر سیاست تقسیم سود در بورس اوراق بهادار تایوان پرداختند. ایشان در تحقیق خود از متغییر هرفیندال- هریشمن برای اندازه گیری رقابت محصول استفاده کردند. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری بین رقابت محصول و سیاست تقسیم سود وجود دارد.
2-5-2 پژوهش های داخلی:
2-5-2-1 رقابت بازار محصول:
خدامی پور و بزرایی (1392) در تحقیقی به بررسی رابطه رقابت بازار محصول با ساختار هیات مدیره و کیفیت افشا در 105 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. ایشان برای آزمون فر ضیه ها از الگوی رگرسیون لجستیک استفاده کردند. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که بین متغییر هرفیندال- هیرشمن و موانع ورود با کیفیت افشا، رابطه منفی و معناداری وجود دارد که بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین رقابت و کیفیت افشا می باشد. یافته های مربوط به تاثیر حاکمیت نیز نشان داد که متغییر هرفیندال- هریشمن و شاخص موانع ورود بر رابطه بین استقلال هیات مدیره و کیفیت افشاء تاثیر معناداری ندارند.
پورحیدی و غفارلو(1391) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختارهای رقابتی محصول و محافظه کاری مشروط در گزارشگری مالی بین سالهای 1380 تا 1388 در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. ایشان در مطالعات خویش از 5 عامل قابلیت جانشینی محصولات، حجم تقاضا، موانع ورود، نسبت تمرکز، و تعداد شرکتها جهت بررسی رقابت محصول استفاده کردند و از مدل باسو نیز برای سنجش محافظه کاری مشروط استفاده کردند . یافته های ایشان نشان داد که بین قابلیت جانشینی و محافظه کاری مشروط ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین، ارتباط بین موانع ورودی و محافظه کاری مشروط مطابق انتظار، معکوس و معنادار بوده است. نهایتا دریافتند که بین نسبت تمرکز و محافظه کاری مشروط براساس پیش بینی ها ارتباط معکوس، ولی ضعیف مشاهده می شود. آزمون فرضیه کلی ایشان نیز بیان داشت که بین ساختارهای رقابتی محصولات و محافظه کاری مشروط در گزارشگری مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
نمازی و ابراهیمی (1391) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار رقابتی بازار محصول و بازده سهام پرداختند ایشان در تحقیق خود از متغییرهای هرفیندال و هریشمن، متغییر لرنر و متغییر لرنر تعدیل شده به عنوان معیارهای ساختار رقابتی بازار محصول در 87 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1381 تا 1388 استفاده کردند. نتایج حاصل از تحقیق ایشان که به روش داده های ترکیبی انجام گردید نشان داد که بین متغییر هرفیندال – هیرشمن با بازده سهام شرکتهای مورد بررسی رابطه منفی وجود دارد، اما این رابطه معنار نیست. افزون بر این، بین متغییر لرنر و متغییر لرنر تعدیل شده با بازده سهام رابطه ی منفی معناداری وجود دارد. یافته های ایشان نشان داد که هرچقدر رقابت در بین صنایع بیشتر باشد، بازده سهام نیز بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر، شرکتهای موجود در صنایع رقابتی بازده بیشتر کسب می کنند که این امر باپیش بینی فرضیه های تخریب خلاقانه و موانع ورود سازگار است.
ستایش و کارگر فرد (1390) در تحقیقی به بررسی تاثیر رقابت در بازار محصول
بر ساختار سرمایه در 86 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1381 تا 1388 پرداختند. روش مورد استفاده در این پژوهش روش داده های پانلی بود. یافته های پژوهش ایشان نشان داد که رقابت در بازار محصول و ساختار صنایع مختلف متفاوت از هم هستند. افزون براین ، در حالت استفاده از شاخص q توبین و هرفیندال- هریشمن به عنوان شاخص اندازه گیری رقابت در بازار محصول، رابطه مثبت و معناداری بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه شرکت ها وجود دارد که موید نظریه شکار است. اما در حالت استفاده از شاخص نسبت تمرکز 4 بنگاه، شواهد دال بر وجود رابطه ی معنادار بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه یافت نشد. از دیگر نتایج این پژوهش تایید وجود رابطه خطی و از نوع درجه سه، بین شاخص Q توبین و ساختار سرمایه است. همچنین، با بررسی حالت پویای رابطه بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه، نشان داد که در صنایع مورد بررسی، ساختار سرمایه هدف وجود دارد و سرعت تعدیل ساختار سرمایه صنایع 45% می‌باشد.
2-5-2-2 سیاست تقسیم سود:
در تحقیق انجام شده توسط خدادادی و همکاران (1384) تاثیر ساختار حاکمیت شرکتها ( میزان نحوه تاثیر گذاری سهامداران نهادی و سهامداران حقیقی ) بر سیاست های تقسیم سود اتخاذ شده از سوی آنها مورد بررسی قرار گرفت چگونگی این تاثیر با استفاده از مدلهای رگرسیون کمترین مربعات خطا و مدل لجستیک در سطح خطای 5 درصد مورد آزمون قرار گرفت . نتایج آزمون مدل اول نشان داد که بین ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین نتایج آزمون مدل لجستیک حاکی از آن است که ساختار مالکیت بر سیاست های تقسیم سود تاثیر معنا داری دارد.
خداداد و آقاجری (1388) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار مالکیت شرکت و سیاست تقسیم سود سهام پرداختند. ایشان برای بررسی چگونگی این تاثیر از مدلهای رگرسیون کمترین مربعات خطا و مدل لجستیک در سطح خطای 5% استفاده کرد. نتایج آزمون نشان داد که بین ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین نتایج آزمون مدل لجستیک حاکی از آن است که ساختار مالکیت بر سیاست تقسیم سود تاثیر معناداری دارد.
صادقی شریف و بهادری (1388) در تحقیقی به بررسی تاثیر ساختار مالکیتی بر نسبت پرداخت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند.نتایج تحقیقات نشان داد که میزان مالکیت بزرگ ترین سهامدار و همچنین میزان 5 سهامدار بزرگتر بر روی نسبت پرداخت سود شرکت تاثیر مثبت دارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد که هرچه مالکیت سهامداران حقیقی در یک شرکت بیشتر باشد باعث می شود که نسبت پرداخت سود آن کاهش یابد.
ستایش و همکاران (1389) در تحقیقی به بررسی تاثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیئت مدیره بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند.یافته های تحقیق حاکی از این بود که مالکیت شرکتی و استقلال هیئت مدیره به طور مثبت و مالکیت نهادی به طور منفی،نسبت سود تقسیمی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تحت تاثیر قرار می دهد. با وجود این، شواهدی دال بر وجود رابطه معنادار بین مالکیت مدیریتی و میزان تمرکز مالکیت با سیاست تقسیم سود مشاهده نشد.
انواری رستمی و همکاران(1392) در تحقیق به بررسی تاثیر ساختارهای رقابتی بازار محصول بر سیاست های تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. ایشان در تحقیق خود از شاخصهای( تمرکز صنعت، قابلیت جانشینی محصول، اندازه بازار، موانع ورود به بازار و تعداد شرکتهای فعال) به عنوان معیارهای رقابت در بازار محصول استفاده کردند. ایشان برای آزمون فرضیه ها از روش داده های ترکیبی استفاده کردند و سپس از نمره رقابت که یک معیار ترکیبی برای سنجش رقابت است استفاده کردند. نتایج یافته های ایشان نشان داد که قابلیت جانشینی محصولات و اندازه بازار دارای رابطه مثبت و معنی دار با تقسیم سود می باشد ولی دیگر شاخصها رابطه ای با سیاست تقسیم سود ندارند.