4) کارکنان را ترغیب و تحریک به قبول مسئولیت می کند.
5) روحیه افراد و کارگروهی آنها را بهبود می بخشد.
6) افراد را آماده می سازد تا به هنگام لزوم، تغییراتی را که باید در دستگاه صورت گیرد به آسانی بپذیرد و اجازه بروز مشکلات در این مورد را ندهند (مهدی زاده اقدم ،1382،37).
2-1-16-2- معایب
1- گروه ها کندتر کار می کنند. برای رسیدن به تصمیم وقت بیشتری می گیرند و وقت گرانبهاست.
2- تلاش گروهی اغلب به سازش ها می انجامد که از لحاظ کارایی همواره به مناسب ترین تصمیم منتهی نمی شود.
3-گروه ها اغلب تحت تأثیر و تسلط فرد یا افراد معدودی قرار می گیرند.
4-اتکای بیش از حد به تصمیم گیری گروهی می تواند توانایی مدیریت را در اقدام سریع و قاطع در هنگام ضرورت محدود سازد (مهدی زاده اقدم ،1382،37).
2-1-17- موانع و مشکلات تصمیم گیری
1) عدم تمایل به آینده نگری و گرایش به نتایج زودرس:
کوتاه نگری و عدم توجه به آینده ای دور یکی از مشکلات عمده در تصمیم گیری است. تصمیم گیرندگان تمایل دارند به اخذ تصمیماتی بپردازند که نیازهای فوری را ارضاء نماید و نتایج کاملاً قابل پیش بینی در بر داشته باشد. آنان سعی می کنند از احتمالات مبهم، تردیدها، مخاطرات و پیچیدگی و دشواری تصمیمات حاصل از دوری نگری و تصمیم گیری های بلند مدت حذر کرده و تصمیماتی اتخاذ نمایند که در مورد آینده ای نزدیک است از این رو تصمیم گیرندگان بیشتر به ارضاء نیازهای روز و انتظارات و توقعات فعلی و جاری توجه نشان داده و پاسخگویی به آن را هدف اصلی خود می پندارند.
2) تنگناهای اطلاعاتی:
تصمیم گیرندگان اغلب از جهت اطلاعات و آمار برای تصمیم گیری در مضیقه هستند و نظر به این که اعتبار و ارزش تصمیمات به اعتبار و ارزش اطلاعات جمع آوری شده برای آنها بستگی دارد، لذا فقدان اطلاعات صحیح تا حد زیادی می تواند در فرآیند تصمیم گیری ایجاد اشکال نماید.
مهمترین مشکلات در این زمینه عبارتند از:
الف) عدم وجود یک پایگاه مطمئن و متمرکز اطلاعاتی جهت یاری دادن تصمیم گیرندگان در اخذ تصمیمات صحیح. اطلاعات موجود اغلب ناقص بوده و مربوط به گذشته هستند و به هنگام نیستند و نسبت به درستی آن نمی توان اطمینان داشت.
ب) سلسله مراتب بیش از حد در سازمان های بزرگ. زیرا اطلاعات باید سلسله مراتب طویلی را طی کند و در این جریان دستخوش تغییرات زیادی شده و صحت آنها خدشه دار می شود.
ج) اتکا صرف بر اطلاعات و گزارشات رسمی و غفلت از دریافت اطلاعات واقعی مربوط به سازمان و پیرامون.
د)تسری دادن گذشته به آینده و اتکاء صرف به اطلاعات و آمار گذشته. اغلب در تصمیم گیری به خاطر سهولت کار تصمیم گیرندگان صرفاً به اطلاعات و آمار گذشته اتکا نموده و گذشته را مبنای معتبری برای آینده می دانند. در صورتی که شرایط ثابت و بدون تغییر باشد و تحولی در آن ایجاد نشود این رویه مشکلی ایجاد نمی کند ولی در دنیای متحول و متغیر امروز که محیط های موثر برتصمیمات دائماً در حال دگرگونی است هر لحظه با لحظه پیش تفاوت دارد و این شیوه تصمیم گیری مناسب نیست (موسوی،1378،41).
3) عدم آگاهی کارکنان و احساس بی نقشی آنان در تصمیم گیری:
مشارکت ندادن کارکنان در تصمیم گیری ها موجب بی نقشی و بی تفاوتی آنان می گردد و تصمیم گیرندگان یکی از منابع خود را از دست می دهند که در واقع پشتوانه قوی برای تصمیم گیری است.
4) تصمیمات صوری و ظاهری: