از جمله آثار وی می‌توان به کتابهای ذیل اشاره کرد: وسائل الشیعه، ارجوزه فی الأرث، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، بدایه النهایه فی الواجبات و المحرمات المنصوصه.
در اینجا مناسب می‌دانم نام برخی از علما و فقها و محدثان معروف شیعه را که در این عصر می‌زیسته اند فهرست وار ذکر کنم:
قاضی نورالله شوشتری(1019ه.ق)،صاحب مجالس المؤمنین وحدود 80 اثر دیگر.
شیخ عبدالنبی جزایری (1021 ه.ق)، صاحب حاوی الاقوال و الاقتصاد فی شرح الارشاد.
میرزا محمد بن علی استر آبادی (1028ه.ق)، صاحب الرجال (منهج المقال).
سلطان العلماء، سید حسین (1098 ه.ق)، صاحب آداب الحج و توضیح الاخلاق.
فاضل تونی (1071 ه.ق)، صاحب الوافیه.
مولی خلیل قزوینی (1088ه.ق)، صاحب الصافی فی شرح الکافی.
سید نعمت الله جزایری (1112 ه.ق)، صاحب غایه المرام و کشف الاسرار و حدود 35 اثر دیگر.
شیخ احمد جزایری (1150ه.ق)، صاحب قلائد الدرر.
آقا جمال خوانساری (1125 ه.ق)، صاحب اختیارات الایام.
فاضل هندی (1137 ه.ق)، صاحب کشف اللئام.
شیخ یوسف بحرانی (1186 ه.ق)، صاحب الحدائق الناضره.
2-2-8- دورۀ هشتم: عصر جدید استنباط
مؤسس این دوره استاد اکبر، باقر بن محمد اکمل، معروف به وحید بهبهانی و آغا باقر بهبهانی (1205ه.ق) است. وی پس از ضعفی که در دورۀ اخباریان در امر اجتهاد پدید آمد، بتدریج استنباط را به بالاترین درجۀکمال خود رهنمون شد. رهبران این دوره یعنی وحید و شاگردان او در آغاز در راه مقاومت با نهضت اخباریان از بذل هیچ کوششی دریغ نمیکردند و نهایت سعی خود را به کار می‌بردند که اولاً شبهات و اتهامات اخباریان را دفع کنند و ثانیاً احتیاج به قواعد اصولی را در استنباط اثبات کنند. وحید بهبهانی کتاب الفوائد الحائریه خود را به همین منظور تألیف کرد. پس از شکست مکتب اخباری دانشمندان این عصر در راه تکمیل و تقویت راه صحیح استنباط، نهایت سعی خود را مبذول داشتند و کتب نفیسی در این زمینه تألیف کردند.دانشمندان این دوره را علاوه بر مؤسس آن می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: دستۀ نخست: شاگردان مستقیم وحید بهبهانی، مانند سید محمد مهدی بحرالعلوم (1212ه.ق)، شیخ جعفر کاشف الغطاء( 1227ه.ق)، میرزا ابوالقاسم قمی( 1231ه.ق)، سید علی طباطبائی(1231 ه.ق) و شیخ اسدالله شوشتری ( 1234ه.ق).
دستۀ دوم: شاگردان برخی از علمای گروه نخست، مانند سید محسن أعرجی کاظمی(1240 ه.ق)، شریف العلماء محمد شریف بن حسن علی(1245ه.ق)، مولی احمد نراقی( ه.1245ق)، شیخ محمد تقی بن عبدالرحیم( ه.1248ق) و صاحب جواهر(1266ه.ق).
دستۀ سوم: در رأس طبقۀ بعد شیخ اعظم، شیخ مرتضی انصاری(1281ه.ق) قرار دارد. شیخ مرتضی با ابتکارات علمی‌و شاگردان مستقیم و غیر مستقیم او تا امروز توانسته اند با تلاشهای پی گیر خود علم فقه و اصول فقه، بلکه به طور کلی اجتهاد را از لحاظ علمی‌و فنی به بالاترین مرحلۀ خود برسانند؛ لذا از نظر اینجانب تحول عظیم فقه و اصول از زمان مرحوم شیخ به بعد آغاز شده و صلاحیت دارد این بزرگ را سر سلسلۀ عظیم ترین دوره از ادوار فقه شیعه قرار دهیم.
2-2-8-1- پیدایش اخباریان و مقاومت اصولیین
بنیادهای فکری مکتبی را که اینک به «اخباریگری» موسوم شده است، در جریانهای فکری قرون اولیۀ اسلام و مقارن زمان حضور امام علیه السلام می‌توان یافت. در همین اوان در فقه عامه نیز دو جریان فکری وجود داشت: گروه اول که عمدتاً اهل حجاز بودند به «اهل حدیث» اشتهار داشتند و گروه دیگر که غالباً مقیم عراق بودند، «اصحاب رأی» نامیده می‌شدند.