2ـ ارتقای جریان دانش ضمنی از طریق تعاملات و روابط قویتر انسانی، ایجاد انگیزه و دادن پاداش به تسهیم دانش به منظور پخش دانش در سراسر سازمان و جلوگیری از محصور شدن دانش در ذهن تعداد کمی از افراد. این کار باعث میشود که در صورت ترک سازمان توسط دانشگران، سازمان از دانش ضمنی و ذهنی آنها محروم نشود.
2-3-6) چرخه مدیریت دانش :
2-3-6-1)خلق، کسب و توسعه دانش
انباشتگی و توسعه سرمایه دانش، به شکلی اساسی به تسخیر و اعتبار دهی حکمت انباشته واقع در ذهن کارکنان و تصمیمات و فعالیت آنان بستگی دارد، اگر چه منابع دانش در خارج سازمان هم میتواند باشد. انتخاب منبع جهت کسب دانش لازم، به چند عامل بستگی دارد که عبارتنداز: اهمیت استراتژیک دانش، میزان دسترسی به دانش در موسسه و امکان گزینش منبع خارجی.
کسب دانش، شامل یک یا چند مورد از فرآیندهای زیر است:
خلق دانش در درون سازمان (مثلD& R و توسعه محصول و بازاریابی)؛
همکاری ازطریق پیوند با سایرسازمانها، دانشگاهها (موسسات علمی) یا سازمانهای تحقیق و توسعه دولتی؛
توسعه قابلیت ها ازطریق یافتن افراد خوش آتیه و برنامه های توسعه انسانی(مانند مربیگری، یادگیری استاد و شاگردی، موسسات آموزشی و دانشگاهها و برنامه های آموزش ضمن کار)؛
تهیه محصولات از فروشندگان دانش(مثل: مشاوران، تهیه کنندگان تحقیق و تکنولوژی و مخترعین)
گردآوری دانش از بازار و منابع اطلاعاتی (مثل: مشتریان، رقبا، وب و انتشارات چند رسانهای)؛
دستیابی به افراد دارای دانش؛
دستیابی به شرکتهای دارای دانش.
2-3-6-2) انتقال دانش
هدف اولیه مدیریت دانش، اطمینان از اینست که دانش معتبر و مرتبط، به موقع و مداوم به حل مساله و تصمیم گیری کمک کند. بنابراین انتقال به موقع دانش صحیح به تصمیمگیرندگان و حل کنندگان مساله، برای موفقیت موسسه، امری حیاتی میباشد.
انتقال دانش، تنها برقراری ارتباط با تسهیم اطلاعات یا در دسترس قرار دادن آن برای افرادی که به آن نیاز دارند، نمیباشد. بلکه انتقال دانش هم اشاعه دانش و هم جذب آنرا شامل میشود. اطلاعات و قابلیتها وقتی بطور موثر منتقل میشوند که گیرنده ، آنرا بقدر کافی خوب درک کند تا بطور موثر و کارا استفاده کند. ساختار و طرز کار یک موسسه ، تاثیر مهمی روی اثر بخشی انتقال دانش دارد. انتقال دانش فردی ارزش زیادی دارد و آموزشهای خصوصی و غیررسمی و شبکه اطلاعات میتواند به یادگیری فرد و سازمان کمک قابل توجهی نماید. شرکتهای نرم افزاری، محصولاتی ارائه دادهاند که جستجو، انتشار، سیاههبرداری، بازآوری و پردازش اطلاعات را بصورت خودکار انجام میدهند.
ارزیابی تکنولوژیهای قابل دسترس، که انتقال دانش و انتخاب تکنولوژی مناسب را ممکن میسازند، بخشی از طراحی ظرفیت انتقال دانش سیستم مدیریت دانش میباشد.
تکنولوژی یک توانمند ساز میباشد، اما موضوعات حیاتی درانتقال دانش، فرهنگ و حساسیت مردم میباشد.
فرهنگ تسهیم و جستجوگری دانش، به وضوح برای اثربخشی و جوابگویی شبکه اطلاعاتی و رشد اتحاد بین اجتماعات کارگران دانش، ضروری میباشد. به علاوه، فرهنگ موسسه باید برای برانگیختن، یادگیری فعالانه استاد و شاگردی و انتقال دانش ضمنی، ارزش بسیار بالایی قائل شود.
انتقال اثربخش دانش، مزایای زیادی به همراه دارد و به همین دلیل شرکتها، هزینههای قابل توجهی برای انتقال موثر دانش متحمل میشوند. درطراحی ظرفیت انتقال دانش، هزینه انتقال باید با هزینه تصمیماتی که در غیاب دانش مربوط اخذ شده و نیز هزینه دانشی که توسط افراد از سازمان خارج میشود، مقایسه و سنجش شود.
2-3-6-3)تسهیم دانش
در الگوهای سنتی، سازمانها و افراد اغلب تمایلی به انتقال و تسهیم دانشی که از آن برخودارند، ندارند. زیرا به جای اینکه به دانش به عنوان یک منبع نگاه کنند، به دانش به عنوان منبع قدرت برای منافع شخصی و ارتقاء درجه خود مینگرند. اغلب مدیران، دانش را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود، میپندارند و تمایلی ندارند که آن را با دیگران تسهیم کنند(Goh, 2002).