آنان بر دانش موسیقایی او می بینیم.
فیثاغورث (متولد 569 ق . م) این فیلسوف نام آور جزیره ساموس بر روی ران پای خود علامتی طلایی داشت که از دیدگاه مریدانش پیوند او با آپولون را اثبات و او را تا حد مقام فرزندی آپولون ارتقا می داد. شاید عشق بی اندازه فیثاغورث به چنگ از همین ارادت شخصی او به آپولون (که او راهنمای خود می دانست) حاصل شده باشد (و به همان اندازه نفرتش از فلوت به دلیل شهرت انگیزی اش) 42
افلاطون در رساله “فدروس” در شرح قصه جیرجیرک ها بار دیگر از موزها سخن می گوید: “کسی که مثل تو دوستدار موسیقی است باید داستان جیرجیرک ها را شنیده باشد. می گویند این جانوران در روزگار دیرین حتی پیش از روزگار موزها، آدمی بودند. وقتی موزها آمدند و موسیقی و نغمه سازی پدیدار شد اینان چنان از شعف دچار بی خودی شدند که پیوسته به خنیاگری پرداختند و خوردن و آشامیدن را از یاد بردند چندان که از گرسنگی جان دادند. اینک دوباره در قالب جیرجیرکها به جهان برگشته اند.
حضور این چنینی آپولون و موزها به عنوان الهه ها و اسطوره های دانش و هنر در متون حکمی و فلسفی یونانی، دست کم بیانگر حضور موثر این اسطوره ها در حافظه عام ملل یونانی و حتی فراتر از آن در عرف خاص حکمای یونانی است. بدین ترتیب موسیقی در لفظ و معنا پیوندی ناگسستنی با اسطوره دارد. همچنان که ذکر شد فیثاغورث به عنوان بنیانگذار موسیقی یونانی در این بنیانگذاری، منابع و مراجعی چون دیدگاههای اسطوره ای بابلیان و یونانیان و نیز همنشینی خدایان آسمانی با سیارات و ستارگان دارد و این خود بارزترین دلیل بر وجود ارتباط گسترده اسطوره و موسیقی است.
فیثاغورت معتقد است ذات ستاره خدایان عدد بود (بابلی ها عددی مشخص به هر ستاره و سیاره نسبت می دادند) و عدد اساس موسیقی هم بود، پس سیارات و ستاره ها بایست به نحوی موسیقایی می
بودند. شاعران هومری تا حدودی این نظریه را پیش بینی کرده بودند چون در سرودهای هومری در ستایش هرمس، سیارات به عنوان نوعی همسرایان آواهای الهی مخاطب قرار گرفته اند و در اشعار ستایش از هرمس چنگ هفت زهی مطرح شده است.
اندیشه های فیثاغورث در موسیقی جهان اسلام نیز رسوخ کرد. در رساله اخوان الصفا طبق قول اخوان معتقدند فیثاغورث اولین کسی بود که ما را از علم موسیقی و اسرار آن آگاه ساخت. از دیدگاه اخوان پاکی قلب و صفای جوهر نفس فیثاغورث، سبب شد او بتواند نغمات افلاک و آسمان ها را شنوده و با سعی فطری خود، اصول موسیقی و نغمات را تدوین کند. همچنین معتقدند علت استفاده از این نغمات و موسیقی ها در معابد و هیاکل (معابد در زبان عبری) دقیقاً همین بازتاب و انعکاس آسمانی و افلاکی آنهاست. 43
موسیقی ایرانی ریشه در افسانه و اسطوره های قدیم داشته است. این نکته که بعضی از موضوعات موسیقی شناسی ایرانی را دانسته یا نادانسته به افسانه ها و اسطوره ها نسبت می دهند، خود بیانگر قدمت و از سوی دیگر کمبود مطالعات تاریخی ما بر پدیده فرهنگ موسیقی خود است. به طور مثال پیدایش سازها
را در بسیاری از فرهنگ ها، از جمله یونان و ایران و هند و چین یا به “خدایان اساطیری” یا موجودات فرا تاریخی نسبت می دهند. در بسیاری از رساله های موسیقی ایران پیدایش خود “موسیقی” را هم به حضرت موسی نسبت می دهند و می گویند که لفظ موسیقی از دو بخش “موسی” و “قی” درست شده است که این ها خود افسانه هستند و در تاریخ اقوام ایرانی کمتر بدان پرداخته شده است.44
در مبحث موسیقی آئینی، اسطوره ای در مناطق و نواحی ایران به شاخه ی موسیقی سوگ به ویژه سوگهایی برمی خوریم که در تمامی مناطق زاگرس در بین اقوام کرد و لر رواج دارد . وای کردن، موی کندن، و روی خراشیدن و بر سینه چنگ زدن و بر سر زدن از سوی مردان و زنان است که هماره با آوازهای ویژه و نالشهای متفاوت به طور جمعی به اجرا درمی آید. با رجوعی بسیار ساده به مدارک و اسناد بازمانده از تاریخ فرهنگی پیش از اسلام در می یابیم که وای در اساطیر تفکر زروانی نقش پر اهمیتی داشته است.
در عهد ساسانی ، “وای” ، ایزد جنگ و جنگاوران به شمار می آمده و از وی با عنوان ایزد ارتشتاران یاد شده است. از آنجا که در سروده های ریگ و دا نیز سرود کاملی مربوط به وای را مشاهده می کنیم، پس وای قدمت دیرینه خود را می یابد.
امروزه در آیین وای در مناطق زاگرس و اقوامی که در آنجا می زیند، در می یابیم که چرا آواها و نواهایی که می شنویم دل و گوشمان را آزار نمی دهند بلکه جذبمان می کنند و هنگامی که با حرکات توأم می شوند چقدر دیدنی می شوند.
کشاورزان منطقه به عنوان مثال شهرستان ابرکوه به هنگام فرا رسیدن فصل خرمن، جهت وزیدن باد انجام می داده ا ند و از موافق جهت باد دادن محصولات غله ای ، آیین نیایش باد را تحت عنوان “حیدر باد” خداوند درخواست می کرده اند که جهت بهتر حاصل گرفتن از زمین و کشت، بادهای موافق بفرستد.این آیین بدین گونه اجرا می شده که یک نفر تک خوان به عنوان آیین خوان، متن نیایشی را اجرا می کرده و جمع کشاورز حاضر در آیین نیاز خوانی را به صورت گروهی پاسخ می داده اند.
هنگامی که در روند اساطیر ایران کنکاش کنیم درمی یابیم که یک توارث فرهنگی از یک آیین نیک به آئینی بس نیکوتر؛ دین جدید (اسلام) صورت پذیرفته و این نشاندهنده ی آن است که آیین های برتر با درون مایه های سجایای برین همواره در طول تاریخ ادامه داشته اند و فقط به لحاظ ساختاری تغییرات نوین مبتنی بر اندیشه های نو در آن صورت گرفته است به گونه ای که می توان در دل آیینها ریشه های اساطیر و تاریخ معنوی یافت.
به طور مثال در پایه ی آیین های موسیقایی درمانی چون زارنجی، زار، نوبان، گوات، پری خوانی که از منطقه ی دشت ترکمن تا حدود اهواز را دربر می گیرد، این باد است که در گونه های مختلف بر
انسان چیره می شود و او را از حریم نیکی و روشنایی به ورطه ی بدی و ترس و تاریکی می کشاند. به همین سبب بادها، هم دارای گونه اند و هم دارای زیرشاخه های گونه گون که برای هر کدام از آنها شخصیت و تعریف مذهبی و باورشناختی دارند. چونان باد سیّد ، باد بحری، باد جنگلی، باد حبشی، باد کافر، باد مسلمان … 45
در این بخش از پایان نامه نیز گفتگویی با برخی از اساتید صاحب نظر از در حوزه ادبیات و موسیقی انجام داده ام که در جهت رسیدن به پاسخ سوال این پرسشنامه در اهمیت اسطوره در موسیقی ایرانی به این تحقیق کمک فراوانی نموده است.
گفتگو با هومان اسعدی
بررسی نقش اسطوره در موسیقی با توجه به ریشه شناسی کلمات
در ارتباط با اسطوره و موسیقی باید گفت ریشه های آن را باید در مردم شناسی جستجو کنید که داستانها و روایاتی در خصوص اسطوره و موسیقی نیز در برخی از مطالعات مردم شناسی وجود دارد. جنبه مردم شناسی دارد.