انجام مصاحبه همواره یکی از روشهای مناسب برای فهم درونیات بازیگران اجتماعی بوده و با استفاده از این ابزار میتوان وارد دنیای ذهنی مردمان شده و به واکاوی تجربیات زیستهشان پرداخت. در این مطالعه، گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبهی روایی انجام شده است. در واقع، با استفاده از این روش میتوان به استخراج «پارهروایت » هایی که افراد از سرگذشت زندگی خود نقل میکنند، پرداخت. تعابیر و فهم ویژهی کنشگران از تجربههای تحول دینیشان نیز از دل چنین مصاحبهای حاصل میشود.
نکتهای که تناسب بین موضوع پژوهش و روش و ابزار پژوهش را بیشتر آشکار میکند این است که تحول در پایبندی دینی افراد نه بهصورت آنی، که در بستری زمانمند و تدریجی در طول زندهگی شکل میگیرد. این تحول ربط مستقیمی به سرگذشت کلی زندهگی افراد داشته و بازگویی آن قوین رنگ و بویی روایی بهخود میگیرد. بازگویی خلاقانهی این سرگذشت زندهگی توسط افراد در قالب روایت و به شکل یک کلّ کمابیش جامع و ساختیافته، شناخت نسبتن منسجمی از این تحول بهدست میدهد. از اینرو، به جهت فهم ارتباط تحول در پایبندی دینی افراد با بستر کلی زندهگی آنان و تحلیل این تحول در بستر زندهگی آنان، در بخش نخست هر مصاحبه از طریق طرح پرسشهایی که لزومن به زندهگی دینی فرد محدود نمیشد، تلاش شد تجربهها و روابط شکلدهندهی زندهگی فرد شناسایی شود تا بتوان به تحلیل داستان زندهگی دینی فرد در بطن جریان کلی زندهگیاش پرداخت. همچنین، این پرسشها تصویری اولیه و درکی کلی از زندهگی فرد و اتفاقاتی که از نظر خود آنان نقش تعیینکنندهای در زندهگیشان داشتهاند، بهدست داد. در قسمت دوم مصاحبهنامه نیز پرسشهایی راجعبه هرکدام از جنبههای دینداری افراد و تجربههایی که هر کدام از این جنبهها را جهت دادهاند، مطرح شد. لازم به ذکر است که در جریان انجام مصاحبهها، چه بهلحاظ نوع پرسشها و چه از نظر ترتیب آنها یکسره چنین نبود که از قالببندیهای از پیشطراحیشدهای که در مصاحبهنامه موجود بود، پیروی شود. در واقع، جنس پاسخها، نحوهی پاسخگویی افراد، اولویتها و علایق مشارکتکننده در باب موضوعهای مورد بحث، صحبتهای پیشبینینشده و… نقش مؤثری در شناور ساختن جریان مصاحبهها داشتند. مدت زمان انجام هر کدام از مصاحبهها از 1 ساعت و 5 دقیقه تا 3 ساعت و 20 دقیقه به طول انجامید که با رضایت مصاحبهشوندهگان بهوسیلهی دستگاه ضبط صدا ضبط شد. مکان و زمان مصاحبه نیز توسط خود مصاحبهشوندهگان تعیین گردید. آنچه در ادامه میآید، متن مصاحبهنامهای است که جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر تدوین شده است.
3-2-1 متن مصاحبهنامه:
تجربهها و روابط شکلدهندهی زندهگی:
با تأمل بر روی زندهگی خود، میتوانید زندهگیتان را از کودکی تا بهحال به چند دورهی عمده تقسیم کنید و راجعبه آنها توضیح دهید؟ این تقسیمبندی میتواند بر اساس تجربههای مهمی که داشتهاید، یا اتفاقات چشمگیر و جریانهای تأثیرگذاری که با آنها مواجه بودهاید و بهطور کلی هر آنچه که باعث تغییر جهت در زندهگیتان یا تغییر نگاهتان به زندهگی باشد، صورت پذیرد .
آیا روابطی داشتهاید که بر رشد شما بهعنوان یک شخص أثرگذار بوده باشد؟ این روابط صرفن به افراد و گروههایی محدود نمیشود که شما شخصن با آنها در ارتباط بودهاید. برای مثال میتواند رابطهی شما با نویسندهی کتاب خاصی باشد که بهواسطهی أثراَش از او تأثیر پذیرفتهاید .
در حال حاضر کدام روابط از نظر شما در زندهگیتان مهم است؟ برای مثال روابط صمیمی غیرخانوادهگی، خانوادهگی یا روابط کار.
الف) آیا شما شکستها، بحرانها و رنجهایی را تجربه کردهاید که زندهگیتان را بهنحو خاصی تغییر داده باشد یا رنگ خاصی به آن زده باشد؟ ب) در چنین مواقعی بر شما چه میگذرد؟ چهگونه با این سختیها کنار میآیید؟ این تجربهها چه تأثیری بر روی شما و نگاهتان به زندهگی میگذارند؟
آیا لحظات لذت، وجد، تجربههای اوج و شور خاصی داشتهاید که به زندهگیتان شکل داده باشد یا تغییرش داده باشد؟ برای مثال، در طبیعت؛ در تجربههای عاطفی، عاشقانه یا عارفانه و یا در ارتباطی الهامبخش و شورانگیز .
زندهگی دینی و جنبههای آن:
میتوانید بهطورکلی راجعبه وضعیت دینداری خانوادهتان توضیح دهید؟ دین در خانوادهی شما چه جایگاهی دارد؟
آیا خود شما بهلحاظ وضعیت دینداری با خانوادهتان همراه هستید یا خیر؟ میتوانید در این زمینه توضیح دهید؟
میتوانید اعتقادات، ارزشها و نگرشهایی که در راهنمایی و راهبری زندهگیتان مهماند را توصیف کنید؟
این اعتقادات و ارزشها چه منافعی برای شما در بر دارد؟
در گذشته چه تصوری از “خدا” در ذهن داشتید؟ این تصور در دورههای مختلف زندهگیتان چه تغییری کرده است؟ اکنون خدا برای شما چه کسی یا چه چیزی است و چه جایگاهی دارد؟ (fowler, streib & keller, 2004: 37).
وقتی که خدا را میپرستید چه احساسی دارید؟
خواندن دعا در زندهگی دینیتان چه جایگاهی داشته یا دارد؟ معمولن چه وقتهایی و تحت چه شرایطی دست به دعا برمیدارید؟ در آن لحظه چه حسی دارید؟ آیا در میزان یا کیفیت دعا کردنتان از گذشته تا بهحال تغییری رخ داده است؟ اگر پاسخ مثبت است تحت چه شرایطی این تغییر رخ داد؟
در گذشته نگاهتان نسبت به مرگ، زندهگی پس از مرگ، بهشت و جهنم و… چه بود؟ اکنون چه نگاهی نسب به این مسأله دارید؟ (در صورت بروز تغییر پرسیده شود) گویی تغییری
در دیدگاه شما در این زمینه رخ داده است، این تغییر تدریجی بوده یا ناگهانی؟ چهطور اتفاق افتاد؟
در فرهنگ دینی از گناه و ثواب زیاد صحبت میشود و کارهایی را به عنوان گناه معرفی میکنند که اگر فرد آنها را مرتکب شود در دنیا و آخرت مجازات می شود، شما چه نظری دربارهی گناه دارید، چه کارهایی را گناه میدانید؟ احساس و نظرتان در این زمینه چه تغییری کرده است؟
تا کنون راجع به این پرسش رایج که جهان از کجا آمده و به کجا میانجامد اندیشیدهاید؟ اینکه هدف از زندهگی انسان بر روی زمین چه میتواند باشد؟ «از چه زمانی» با چنین پرسشهایی مواجه شدید و چه پاسخها یا چه احتمالهایی را برای پاسخ به پرسشهایی از این قبیل در نظر میگرفتید؟ اکنون چهگونه به این پرسشها پاسخ میدهید؟
در حال حاضر احساس میکنید که زندهگیتان معنایی دارد؟ چه چیزی زندهگی را برایتان معنادار میسازد؟
چه زمانی دربارهی اعتقاداتتان بیشترین شک و تردید را روا داشتید؟ این تشکیک بیشتر در چه مواردی بود؟