وندرلیندن، b 2005، مجموعه‌ی این صفات، قیود و اهداف را طبقه‌بندی و معرفی کرد.
طبقه‌‌بندی صفات
در طبقه‌بندی صفات سؤال یا آزمون، دو طبقه ارائه می‌شود. نوع صفات و سطح صفات. تشخیص و تعیین درست نوع و سطح یک صفت با اهمیت است، زیرا به طراح کمک می‌کند تا تست را به دقت مدل‌یابی کند.
الف).نوع صفت یا خصیصه
انواع صفات عبارتند از:
صفات کمّی: نمونه‌هایی از صفات کمّی عبارتند از؛ تعداد کلمات، زمان‌های مورد انتظار پاسخ، فراوانی استفاده از محرک‌ها یا سؤالات قبلی، اعتبار، آماره‌هایی از قبیل مقادیر p سؤال، آگاهی سؤال و شاخص‌های DIF سؤالات. ویژگی مشترک همه‌ی صفات کمّی این است که، این صفات مقادیر عددی به خود اختصاص می‌دهند. این مقادیر می‌توانند عدد حقیقی (برای مثال، زمان پاسخ و آگاهی سؤال) یا عدد صحیح (تعداد کلمات) باشند. نوع اعداد، نقش زیادی در فرمول‌بندی یک صفت کمّی ندارد.
صفات طبقه‌ای: نمونه‎هایی از صفات طبقه‌ای عبارتند از؛ طبقه یا حوزه‌ی محتوایی، چهارچوب و فورمت پاسخ، سطح شناختی (دانش، به‌کاربستن و …)، استفاده از اطلاعات کمکی برای پاسخ به سؤال (نمودار، جدول)، عملیات ذهنی مورد نیاز برای حلّ یک سؤال و نویسنده یا طراح سؤال. ویژگی مشترک همه‌ی صفات طبقه‌ای این است که، این صفات خزانه‌ی سؤال را به زیرمجموعه‌هایی از سؤالات با صفات یکسان تقسیم‌بندی می‌کنند. برای مثال، مجموعه‌ی سؤالات در زمینه‌ی زیست شناختی، یا مجموعه‌ای که در بردارنده‌ی سؤالات چهارگزینه‎ای است.
صفت منطقی: این صفات از صفات کمّی و طبقه‌ای متفاوت هستند. زیرا آنها صفات یک سؤال را نشان نمی‌دهند، بلکه خصیصه‌های جفتی، سه‌تایی و غیره‌ی سؤالات می‌باشند. خصایص منطقی شامل روابط ورود و خروج بین سؤالات می‌باشند. نمونه‌هایی از روابط خروج مواقعی پیش می‌آید که دو یا سه سؤال نتوانند همزمان با یکدیگر در یک آزمون قرار گیرند، به دلیل اینکه، یک سؤال راهنمای حلّ سؤال یا سؤالات دیگر می‌باشد، به این سؤالات دشمن یا متضاد می‌گویند. روابط ورود زمانی مطرح می‌شود که سؤالات به مجموعه‌ای یکسانی از محرک‌ها تعلق داشته باشند، به طوری‌که انتخاب یک سؤال، انتخاب سؤال دیگری را نیز در پی داشته‌باشد.
ب). سطح صفات
مجموعه‌ی صفات در سطوح زیر قرار می‌گیرند. البته سطح صفت در ارتباط با نوع صفت، تفسیر خواهد شد.
سطح سؤال: نمونه‌های آن شامل، میزان آگاهی سؤال، تعداد کلمات و سطح شناختی سؤال و … می‌باشد. ترکیب چند صفت از سؤالات، صفات سطح بالاتر را تشکیل می‌دهند.
سطح محرک: زمانی که خزانه‌ی سؤال شامل مجموعه‌ای از سؤالاتی است که در مورد یک محرک مشترک باشند، این سطح مطرح می‌شود.
سطح مجموعه‌ای از سؤالات: صفات در این سطح، اغلب ترکیبی از صفات تک تک سؤالات می‌باشند.
سطح تست: نمونه‌هایی از صفات تست، عبارتند از؛ طول تست، TIF، ضریب اعتبار کلاسیک، توزیع محتوای سؤال، تعداد کل کلمات و غیره. صفات در این سطح همیشه کمّی هستند و ترکیبی از صفات سطوح پایین‌تر می‌باشند.
سطح تست‌ها چندگانه: زمانی‌که مسئله شامل سرهم کردن، مجموعه‌ای از تست‌ها باشد، به این سطح می‌رسیم. در این سطح به صفات اضافی برای نتایج کلی نیاز داریم. مانند، میزان سؤالات همپوش در تست‌ها، درجه‌ی موازی بودن تست‌ها و غیره.
قیود و اهداف
وندرلیندن، 2005 بیان کرد که، علی‌رغم این‌که هریک از صفات آزمون تفاوت‌های ظاهراً زیادی با یکدیگر دارند، امّا، هر یک شرایط یکسانی را بیان می‌کنند. در صورتی‌که این صفات به شکل ساده، مختصر و کامل نوشته شوند، چهارچوب اساسی از یک قید یا یک هدف برای آن صفت برقرار می‌شود. او بیان کرد که:
صفت در یک تست، درصورتی یک قید است که یک حدّ بالا یا پایین داشته باشد.
صفت در یک تست، درصورتی یک هدف است که مقدار بیشینه یا کمینه داشته باشد.
درصورتی‌که، قیود به صورت برابری یا نابرابری ریاضی مدل‌یابی می‌شوند، اهداف به صورت توابع ریاضی مدیابی می‌شوند. قیود و اهداف همیشه به همراه نوع و سطح صفتی که آنها را نشان می‌دهد، بیان می‌شوند. در کل، فرآیند مدل‌یابی کردن مسئله‌ی سرهم کردن تست بر اساس چهار گام صورت می‌گیرد:
گام اول: تعیین متغیرهای تصمیم