تعریف عملیاتی: ما در اینجا سه مولفه برای ترجیحات افراد در نظر گرفته ایم: رژیم غذایی، الگوی پوشاک و سلیقه هنری. این مقوله ها هم از اولویت بیشتری در سلسله مراتب نیاز ها برخوردارند و هم اهمیت شایانی در تجارب زیسته زندگی روزمره دارند. دو مقوله اول ارتباط تنگاتنگی با ساخت تجسدی و بازنمایی دارند، تاثیرات آن ها به صورت و در بدن فرد هویدا می گردند و از این رو معیارهای مهمی برای نمایش منزلت و تمایز به شمار می روند و مولفه سوم سلیقه هنری از جمله حوزه هایی است که تا حدود زیادی از تعیین عوامل اقتصادی و عرصه ضرورت خارج شده است و به مساله فرهنگی و دلالتی تبدیل شده است. بنابراین بررسی تفاوت های موجود در این عرصه نیز برای مطالعه ترجیحات فرد از منظر عوامل غیر اقتصادی ضروری به نظر می رسد.
رژیم غذایی: منظور ار رژیم غذایی ذائقه و ترجیحات افراد در انتخاب و مصرف انواع غذاها و نوشیدنی ها است. برای تحلیل تفاوت های موجود دیدگاه و الگوی بوردیو را به کار گرفته ایم. به این منظور برای تمایل به تغییر رژیم غذایی سوال زیر مطرح می شود:
چقدر تمایل به تغییر رژِیم غذایی خود را دارید؟
الگوی پوشاک: در فرهنگ بشری در اثر بصری شدن فزاینده نمادهای منزلت و جایگاه اجتماعی فرد، لباس این مزیت را دارد که همیشه در معرض دید است. بوردیو در قالب ایده تمایز و بر اساس انواع سرمایه های تحت تملک افراد و بودریار در قالب مد که یک نهاد اجتماعی خاص دوران مدرنیته است به بررسی الگوی مصرف پوشاک پرداخته اند. منظور ما از الگوی پوشاک انواع مدل ها و لباس هایی است که افراد از آن ها استفاده می کنند(بعد عینی) و دوم شیوه تعیین الگوها و مدل ها به عبارتی معیارهای انتخاب لباس(بعد ذهنی) است. به این منظور برای تمایل به تغییر الگوی پوشاک سوال زیر مطرح می شود:
چقدر تمایل به تغییر الگوی پوشاکی خود دارید؟
سلیقه هنری: عصاره دیدگاه بوردیو، تاکید بر سلسله مراتب عمودی ذائقه ها بر مبنای تمایزات طبقاتی است. بر این اساس، موجودیت اجتماعی ذائقه های فرهنگی یک استوانه است که در بالای آن نخبگان با ذائقه های خوب و در پایین آن طبقات فرودست با ذائقه های عامیانه قرار گرفته اند(فاضلی،1384: 35). مبنای کار ما نیز در عرصه سلیقه هنری، همین تمایزگذاری بوده است. اما با این تفاوت که باز هم مقوله دیگری تحت عنوان سلیقه میان مایه به دو مقوله فوق اضافه شده است. منظور از سلیقه هنری ارجیحت یا گرایش به اقلام خاصی از محصولات هنری است(چاووشیان،1381: 81).که ما در این تحقیق از سوالات زیر برای سنجش آن استفاده نموده ایم:
چقدر تمایل به تغییر زمینه مطالعاتی خود دارید؟
چقدر تمایل به تغییر در سلیقه خود در دیدن این فیلم هایی که اکنون مشاهده می کنید دارید؟
چقدر تمایل به تغییر نوع موسیقی که الان مورد استفاده قرار می دهید دارید؟
همه سوالات(5 سوال، بخش هفتم پرسشنامه) ترجیحات افراد را بروی طیف لیکرت می سنجد. گزینه “خیلی کم” امتیاز 1، گزینه “کم” امتیاز 2، گزینه “تا حدودی/ متوسط” امتیاز 3، گزینه “زیاد” امتیاز 4 و گزینه “خیلی زیاد” امتیاز 5 را دریافت می کنند. با توجه به این هر پاسخگو از مجموع گویۀ مطرح شده در شاخص ترجیحات(5 گویه) قادر خواهد بود امتیازی بین حداقل 5 و حداکثر 25 را برای متغیر ترجیحات کسب کند و در یکی از قسمتهای طیف زیر قرار گیرند:
25 2/18 6/11 5
بالا متوسط پایین
25 2/18 6/11 5
بالا متوسط پایین
طیف میزان دسترسی به ترجیحات پاسخگویان
افرادی که امتیازی بین 5 تا 6/11را کسب کنند، میزان دسترسی به ترجیحات شان درسطح «پایین» قرار میگیرد.
افرادی که امتیازی بین 6/11 تا 2/18 را کسب کنند، دسترسی به ترجیحات شان درسطح «متوسطی» قرار میگیرد.
افرادی که امتیازی بین 2/18 – 25 را کسب کنند، میزان دسترسی به ترجیحات شان درسطح «بالایی» قرار میگیرد.
3-8-2-4- استحقاق(احساس عدالت)
تعریف نظری: استحقاق به نقطه ای متعادل بین مشارکت و پاداش دلالت دارد. یعنی هر چه یک فرد مثلا در امر سرمایه گذاری، بیشتر سهام بخرد باید سود بیشتری هم ببرد، اگر غیر این رخ دهد بی عدالتی در جامعه به وجود می آید(فیتزپتریک،1383:24).
تعریف عملیاتی: این متغیر به وسیله معرف های زیر تعریف عملیاتی و مورد سنجش قرار گرفته است:
انطباق بین میزان کار و درآمد