۲)سیاستها و راهبردها
۳)مؤسسات عمومی
۴)زیرساختها
2-4-3- عوامل مؤثر در افزایش سطح بهرهوری
۱-بهبود کیفی عامل کار (نیر وی انسانی) :نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبود بهرهوری است.
۲-اصلاح روابط مدیر و کارکنان و رهبری صحیح:
بهبود روابط مدیر و کارکنان و شیوه رهبری صحیح و کاربرد روابط انسانی درست در افزایش بهرهوری فعالیتهای دستهجمعی بسیار مؤثر است.
۳- استفاده از نظرات و پیشنهادها کارکنان : اعطای فرصت به کارکنان برای مشارکت در اداره امور سازمان و ایجاد طرح پیشنهادها کارکنان و ایجاد گروههای کنترل کیفی یکی از بهترین تدابیر برای افزایش انگیزش و دلبستگی کارکنان به محیط کار و افزایش بهرهوری است.
۴-رهآوردهای فنّاورانه : تحولات تکنولوژیکی و شگردهای فنی، مقدار سرمایه و نیز کار لازم برای تولید یک واحد کالا را به میزان زیادی تقلیل داده و در نتیجه باعث افزایش بهرهوری شده است.
۵-افزایش سرمایهگذاری در تجهیزات و ماشینآلات : جایگزین کردن سرمایه به صورت تجهیزات و ماشینآلات به جای کارگران به ازدیاد محصول در ازای هر “نفرساعت کار “کمک شایانی کرده است.
۶-صرفهجوییهای ناشی از تولید در مقیاس وسیع: اندازه واحد تولیدی یا حجم تولید عامل اساسی دیگری است که در سطح بهرهوری تأثیر میگذارد.
علاوه بر موارد فوق، تغییر در کیفیت مواد اولیه، استفاده از تدابیر و نظامهای جدید در مدیریت، برخورداری از سیستمهای اطلاعاتی صحیح، ارگونومی یا مهندسی انسانی دانش هماهنگسازی میان انسان، محیط و ماشین، استفاده از حداکثر ظرفیت واحد تولیدی و غیره همگی بیتردید اثرات بارزی بر بهرهوری میگذارند.
2-4-4- عوامل مؤثر بر بهرهوری : (تقی زادگان، ۱۳۸۰ص۲۹۳-۲۸۲)
۱)عامل انسانی
بین بهرهوری نیروی انسانی و میزان به کار اندازی تواناییهای بالقوه و بالفعل افراد رابطه مستقیم وجود دارد و هرچه درصد بیشتری از این تواناییها به جریان انداخته شود میتوان انتظار بیشتری در بهبود بهرهوری داشت. در یک کلام میتوان گفت که “منابع مالی و فیزیکی خودبهخود باعث تولید و کار نمیشود بلکه این امر زمانی رخ میدهد که عنصر انسانی وارد عمل شود.”عواملی که در بهرهوری نیروی انسانی مؤثرند عبارتاند از:
گزینش صحیح نیرو، شناخت شغل، توان، آمادگی، انگیزش، نابهنگامی، حمایت سازمانی.
نابهنگامی عبارت است از فقدان دانش یا مهارت نوین یا تقلیل کارایی در انجام کار در طول زمان و، هنگامی رخ میدهد که فرد از دانش و مهارت و توانایی شغلی برخوردار نباشد(تقی زادگان، ۱۳۸۰ص۲۸۴).
عوامل زیر موجب نابهنگامی میشود:
-بی توجهی به صلاحیت و شایستگی مدیریتی
-بی توجهی به صلاحیت و شایستگی فنی
-فقدان استقلال کاری و وابستگی