تاکنون بسیاری از نویسندگان مدل‏هایی را در زمینه فرآیند پیاده‏سازی مدیریت دانش ارایه داده‏اند که بیشتر آن ها از نظر محتوایی تقریبا مشابه یکدیگرند اما دارای مراحل متفاوتی هستند. اما، از آن جا که تاکنون مدل مدیریت دانشی که مورد توافق همگان باشد موجود نیست(تصویری و صالحی، 1387)، بنابراین لازم است تا ضمن آشنایی با مدل های ارائه شده در این زمینه، برحسب مورد و متناسب با موضوع مورد نظر، از آن‏ها بهره جست. در این قسمت برای دستیابی به هدف فوق، نخست، دسته بندی های ارایه شده در رابطه با مدل های پیاده سازی مدیریت دانش، معرفی می‏شود؛ سپس، با تمرکز بر مدل نوناکا و تاکوچی که مدلی نسبتاً کامل که از دیدگاه های مختلف بوده و از نظر تبیین و تولید دانش یکی از بهترین مدل ها می باشد (رفعتی و همکاران، 1387)، مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده می شود.
2-9-1- مدل هیکس
مدل هیکس(2000) یکی از مدل های عملکردی می باشد، در این مدل از چهار فرایند زیر تشکیل شده است:
ایجاد دانش: این امر به توانایی یادگیری و ارتباط برمی‌گردد. توسعه این قابلیت، دانش موجود و تجربه تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایده‌ها و ساختن ارتباط‌های متقاطع با دیگر موضوعات از اهمیت کلیدی برخوردار است.
ذخیره‌ دانش: به عنوان دومین عنصر مورد نیاز مدیریت دانش است که از طریق آن، قابلیت ذخیره سازمان یافته‌ای که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم موثر دانش فراهم می شود، بوجود می‌آید. در این سامانه، می‌بایست، دانش‌های لازم به آسانی برای استفاده همه ذخیره ‌شود.
نشر دانش: این فرایند به توسعه یک روح جمعی، که در آن افراد بعنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم ‌‌دارند و در فعالیت‌هایشان به یکدیگر وابسته‌اند، کمک می‌کند.
به کاربردن دانش: چهارمین فرایند از این ایده زمانی شروع می‌شود که ایجاد دانش بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است. این عنصر، دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل می‌کند(آمبرگ، 2001).
2-9-2- مدل مک الروی
وی با همکاری دیگر اعضای کنسرسیوم بین المللی مدیریت دانش(2002)برای مدیریت دانش، چهار چوب فکری با نام دوره عمر دانش تعریف کرده که در آن، علاوه بر نظریه نوناکا و تاکوچی، بر نکته مهم دیگری نیز تاکید شده است: «دانش تنها پس از اینکه تولید شد، وجود دارد و بعد از آن می توان آن را مهار، کدگذاری یا تسهیم نمود».
بنابراین «مک الروی» فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند یعنی تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می کند:
تولید دانش: فرایند خلق دانش سازمانی جدید است که به وسیله یادگیری گروهی، کسب دانش و اطلاعات و ارزیابی دانش انجام می‏گیرد. این فرایند مترادف یادگیری سازمانی است.
پیوسته کردن دانش: از طریق برخی فعالیت ها که اشاعه و تسهیم دانش را تجویز می کنند، انجام می‏گیرد. این عمل فعالیت هایی از قبیل اشاعه دانش از طریق برنامه وغیره، جستجو، تدریس، تسهیم و دیگر فعالیت های اجتماعی که موجب برقراری ارتباط می گردد را شامل می شود (افرازه، 1384).
2-9-3- مدل هفت سی
این مدل بر مبنای هفت واژه که حرف اول آنها « C » است، بنا شده و از این رو مدل «7 سی» لقب گرفته است. این مدل یکی از مدل های عملکردی می باشد. اجزای این مدل به همراه شرح هر یک در شکل شماره (2-2) نشان داده شده است (گراور و داونپورت، 2001).
ایجاد
Create
ایجاد و تفاهم جدید با کار با همکاران،
مشتریان و موسسات بیرونی
تسخیر
Capture
تعیین ایده های بهتر و مستند نمودن آنان
بسط
Contribute
تسهیم ایده های خود برای کمک به دیگران
همکاری