شکل(2-2) پیوستار درجه اعتماد سازمانی (دایتز و هرتوگ، 2006 :563).
2-9-3-2. مدل اعتماد ازدیدگاه مارتینز
بسیاری از محققان بر جنبهها و ابعاد مختلفی در جهت توسعه تئوری اعتماد تأکید کردهاند.
مایر و دیگران برای رسیدن به این هدف پیشنهاد میکنند که باید به خصوصیات و ویژگیهای اعتماد کننده توجه شود. آنها یک مدل پیشنهاد کردهاند، همچنین بین عوامل بدست آمده از اعتماد و خود اعتماد و پیامدهای اعتماد تمایز قائل شدند. بنابر نظر شاو، عنصر کلیدی و ضروری در ایجاد اعتماد بالا در سازمانها و تیمها، به دست آوردن نتایج، عملکرد منسجم و توجه به مشارکت است. شاو نکات کلیدی مانند رویههای رهبری، طراحی سازمانی و فرهنگ سازمانی را بر شمرد. میشرا هم بر اهمیت شایستگی، گشودگی، توجه و قابلیت اطمینان تاکید کرد (مارتینز، 2002 :758-756).
بیشتر محققان فقط بر تعدادی از جنبهها یا خصوصیات اعتماد تکیه کردهاند. در تحقیقی که مارتینز انجام داد بر اعتماد در یک موقعیت سازمانی با تاکید بر ارتباط کارمندان و کسانی که به طور مستقیم به این کارمندان گزارش میدهند تمرکز دارد. در تحقیق مارتینز فقط بر اعتماد بین دو گروه تکیه نشده بلکه ابعادی که بر این روابط اثر میگذارند نیز بررسی شدهاند.
با این همه، اعتماد میتواند به عنوان فرایندی که در آن اعتماد کننده به اعتماد شونده تکیه دارد، برای انجام دادن یک عمل بنابر انتظارات مشخص، آنهایی که برای اعتماد کننده مهم هستند بدون این که به سیاستها و آسیبپذیری های اعتماد کننده توجه شود مورد تاکید قرار گیرند (مارتینز 2002: 756).
جنبههای شخصی اعتماد
مارتینز پنج ویژگی بزرگ جنبه های شخصی را به صورت زیر بیان می کند.
وظیفه شناسی: شامل رفتارهایی مانند کار سازماندهی شده و سخت که قابل اطمینان، قابل اعتماد و مسئولیت پذیر باشد. نقطه مقابل آن بیدقتی و عدم مسئولیتپذیری است.
خوشایندی: شامل رفتارهایی مانند دوست داشتن، با نزاکت و مؤدب بودن و ماهیت خوب، مشارکتی بودن، بخشیدن و عفو کردن و عاطفه و احساس خوب داشتن نقطه مقابل آن سرد و خشن و غیر منصفانه بودن است.
ثبات انسانی: شامل فقدان هیجان، افسردگی، عصبانیت، نگرانی و عدم اطمینان است. نقطه مقابل آن اعمال عصبی خواهد بود.
گشودگی تجربیات: شامل خلاقیت، نو آوری، مصمم بودن و هوشیاری است.
برون گرایی: شامل خوش مشربی، شور و اشتیاق، پرحرف و فعال بودن است. (مارتینز 2002: 759). نقطه مقابل آن دروغگویی، ساکت و کم رو و خجالتی است.
جنبههای مدیریتی اعتماد
جنبه های مدیریتی با ابعاد زیر ارزیابی میشوند:
مدیریت تیمی: این بعد به مدیریت اثر بخش تیم و موفقیت در انجام اهداف فردی و اداره کردن تعارض درون گروهها اشاره دارد.
تقسیم اطلاعات: این بُعد بر تمایل به بازخورد عملکرد فردی و آشکار کردن اطلاعات مربوط به سازمان در یک جو منصفانه اشاره دارد.
حمایت کاری: این بُعد به تمایل به حمایت کارکنان موقعی که ضرورت وجود دارد و فراهم کردن اطلاعات مربوط به شغل برای توفیق فعالیت ها اشاره دارد.
قابلیت اطمینان: که شامل تمایل به گوش دادن، توجه به پیشنهادها، اجازه دادن به دیگران که در بیان احساسات خود آزاد باشند و به قبول اشتباهات و اطمینان یافتن از اینکه کارکنان از مقام و موقعیت خود لذت میبرند و قابل اطمینان هستند اشاره دارد (مارتینز، 2002:760).
ترکیب جنبههای شخصی و مدیریتی در اعتماد سازمانی
نتایج تحقیق مارتینز نشان میدهد که بین روابط اعتماد در یک سازمان و شیوههای مدیریتی ارتباط وجود دارد. این یافته ها از تحقیق تایلر و دگوی حمایت میکند. بنا بر نظر آنها اعتماد از تصمیم کارکنان و اختیار آنها در سازمان تاثیر میپذیرد. این مدل نشان میدهد که شخصیت مدیران ممکن است، غیر مستقیم، از زیردستان تاثیر پذیرد (مارتینز، 2002:765).
خوشایندی