حسن زاده و بارانی (1390) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین معیارهای ارزیابی عملکرد و ریسکوبازده سهام پرداختهاند. نتایج تحقیقآنها نشان میدهد که ارتباط معنیداری بین معیارهای ارزیابی عملکرد نسبی و نسبت تغییرات در ارزش دفتری هر سهم با بازده سهام وجود دارد و نسبت تغییرات در ارزش دفتری هر سهم از همبستگی بیشتری نسبت به بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها با بازده برخوردار است.
همچنین این تحقیق شواهدی را فراهم مینماید که عمدتاً بین معیارهای ریسک و بازده سهام ارتباط معنیداری وجود ندارد. حاجیان و ایزدی نیا (1388) در پژوهشی به بررسی رفتار وارد در بورس اوراق بهادار تهران پرداختن این پژوهش نیز بر مبنای پارادایم روان شناسی نظریههای مالی صورت گرفته است. آنها در این مطالعه رفتار رمه وار این طور بیان داشتند که در مدل تصمیمگیری رفتار رمهوار تبعیت بیقید وشرط از سایر سرمایهگذاران مبنای اتخاذ تصمیمات است که بدون اینکه اطلاعات جدیدی منتشر شود سبب ایجاد نوسانات شدید در قیمتهای اوراق بهادار میشود. در این پژوهش دو الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهایی در دوران تنش بازار انتظار بر افزایش انحراف معیار بازده سهام است در حالیکه مطابق الگوی رفتار رمه وار به دلیل تصمیمگیری مشابه سرمایهگذاران در دوران تنش بازار انتظار میرود انحراف معیار بازده سهام کاهش یابد در این پژوهش رفتار رمهوار در چهار پرتفوی مورد آزمون قرار گرفته که در هیچکدام شواهدی دال بر وجود رفتار رمهوار مشاهده نگردیده است. بدین معنی که رفتار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادرا تهران مطابق قیمتگذاری داراییهای سرمایهای کاملاً عقلایی بوده است. با وجود عدم مشاهده رفتار رمهوار در بورس اوراق بهادرا تهران پژوهشگران این پژوهش پیشنهاد انجام مطالعه بیشتر در این زمینه را کردهاند.
دهقان (1387) در مقالهای با عنوان عوامل روانی تأثیرگذار بر سرمایه گذاری در بورس بیان کرد که عوامل دورنی و بیرونی بسیاری برای خرید سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تأثیر گذار است. وی از جمله عوامل بیرونی تأثیر گذار را عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی جامعه بیان کرده است و از جمله عوامل درونی تأثیرگذار بر خرید سهامداران را به میزان ریسکپذیری آنها میزان اعتماد به نفس و قدرت ذاتی آنها بیان کرده است.
اسلامی بیدگل و شهریاری (1386) با الهام از نظریههای مالی رفتاری به بررسی رفتار تودهوار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادرا تهران در قلمرو زمانی 1380 تا 1384 پرداختند آناه برای بررسی رفتار تودهوار از انحرافات بازده سهام از بازده کل بازار بورس استفاده کردند. نتایج نشان داد که رفتار تودهوار در دوران رونق بازار بورس اوراق بهادار وجود ندارد. ولی شواهدی از تودهواری در زمان رکورد بازار با استفاده از دادههای روزانه بازده یافت شده است.
نیکبخت و مرادی (1384) در پژوهشی به بررسی واکنش بیش از اندازه سهامدارن عادی در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یکی از تورشهای رفتاری اشاره شده در نظریه مالی پرداختهاند نتایج این پژوهش نشان داد که میتوان با بکارگیری استراتژی سرمایهگذاری (معاملاتی) معکوس بازده اوراق بهادار را افزایش داد. طبق استراتژیهای سرمایهگذاری معکوس توصیه میشود سهامی خریداری گردد که در حال حاضر بازار نسبت به آن بدبین است و سهامی فروخته شود که بازار نسبت به آن خوشبین است زیرا بر کشت قیمت و طبعاً برگشت بازده اوراق بهادار وجود دارد.
2-6- ارائه مدل مفهومی
پرتفوی سهام
مولفههای هوش عاطفی
خودآگاهی
مدیریت هیجانات
خودانگیزی
ارتباطات مناسب
جهت دهی هیجانات
بازده
ریسک
انتخاب پرتفوی سرمایهگذاری فرد
فرد(شخص سرمایهگذار)
مقایسه کلی با بازده و ریسک شاخص کل بورس
قبول یا رد فرضیات
شکل 2-5- مدل مفهوهی پژوهش
مولفههای هوش عاطفی
خودآگاهی