همه سال تا قبل از خاتم امر تصفیه، با رعایت شرایط و تشریفاتی که در این قانون و اساسنامه شرکت پیش بینی شده است و همچنین عدم تسلیم صورت دارایی منقول و غیر منقول و ترازنامه و حساب سود و زیان عملیات مربوط به مجمع مذکور به انضمام گزارشی حاکی از اعمالی که تا آن موقع انجام داده اند. ادامه دادن به عملیات امر تصفیه پس از خاتمه دوره متصدی مدیریت تصفیه مشروط به آن که تمدید مأموریت خود را خواستار نشده باشند. اعلام ننمودن ختم تصفیه به مرجع ثبت شرکت ها در ظرف مدت یک ماه پس از خاتمه آن، توزیع کردن وجوه باقی مانده پس از ختم تصفیه، متعلق به سهامداران و بستانکارانی که طلب خود را وصول ننموده اند در حساب مخصوص در یکی از بانک های ایرانی. عدم اطلاع تودیع وجوه باقی مانده مذکور به اشخاص ذینفع در طی آگهی ختم تصفیه.117
طبق ماده 269 ل.ا.ق.ت مصوب 1347 مدیر تصفیه یا مدیران در شرکت سهامی که مرتکب جرائم زیر شوند به حبس تأدیبی از 1 سال تا 3 سال محکوم خواهند شد:
در صورتی که اموال یا اعتبارات شرکت در حال تصفیه را برخلاف منافع شرکت یا برای مقاصد شخصی یا برای شرکت یا مؤسسه دیگری که خود به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن از نفع می باشند مورد استفاده قرار دهند.
2- در دیگر شرکت ها قانون گذار موارد خاصی را درباره مسؤولیت کیفری آنان پیش بینی ننموده است ولی به نظر می رسد بتوان آن مواردی را که قانون گذار در مورد شرکت سهامی آورده است و برای آن مجازات تعیین نموده است به شرکت های دیگر نیز تسرّی داد البته مواردی را که در شرکت کلانی و دیگر شرکت ها یکی باشند.
مبحث دوم: اداره امور شرکت منحل شده
پس از آن که مدیر تصفیه مشخص گردید حال به نحو? اداره کردن آن و وضعیتی که یک شرکت پس از انحلال دارد صحبت می کنیم.
گفتار اول: تاریخ آغاز تصفیه و مدت آن:
طولانی شدن زمان تصفیه علی القاعده موجبات ایجاد هزینه های زیاد و ضرر و زیان صاحبان سهام و یا اشخاص ذی نفع دیگر را فراهم می آورد و چه بسا اطمینان مردم را از شرکت های تجارتی بکاهد، لذا مدیران تصفیه می بایست هر چه سریع تر و در حداقل زمان ممکن عملیات تصفیه را به انجام برسانند و ختم عملیات تصفیه را اعلام کند. بدین منظور قانون گذار، در شرکت سهامی جهت زمانی خاصی را پیش بینی نموده است تا از طولانی نمودن زمان تصفیه توسط مدیران جلوگیری گردد.
1- شرکت سهامی: ماده 214 ل.ا.ق.ت. مصوب 1347 مقرر می دارد که مدت مأموریت مدیر یا مدیران تصفیه نباید از دو سال تجاوز نماید. بر این اساس صاحبان سهام نمی توانند از ابتدای امر تصفیه و انحلال شرکت مدت مأموریت مدیران تصفیه را بیش از سقف زمانی دو سال تعیین کنند بلکه حداکثر می توانند برای یک دور? دو ساله آن ها را انتخاب نمایند.
در برخی موارد ممکن است بنا به علل و جهات موجهی که رفع آن ها از توان مدیران تصفیه خارج است امر تصفیه به درازا بکشد و از دو سال تجاوز نماید و موجب طولانی شدن زمان مقرر بشود118 (مثلاً وصول برخی مطالبات نیاز به طرح دعوی داشته باشد و مدیران تصفیه منتظر طی مراحل قانونی دادرسی باشند و یا اشخاصی علیه شرکت ادعاهایی داشته اند که به دلیل عدم اجابت مدیران تصفیه اقدام به اقام? دعوی نموده اند و دعوی مطروحه هنوز خاتمه نیافته باشد)، در این قبیل موارد قانون گذار این حق را به صاحبان سهام داده است که در صورت ارائه دلایل موجه برای خاتمه نیافتن امر تصفیه توسط مدیران جهت اضافی را که برای اتمام عملیات تصفیه لازم و ضروری می باشد و توسط مدیران پیشنهاد می شود یا تعیین و اعلام دارند و مأموریت مدیران را تا مدت تعیین شده تمدید نمایند.119
علی الاصول تمدید مأموریت با مرجعی است که مدیر تصفیه را تعیین می نماید، اگر مدیران توسط صاحبان سهام انتخاب شده باشند، تمدید زمان مأموریت آنان با مجمع عمومی شرکت است و چنانچه مدیران از طرف دادگاه انتخاب شده باشند می باید با رعایت تشریفات مقرر توسط دادگاه تمدید مأموریت صورت گیرد. در صورتی که مدیر تصفیه در خاتمه دوره تصدی خود، بدون آن که تمدید مدت مأموریت خود را تقاضا کند به عملیات تصفیه ادامه دهد به نظر می رسد مجازات شود.120
2- قانونگذار در دیگر شرکت تجارتی (با مسؤولیت محدود، تضامنی، نسبی، مختلط غیر سهامی، مختلط سهامی و تعاونی) مدت معینی را برای اتمام و انجام تصفیه در نظر نگرفته است. لیکن اگر قرارداد شرکت متضمن مدت معینی برای تصفیه باشد، مدیر تصفیه باید آن را رعایت کند. مگر آن که این مدت جواب گوی عملیات تصفیه نباشد.
3- در ل.ق.ت. مصوب 1391 تصفیه باید ظرف مدتی که مجمع عمومی فوق العاده معین می کند انجام شود. مدت مذکور نباید بیش از دو سال باشد. چنانچه تصفیه ظرف این مدت خاتمه نیابد، مدیر یا مدیران تصفیه باید به طور کتبی و مسؤول جهات خاتمه نیافتن تصفیه، مهلتی را که برای خاتمه دادن به تصفیه لازم می دانند و تدابیری را که برای پایان دادن به امر تصفیه در نظر گرفته اند به اطلاع مجمع عمومی عادی برسانند. مجمع عمومی مذکور پس از استماع نظریه بازرس یا بازرسان در مورد گزارش مدیر یا مدیران تصفیه به تمدیدی دوره تصفیه حداکثر برای دو سال دیگر اقدام می کند. (ماده 353).
4- در حقوق انگلستان یک عمل تصفیه از زمان شروع آن اجرایی می شود بدین معنا که وقتی که شرکتی منحل گردید تصفیه آن همانند حقوق ایران شروع می شود. در تصفیه ای که به وسیل? انحلال اختیاری ایجاد شده است، تصفیه در زمان تصویب یک قطع نامه شروع می شود. در مورد انحلال اجباری، به نظر می رسد که در زمان ارائه دادخواست (و نه ایج
اد خود دستور) شروع شود. مدت تصفیه در حقوق انگلستان به روشنی یافت نمی شود و به نظر می رسد، مدت تصفیه را بر اساس نوع انحلال توسط مرجع منحل کننده معین نماید.121
گفتار دوم: وضع حقوقی شرکت در حال تصفیه:
شرکت تجارتی در حال تصفیه اصولاً وضعیت حقوقی اش مورد ابهام قرار دارد ما در این گفتار به صورت مفصل این موضوع را مورد بحث قرار خواهیم داد.
بند اول: بقاء شخصیت حقوقی شرکت:
1- همان گونه که اشخاص طبیعی پس از فوت یک شخصیت حقوقی بنا به رفع حوائج مثل اداره موضوعات و غیره از خود باقی می گذارند، اشخاص حقوقی و به ویژه شرکت های تجارتی هم بعد از انحلال به تداوم شخصیت حقوقی برای شروع، اجرا و اختتام امر و به ویژه حفظ دارایی تا زمان تقسیم نیاز دارند.122 در تمامی شرکت های تجارتی بقا شخصیت تا ختم تصفیه باقی می ماند در این زمینه ماده 207 ق.ت. (در شرکت تجارتی به جز سهامی) مقرر می دارد “وظیفه متصدیان تصفیه خاتمه دادن به کارها جاری و اجرای تعهدات و وصول مطالبات و تقسیم دارایی شرکت است…” اگر برای اجرای تعهدات شرکت معاملات جدید لازم شود متصدیان تصفیه انجام می دهند (ماده 208 ق.ت.)123.
می بینیم که در این متون قانونی، بر اجرای تعهدات و وصول مطالبات و معاملات جدید و تقسیم دارایی شرکت تکیه شده است پس گرچه قانون به شخصیت حقوقی اشاره نمی کند، ولی حضور عملی124 آن امکان پذیر می نماید. کما این که عبارت فراز ماده 208 ل.ا.ق.ت. (شرکت سهامی) دیگر شگفت آور به نظر نمی آید: “تا خاتمه امر تصفیه شخصیت حقوقی شرکت جهت انجام امور مربوط به تصفیه باقی خواهند ماند…”
2- ماده 360 ل.ق.ت. مصوب 1391 می گوید: شخصیت حقوقی شرکت تا خاتم? امر تصفیه باقی است.
3- در حقوق انگلستان با توجه به آنچه که گفته شد به نظر می رسد شخصیت حقوقی شرکت تا اتمام انجام عملیات تصفیه باقی باشد باقی باشد چرا که یک متصدی امور تصفیه به نام شرکت که همچنان یک شخصیت حقوقی مجزا دارد عمل می کند125 و عملاً بر عکس حقوق ایران که شرکت با محدودیت هایی روبروست به عنوان یک مدیر فعالیت می نماید منتها بر این مبنا که شرکت منحل شده می باشد به هر حال باید منحل شود.
بند دوم: آثار بقای شخصیت حقوقی شرکت منحل شده
سؤالی که ممکن مطرح شود این است که آیا آثاری که یک شخص حقوقی بعد از آن که منحل شد دارد، با آثاری که قبل از آن که منحل شود دارد یکی است؟ ابتدا لازماست این آثار شرکت منحل شده را بیان نماییم.
این آثار و زمان تصفیه به شرح زیر است:
1- شرکت مرکز امور اداری یا به عبارتی اقامتگاه خود را نگه می دارد. بنابراین تعیین دادگاه صالح، مطابق ماده 11 ق.آ.د.م برای طرح دعوی علیه شرکت منحله خالی از اشکال خواهد بود. البته ممکن که این محل به لحاظ نیازهای تصفیه با ثبت و آگهی مراتب تغییر کند. به هر حال، کلیه اوراق قضایی باید در اقامتگاه شرکت در حال تصفیه ابلاغ شود (مواد 23 و 76 ق.آ.د.م)126
2- نام شرکت همراه با عبارت “در حال تصفیه” حفظ می گردد.
3- رابطه اموال با شخصیت حقوقی ادامه می یابد. در این صورت شریکان گرفتار حالت اشاعه نمی شود. اموال شرکت منحله وثیقه پرداخت مطالبات بستانکاران باقی می ماند و طلبکاران شخصی شرکاء حق تأمین آن را ندارند.127
4- مدیر تصفیه جانشین مدیر شرکت بوده و حق اداره اموال شخص حقوقی را دارد (مستنبط از ماده 211 ل.ا.ق.ت.) و می تواند به نام شرکت علیه هر شخص حقیقی یا حقوقی دعوی اقامه نماید (مستنبط از مواد 212 ق.ت. و 209 ل.ا.ق.ت.مصوب 1347).128
5- شرکت در حال توقف باید ورشکسته اعلام گردد؛ چه حصول توقف قبل از انحلال و چه بعد از انحلال باشد و شرکت شخصیت حقوقی را صرفاً برای حوائج تصفیه نگاه میدارد. مطابق ماده 360 و 361 ل.ق.ت. مصوب 1391. نیز همانند قانون تجارت منحل بیان نموده است.
در حقوق انگلستان همانند ایران رابطه اموال با شخصیت حقوقی ادامه می یابد یعنی اموال تا ختم تصفیه در شرکت باقی است و مهمترین موردی باید اشاره نمود این است که مدیر تصفیه جانشین مدیر شرکت می باشد و حق اداره اموال شخص حقوقی را دارد منتها همان طور که گفته شد می تواند فعالیت هایی را نیز انجام دهد که مدیر تصفیه در ایران محدودیت دارد. 129
مبحث سوم: تصفیه امور شرکت منحل شده:
پس از آن که اداره کنندگان امور شرکت منحل شده مشخص شدند و همچنین اداره امور توسط آن ها به اجرا درآمد نوبت به موردی می رسد که شرکت برای همیشه شخصیت حقوقی اش از بین رود و پایان حیات او به صورت کامل اعلام گردد حال به مواردی اشاره می نماییم که مربوط به عمل تصفیه شرکت منحل شده می باشد. از تصفیه امور شرکت منحل شده به حکم عملیات تصفیه نیز تعبیر می شود.130
مرحل? تصفیه امور شرکت منحل شده دارای اهمیت و حساسیت خاص می باشد. در زمان تصفی? شرکت شخصیت حقوقی آن باقی می ماند و شرکت دارای محل و اقامتگاه و تابعیت می باشد و مدیران تصفیه به نام شرکت اقداماتی را انجام می دهند و از همه مهمتر آن که با وجود شخصیت حقوقی رابط? مستقیمی مابین سهامداران و شرکای شرکت با اشخاص ثالث طرف قرارداد یا طرف حساب شرکت برقرار نیست، بلکه شخص حقوقی، مقابل اشخاص دیگر قرار دارد و پاسخگوی اعمال و عملکرد شرکت می باشد و بر این اساس رابط? مالی شرکت با دیگران مجزا و منفک از دارایی ها و اموال مربوط به صاحبان سهام شرکت یا شرکای آن می باشد و شرکای شرکت بدین دلیل مادامی که شخص حقوقی محسوب نخواهند شد، ولی با اعلام ختم عملیات تصفیه فی الواقع حیات شرکت پایان می یابد و شخصیت حقوقی آن از بین می رود و در صورتی که شرکت کمبود مالی داشته باشد و تعدادی از بستانکاران نتو
انسته باشند حقوق خود به آن ها مراجعه و مابقی بستانکاران طلب خود را از آن ها وصول نمایند.
گفتار اول: نحو? اختتام امر تصفیه:
مدیران تصفیه مطالبات شرکت را وصول نموده و دارایی های غیرنقدی آن را به صورت نقد در می آورند و سپس از محل آن ها دیون شرکت را تأدیه می نمایند و تعهدات شرکت و امور جاری را انجام می دهند در واقع در این جا عملیات تصفیه پایان یافته تلقی می شود و عملاً حیات شرکت به اتمام می رسد. در قانون 1311 مدیران تصفیه الزامی به انتشار آگهی ختم عملیات تصفیه ندارند اما قانون گذار در ل.ا.ق.ت. مصوب 1347 که برای شرکت سهامی عام و خاص می باشد، مدیران را مکلف نموده که نسبت به انجام تشریفات ثبت و انتشار موضوع انحلال، اسامی مدیران و اقامتگاه آنان و نیز اعلام ختم عملیات ظرف مدت مشخص اقدام نمایند.
و ضمانت اجرا برای آن منظور داشته است و مکلف نموده است که مدیران تصفیه باید ظرف یک ماه پس از ختم تصفیه، مراتب را به مرجع ثبت شرکت ها اعلام دارند تا به ثبت رسیده در روزنام? رسمی و روزنام? کثیرالانتشاری که اطلاعیه و آگهی های مربوط به شرکت در آن درج می گردد آگهی شود و نام شرکت از دفتر ثبت شرکت ها و دفتر ثبت تجار حذف گردد.131(مستنبط از ماده 227 ل.ا.ق.ت. مصوب 1347)
این تکلیف که قانون گذار مقرر نموده است به مصلحت و منفعت اشخاص ذی نفع و سهامداران می باشد، چرا که این آگهی و انتشار عملاً به اشخاص ذی نفع این امکان را می دهد که از انحلال شرکت و همچنین از تصفیه آن و ختم تصفیه مطلع شوند این بدین دلیل است که بستانکار یا اشخاص ذی نفع اگر از نحو? تصفیه یا ختم تصفیه مطلع نشده باشند این که در دسترس نباشند این امکان به آن ها داده می شود که متوجه امر تصفیه و ختم آن شوند سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که چرا قانون گذار مدت یک ماه را در نظر قرار داده است؟ در جواب می توان گفت چون عملاً وقتی که ختم تصفیه صورت گرفت و شرکت منحل شد بدین معنا است که دیگر مدیر تصفیه هیچ مسؤولیتی ندارد این مدت برای آن است که اگر ذی نفعی در این رابطه از ختم تصفیه مطلع نشده است به هر نحوی از انحاء برای این است که حق او زایل نشود در این جا قانون گذار عملاً برای ذی نفعی از ختم تصفیه مطلع نشده است. یک ارفاقی واقع شده که می تواند به نفع او باشد در کتاب آقای خواجه پیری مطلبی عنوان شده است و آن این است موضوع دعوت مجمع عمومی صاحبان سهام شرکت است برای آخرین بار و به منظور تأیید اعلام ختم تصفیه قانون گذار در این رابطه نص صریح و روشنی ندارد132 به نظر بنده دعوت مجمع عمومی صاحبان سهام شرکت برای ختم تصفیه امری ضروری نیست چرا که از آنجایی که مدیر تصفیه همچون وکیل می باشد و عملاً توسط مجمع عمومی انتخاب می شود دیگر نیازی نیست که بخواهند ختم تصفیه را تأیید کنند و انتخاب و نسب مدیر تصفیه بدان جهت است که برای اجرای تعهدات شرکت منحل شده اقدام نماید، یعنی اعضاء او را انتخاب نموده و به او اطمینان دارند.
با توجه به مجموع مقررات راجع به تصفیه چنین القا کرده که ختم تصفیه زمانی است که مطالب شرکت وصول شده و، بدهی های آن به طلبکارانی که در دسترس اند، پرداخت گردیده است و دارایی اش نقد شده است.133
در ماده 367 ل.ق.ت. مصوب 1391 مطابق ل.ا.ق.ت. مصوب 1347 بیان نموده است. منتها در ماد? 369 مدیر یا مدیران تصفیه باید مقارن