ارزیابی عملکرد شرکتها از موضوعاتی است که مورد توجه اقشار مختلفی از جامعه مانند اعتبار دهندگان، مالکان، دولت و حتی خود مدیران است. اهمیت این ارزیابی از نظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکرد خودشان و سایر قسمتهای شرکت و همچنین میزان پاداش صحیحی که باید به آنها پرداخت شود وحق مسلم آنهاست از نظر دولتها این ارزیابی برای رسیدن به سه هدف تخصیص بهینه منابع به عنوان هدف اصلی، توزیع عادلانه درآمد و تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائز اهمیت است؛ و از نظر بانکها و موسسات مالی تداوم فعالیت شرکت و ایمان به بقای آن برای ارائه وام و تسهیلات اعطایی به آنها از نظر نرخ و میزان؛ و بالاخره سرمایهگذاران، کسانی که حاضر نیستند در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایه گذاری کنند و چنانچه مبادرت به این اقدام کنند، خواهان بازده بیشتر هستند(گروه تحلیلی بورس نگر، 1386).
بنابراین جستجو برای یافتن شاخص ارزیابی برتر از خصوصیات تحقیقات مالی عصر حاضر است.
محققان تاکنون معیارهای گوناگونی(همچون سود خالص، سود هر سهم، سود نقدی هر سهم، نرخ بازده سرمایهگذاریها و…) را برای ارزیابی عملکرد شرکتها ارائه کردند که هرکدام از آنها پوشش دهنده برخی از کاستیهای معیار قبلی خود بودهاند.
2-6-1- نرخ بازده دارائی‌ها (ROA)
قبل از دهه 1960 مدیران به حاشیه سود تحصیل شده اهمیت داده و دفعات گردش را نادیده می‌گرفتند؛ اگر دارائی‌های اضافی در عملیات به‌کار گرفته شوند, مانند این است که هزینه‌های عملیاتی را افزایش داده‌ایم. یکی از مزایای مهم فرمول نرخ بازده دارائی‌ها (ROA) این است که مدیران را به کنترل دارائی‌های عملیاتی وادار می‌سازد و همراه با کنترل هزینه‌ها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به کنترل دارائی‌های عملیاتی نیز می‌پردازند.
متوسط داراییها / سود خالص = ROA
معایب نرخ بازده دارائی‌ها (ROA)
محدود کردن دیدگاه آتی‌نگر و عدم بررسی عواقب و اثرات آتی تصمیمات مدیریت.
یکی از دیگر نواقص نرخ بازده دارائی‌ها، همان ایراد وارد بر سود حسابداری است. یعی بهره‌گیری از اصل بهاء تمام‌ شده تاریخی که مربوط بودن اطلاعات را نقض می‌کند.
تاثیر پذیری این نرخ از عوامل خارجی و غیرقابل کنترل مدیریت, مانند شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …
بیشتر بر عملکرد کوتاه‌مدت مدیران تکیه دارد.
اگر هدف حداکثر کردن ROI باشد ممکن است که مدیران پروژهها سود ده را رد کنند(رهنمای رودپشتی، 1385؛ گروه تحلیلی بورس نگر،1386).
2-6-2- روش سود باقیماند
معیار دیگری که عملکرد مدیریت را میتواند ارزیابی نماید سود باقیمانده میباشد.
سود باقیمانده عبارت است از سود منهای بازده مورد انتظار سرمایهگذاری.
(سرمایهگذاری * نرخ بازده مورد انتظار ) – سود عملیاتی = سود باقیمانده
RI = (ROI – WACC) * CAPITAL
معیار RI نیز دیدگاه حسابداری برخوردار بوده و از ارقام حسابداری استفاده میکند ولی معایب ROI را ندارد و دیگر مدیریت انگیزه کاهش سرمایهگذاری و استفاده از منابع کمتر با ریسک پایینتر را نخواهد داشت و از منابع درهمه فعالیتهایی که سود باقیمانده مثبتی دارند استفاده می کند(رهنمای رود پشتی، 1385).
معایب روش سود باقیمانده:
چونRI بر طبق رابطه نوشته شده، بر اساس ROI است پس بر اساس بهای تاریخی میباشد و از ارزش بازار تبعیت نمیکند.
مشکل اساسی آن مقایسه دو واحد تجاری یا دو مرکز سود با اندازههای مختلف است به این دلیل که واحد تجاری یا مراکز سودی که دارایی بیشتری را سرمایهگذاری نمودهاند را نمیتوان با واحد تجاری یا مرکزی که میزان سرمایه بکار گرفته شده و سرمایهگذاری کمتری دارند مقایسه نمود.
2-6-3- معیار ارزش افزوده اقتصادی(EVA)