اولین تحقیق درباره مدیریت سود از طریق زمانبندی فروش داراییها توسط بارتو صورتگرفته است. وی با آزمون فرضیههای مدیریت سود و نسبت بدهی به بررسی این موضوع پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران با استفاده از زمانبندی فروش داراییها تغییرات موقتی سود را هموار میسازند و محدودیتهای حسابداری در قراردادهای بدهی را کاهش میدهند.(بارتو، 2003)
بلک و همکاران به آزمون نمونه ای متشکل از شرکتهای انگلیسی، نیوزیلندی و استرالیایی پرداختند. آنها دریافتند شرکتهایی که قادر به تجدید ارزیابی داراییها هستند، برای هموار نمودن سود از زمان بندی فروش داراییها استفاده میکنند.
در نظام بهای تمام شده تاریخی، در روش متداول ارزشگذاری دارییها، از قیمتهای تاریخی برای اندازه گیری عوامل صورتهای مالی استفاده میشود. قیمتهای تاریخی علیرغم قابلیت اتکا، اشتباه زمانی دارد؛ زیرا سود ناشی از نگهداری دارایی را که مربوط به دورههای قبل است، در دوره جاری شناسایی مینماید. منطور از دوره جاری، دوره فروش دارایی است. که در آن درآمد تحقق مییابد.
بنابراین، داراییها بر مبنای بهای تمام شدهی تاریخی نگهداری میشوند و هنگام فروش به قیمت جاری یا بازار به فروش میرسند و سود یا زیان ناشی از فروش آنها در دوره فروش شناسای میگردد، لذا سود یا زیان ناشی از فروش داراییها ابزاری را در اختیار مدیران قرار میدهد تا از طریق زمانبندی فروش داراییها روی سود گزارش شده اثر گذارند. یعنی نوسانات در سود شرکت میتواند برتصمیمگیری مدیران در ارتباط با زمانبندی قروش داراییها اثر بگذارد.
محتمل به نطر میرسد، هنگامی که سود واقعی شرکت کمتر از سود مورد انتظار مدیران است، مدیران با فروش داراییهای بیشتر سعی میکنند تا سود گزارش شده را به حد مورد انتظار برسانند. یا بر عکس، زمانی که سود واقعی شرکت بالاتر از سود مورد انتظار مدیران است،آنها با فروش داراییهایی که منجر به ایجاد زیان میشود، به خاطر انگیزه مالیاتی تلاش کنند که سود گزارش شده را به سطح مورد انتظار برسانند(پاتل، 2012).
از دیدگاه نظری، ضریب P/Eبیانگر آن است که سرمایه گذاران برای هر ریال سود چه مبلغی می خواهند بپردازند؟ به عبارت دیگر، ارزش هر ریال سود چقدر میباشد. به این دلیل به مضرب سهم نیز گفته میشود. با توجه به مطالب ذکر شده این احتمال که مدیریت، برای کاهش نوسانات نسبت P/E و یا هماهنگی نسبت مزبور با نسبت P/E مورد انتظار، سود واقعی شرکت را دستکاری نمایند، وجود دارد. و یکی از روشهای دستکاری سود گزارش شده، زمانبندی فروش داراییها میباشد.
ج) مدیریت سود
2-2-3-1 مفهوم سود
یکی از اقلام مهم صورتهای مالی سود است و معمولا کاربران صورتهای مالی اهمیتی زیادی برا ی آن قائل میباشند. موضوع سود در ادبیات حسابداری از مباحثی است که صاحب نظران دیدگاهای مختلف نسبت به آن دارند. وتعریف جامع و کامل که مورد قبول اکثر صاحب نطران باشد مشکل به نظر میرسد. بطور کلی دو دیدگاه عمده در ارتباط با مفهوم سود وجود دارد. که شامل دو دیدگاه؛ مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی، مفهوم سود از دیدگاه حسابداری میباشد.
الف) مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی
در این ارتباط تعاریف زیادی توسط صاحب نطران ارایه شده است که برخی ازآنها به شرح زیر است.
– ادام اسمیت اولین اقتصاددانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد. یعنی به عنوان مبلغی که بدون برگشت از سرمایه میتوان مصرف کرد.
– اقتصاد دیگری به نام جان هیکس از انگلیس بر اساس تعریف اسمیت تشریح کرد که سود عبارت است از مبلغی که شخص طی یک دوره زمانی میتواند مصرف کند، به طوری که ثروت او در پایان دوره، همان ثروت اول دوره باشد.
– لیدان مفهوم سود را تحت عنوان منفعت معرفی میکند و منظورش لذت مداوم از داراییهای سرمایهای در طی زمان است. تفاوت بین منفعت و مصرف مورد انتظار برای دوره های خاص تحت عنوان پسانداز در نظر گرفته شده است.
ب) مفهوم سود از دیدگاه حسابداری
از دیدگاه حسابداری عموما سود بر اساس اصول و قواعدی تعریف میشود که در حسابداری پذیرفته شده است.به طور کلی حسابداران اصول وقواعدشان را بر پایه مفاهیم و مفروضاتی قرار میدهند. که ممکن است با وقایع دنیای واقعی بی ارتباط باشد مانند، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینهها با درآمدها، اصل بهای تمام شده، فرض تعهدی وغیره.
تعاریف مختلفی از سود حسابداری توسط صاحب نظران حسابداری ارایه شده که تعدادی از آنها به شرح ذیل است.
سود خالص عبارت است از مازاد درآمدها نسبت به هزینهها برای یک دوره حسابداری معین که معرف افزایش خالص در حقوق صاحبان سهام ناشی از فعالیتهای انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادهای و شرایط موثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری میشود. در سود حسابداری ار لحاظ عملیاتی به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معملات طی دوره هزینههای تاریخی مربوطه تعریف میشود(بلکوی، 1998).
همچنان که مشاهده شد اندازهگیری سود اقتصادی در مقایسه با سود حسابداری پیچیدهتر است. سود اقتصادی نسبت به سود حسابداری به واقعیت بیرونی نزدیکتر است، لذا مدیریت سود از مباحثی است که در سود حسابداری مطرح میشود. بنابراین آنچه که در بخشهای بعدی در زمینه مدیریت سود ارایه میشود، چهارچوب مفهوم حسابداری از سود است.
2-2-3-2 مفهوم مدیریت سود
فلسفه مدیریت سود، به رهگیری از انعطافپذیری روشهای ا
ستاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری میباشد. البته تفسیرهای گوناگونی هم میتوان از روشهای اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود میباشد. این انعطافپذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روشهای حسابداری است. در زمانیکه تفسیریک استاندارد بسیار انعطاف پذیراست، یکپارچگی دادهها ارائه شده در صورتهای مالی کمتر میشود. اصول تطابق ومحافظه کاری نیز میتواند باعث مدیریت سود شود.
تحلیلگران دریافتند که شرکتها باید سود سه ماهه نخست سال مالی خود را بدون اضافه نمودن به موجودی نقد و تنها با استفاده از روشهای تعهدی حسابداری، استهلاک، معافیتهای مالیاتی سرمایه گذاریها، و به حساب دارایی بردن بهره، افزایش داد. مدیران شرکت تأکیدکردهاند که این کار برای ارائه صورتهای مالی واقعیتر و قابل مقایسه کردن صورتهای مالی شرکت، با سایر شرکتهای در صنعت نام میبرند(گشتو، 1986).