7- تحت الشعاع قرارگرفتن ارزشهای دینی
مشکل بسیاری از این سنخ تحلیلها، عدم تفکیک درست میان نگرش دین به این سنت با نگرش عرف متشرعان به آن است. بدون تردید میان این دو نگرش و اهداف و غایات مورد نظر آنان ناهمگونیها و تفاوتهای آشکاری وجود دارد و ارائه هرگونه تفسیر واقع بینانه مستلزم بذل توجه عمیق به این تمایزات است. اگر بسیاری از تحلیل های ارائه شده، با نگرش عرف متشرعان و نوع مواجهه آنها با این سنت سازگاری و انطباق داشته باشد، با دیدگاه دین در این باره جدایی کامل دارد؛ به همین جهت، سفارش به سبک گرفتن مهریه به عنوان یک هدیه با انتظار تأمین آثار مورد نظر عرف، ناسازگاری آشکاری دارد که علت آن ضمیمه کردن نابجای دو ایده، از دو الگو با ویژگیهای متمایز است. دیگر این که در نگرش اسلام، حقوق، بستر خاص خود را دارد و هیچگاه از آن به عنوان ابزاری در جهت پرکردن خلأهای اخلاقی استفاده نشده است. آنچه از رویه دین در این خصوص استنباط میشود، عکس این جریان، یعنی استفاده از اخلاق به عنوان ضامن اجرای درست قواعد حقوقی، پرکردن فاصلهها و خلأهای حقوقی و در نتیجه وصول به مراتب بالای قانونگرایی و قاعدهمندی از جمله پیامدهای التزام عملی به معیارها و ضوابط اخلاقی و به طور کلی، تحقق اخلاقیات است»(شرف الدین، 1380: 245). برخی تحلیلها مبنی بر اینکه مهریه دارای کارکردهای اجتماعی، ازجمله تضمین اقتصادی زن پس از طلاق و نیز افزایش امنیت و ثبات ازدواج است، تبیین ناقصی از مسأله مهریه است. از بررسی آیات و روایات اسلامی در مورد میزان مهریه استفاده می شود که اسلام در امضای رسم مهریه، کارکردهای اجتماعی یاد شده را اصل قرار نداده است؛ چرا که تحقق این کارکرد بدون اختصاص مبلغ قابل توجهی از ثروت به زن امکان پذیر نیست، در حالی که بالابودن مهریه در تعدادی از روایات مورد نکوهش قرار گرفته است و برخی روایات حتی مهریهای مانند تعلیم یک سوره قرآن به زن(وسائل الشیعه، ج 15، 9-12) را که بهطور قطع، ارزش اقتصادی ندارد، مورد تایید قرار داده است. عرف متشرع از طرفی میخواهد التزام خویش به این سنت دینی را در ظاهر حفظ کند و از طرفی سعی میکند با استفاده از این فرصت برخی خواستههای خویش را برآورده کند. بنابراین افزایش یا کاهش مهریه بیش از آنچه ریشه دینی و مذهبی داشته باشد، تابع نحوه نگرش عرف به آن بوده است. از نقطهنظر دینی هیچ ارتباط مستقیمی بین وجود مهریه و تحقق غایات مورد نظر عرف وجود ندارد(یوسف زاده، 1384: 69-70).
9-2-2: مهریه در ایران
مهریه در حقوق ایران مبتنی بر مذهب و برگرفته از حقوق اسلام میباشد. این نهاد در حقوق غرب یافت نمیشود و آنچه از واژههای لاتین به عنوان معادل آن میتوان آورد با احکام و ویژگیهای نهاد مهر در حقوق ما تفاوت دارد.
مهر در حقوق اسلام و ایران بهای فروش زن نیست بلکه مالی است که به نشانه مهر و وفا از سوی مرد به زن پرداخت میشود تا علامتی بر صدق و راستی او باشد و لذا به آن«نحله» و «صداق» میگویند( اشاره به سوره نساء، آیه 24).
امروزه در جامعه ایران نهاد مهر از فلسفه وجودی خویش فاصله گرفته و به صورت ضمانت استحکام نکاح در آینده درآمده است. بسیاری از مردم تصور میکنند هرچه میزان مهر سنگینتر باشد، ازدواج از استحکام بیشتری برخوردار است، در حالی که قرار دادن مهریههای سنگین اگر از نظر اسلام ممنوع نباشد، لااقل ناپسند است. در متون اسلامی، بالا بودن میزان مهر موجب بروز دشمنی قلمداد شده و این تصور که مهریه بالا از انحلال پیوند زناشویی جلوگیری میکند، نفی گردید است. هماکنون گرانی مهریه به یکی از موانع موجود در راه ازدواج جوانان تبدیل شده است و باید برای آن چارهای اندیشید. بیتردید، آموزش و پرورش صحیح دختران و خانوادهها و تنویر افکار مردم و معتقد ساختن آنان به اینکه ازواج یک معامله اقتصادی نیست و حیثیت و آبرو و خوشبختی دختر و گرمی کانون خانواده به زیادی مهر بستگی ندارد، بیش از اصلاح قانون میتواند موثر باشد، هرچند تلاش میشود در قانونگذاریها جدید نوعی حد نهایی برای مهر در نظر گرفته شود( وحدتی شبیری، 1387: 190).
قانونگذار در مادهی 1080 قانون مدنی از نظریهی مشهور فقها تبعیت کرده و مقرر داشته است تعیین مهر منوط به تراضی طرفین است. بنابراین مطابق این ماده، محدودیتی در تعیین مقدار مهریه وجود ندارد و مهم رضایت طرفین بر مهریه است. بر همین اساس، در عمل، زوجین بر مهریههای سنگینی توافق میکنند که اکثر اوقات مرد قدرت بر تسلیم آن را ندارد( جلالی، 1389: 188).
10-2-2: مهریه در کشورهای دیگر
به طور کلی از آنجا که زنان در زمان ازدواج به خانواده داماد ملحق میشوند، معمولاً از مهریه به عنوان حق زحمت و توانایی تولید مثل به پدر و مادر عروس داده می شود(Quale, 1988; Goody, 1973:58). تحقیقات تاپر در سال 1981 در افغانستان، زهانگ در سال 2000 در چین و مولدر در سال 1995 در کنیا نشان میدهد که مقدار مهریه رابطه مستقیم با سطح درآمد خانوادهها دارد. مطالعات در کنیا نشان میدهد که مقدار مهریه با توجه به رتبه یک زن در یک ازدواج چند زنه متفاوت نیست. مهریه در دوران باستان، یک پرداختی مستقیم برای بکارت عروس بود و مقدار آن در قبایل آلمانی ثابت بود(Hughes, 1985: 58). در میان قبایل بدوی، مقدار مهریه را با توجه به انتظار تعداد کودکانی که در آینده بایستی توسط زن به دنیا آیند، مشخص میکردند. برای مثال یک زن مطلقه که خود قبلاً بچه داشته است مهریه کمتری نسبت به یک زنی دارد که در آینده میخواهد زایش داشته باشد (Dekker and Hoogeveen, 2002:114; Mulder, 1995). در
قبایل صحرایی آفریقا، هدف از تعیین مهریه ایجاد یک اتحاد بین گروههای خویشاوندی است. در نتیجه، بالا بودن مهریه، نشانه اصل و نسب طولانی داماد است(Siwan, 2007: 174).
مهریه از نظر تاریخی حتی در قدیمی‌ترین قانونی که تا به حال شناخته شده یعنی قانون «حمورابی» (1700 قبل از میلاد) بیان شده و پس از آن در حقوق عبری یونان قدیم، ایران باستان و عربستان قبل از اسلام نیز مطرح بوده است.
مهریه در کشورهای اسلامی از الزامات ازدواج محسوب می‌شود. درمتون اسلامی و در احادیث متعددی بر لزوم و استحباب تعیین مهر برای دختر تاکید شده است. تعیین مهریه در نکاح موقت لازم و عدم آن موجب بطلان عقد می‌باشد. مستند فقهی لزوم مهر در نکاح منقطع آیه شریفه: «….فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن …»(سوره نساء، آیه 24) می‌باشد. این آیه دلالت بر مهریه در نکاح منقطع می‌کند، لذا به مهریه در نکاح منقطع، اجر یا مزد اطلاق می‌شود(رستمی تبریزی، 1385: 119-118).
در کشور عربستان، نرخ مهریه با سکه طلا تعیین نمیشود. عرف مهریه در این کشور 14 هزار دلار یا به عبارتی برابر با 18 میلیون تومان است و هنگامی که فرد عربستانی، مهریه همسرش را 50 هزار دلار تعیین کرده بود با انتقادات شدیدی که در روزنامههای کشور به چاپ رسیده بود، مواجه شد. در سوریه نیز مهریه را سیاق مینامند، دلیل این نامگذاری این است که در قدیم، مهریه به شکل گروهی از چهارپایان مانند شتر و گاو به عروس پرداخت میشد و داماد آن را به منزل عروس میبرد، به همین دلیل آن را سیاق(سوق دادن و بردن) نامیدهاند. نام دیگر مهریه در سوریه صداق یا نحله است که هر دو نام نشات گرفته از فرهنگ اسلامی هستند. مهریه با توافق خانواده عروس و داماد تعیین می شود و اغلب، میزان آن در ازدواج فامیلی کمتر از ازدواج با غریبه است به این معنی که اگر داماد با دخترعموی خود ازدواج کند مهریه عروس بسیار کمتر از ازدواج با غریبه است. در این کشور رسم است مهریه یا فوراً پرداخت شود یا این که پرداخت آن به تاخیر میافتد و پدر عروس میتواند آن را برای تهیه جهیزیه از داماد دریافت کند.
در کشورهای اروپایی و آمریکایی رسم بر این است که پس از ازدواج زن به نسبت مساوی در همه اموال مرد شریک خواهد شد و براساس این قانون همه زنان براساس توانایی مالی همسرشان صاحب نیمی از اموال و املاک و داراییهای او خواهند شد. در جمهوری آذربایجان، میانگین نرخ مهریه در حدود 2000 منات و معادل 3 میلیون تومان است. میانگین نرخ مهریه در میان اقوام مختلف کشور هند در حدود 100 هزار تا یک میلیون و 500 هزار روپیه یا معادل 3 میلیون تا 35 میلیون تومان تعیین میشود. در اغلب کشورها مهریه به عنوان هدیه یا پیشکش از طرف داماد به عروس داده شده و ارزش مادی این هدیه براساس عرف جامعه تعیین میشود. در ترکیه نیز نرخ مهریه به طور متوسط 35 هزار لیر یا حدود 25 میلیون تومان است و این در حالی است که اگرچه در کشور چین، میانگین نرخ مهریه در مناطق مختلف و در میان اقوام مختلف متفاوت است، اما در اغلب خانوادهها نرخ مهریه حدود 100 هزار یوان یا معادل 20 میلیون تومان در نظر گرفته میشود. در کشور عمان که از دیگر کشورهای همسایه ایران است نیز نرخ مهریه در حدود 10 هزار ریال (واحد پول عمان) و برابر با 25 میلیون تومان است که اگر بخواهیم نرخ مهریه در کشورمان را با این کشورها مورد مقایسه قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که میانگین نرخ مهریه در کشور ما چند برابر کشورهای اسلامی است.
در بین کشورهای اروپایی، در برخی از آنها مهریه به عنوان یک سنت دینی یا قومی پذیرفته شده است و در برخی از کشورها همچون کشورهای اروپایی و آمریکایی رسمیت قانونی دارد و به عنوان یک قانون واحد و مصوب برای همه شهروندان و ساکنان این کشور لازم الاجرا است. در کشورهای اروپایی و آمریکایی رسم بر این است که پس از ازدواج زن به نسبت مساوی در همه اموال مرد شریک خواهد شد و براساس این قانون همه زنان براساس توانایی مالی همسرشان صاحب نیمی از اموال و املاک و دارایی های او خواهند شد و هیچ راه گریزی برای فرار از این قانون وجود ندارد، مگر این که مرد هیچ داراییای نداشته باشد. البته براساس این قانون پس از ازدواج فرد ملزم خواهد بود که در همه داراییها و اموالی که پس از ازدواج به دست میآورد نیز همسرش را به نسبت برابر سهیم سازد. در حقیقت این قانون برگرفته از رسم دیرینهای است که در گذشتههای دور در ادیان مختلف از جمله مسیحیت متداول و مرسوم بوده است. در برخی از کشورها نیز براساس ادیان و سنن مختلفی که در این کشورها وجود دارد، قوانین رسمی در نظر گرفته شده برای تعیین مهریه متفاوت است؛ مثلادر سریلانکا برای مسلمانان ساکن این کشور قانون رسمی ازدواج براساس قوانین اسلامی و برای بوداییان براساس قوانین حاکم بر آیین بودایی تعیین میشود. در برخی از کشورها از جمله یونان و ایتالیا نیز علاوه بر این که براساس قانون حاکم بر جوامع اروپایی یا غیرمسلمان، زنان پس از ازدواج در اموال همسرشان شریک میشوند، هدیه سادهای به عنوان پیشکش یا به عبارتی همان مهریه برای جلب رضایت زن از سوی مرد و هنگام ازدواج به او داده خواهد شد. در حقیقت در کشورهای آمریکایی و اروپایی آنچه به عنوان یک قانون مصوب شده است راهکاری برای حمایت از زنان پس از ازدواج است( فراهانی جم، 1390: 11).
«تاتارهای سیبری که مسلمان سنی هستند و روابط خانوادگی و زناشویی آنها بر طبق قوانین شریعتشان است. روش مهم آنها توانمندسازی زنان است. به طور واضح، زنان در ازدواجشان اختیار داشتند و
در طلاق گرفتن هم حمایت مالی میشوند.حقوق مالی همسران طبق مهریه و قرارداد ازدواج تنظیم میشود. هر مسلمانی که در این قوم میخواهد ازدواج کند بایستی مهریه به عروس بپردازد. در این قوم، مهریه را به نامهای گوناگون بستگی به محل زندگی مینامند که از جمله مر ، کلایم ، پیریا ، سام ، سالیم را میتوان نام برد. که این مهریه شامل مقداری پول، لباس، کفش، روسری برای عروس، یک اسب برای پدر عروس، یک گاو، یک گوساله و یک گوسفند برای قربانی کردن، یک قواره پارچه برای مادر عروس و غذای عروسی میشود. مهریه در این قوم توسط پدر عروس دریافت میشود اما نباید خرج شود، بلکه بایستی به دخترش تحویل دهد. میزان مهریه بستگی به پایگاه اجتماعی افرادی دارد که با هم ازدواج میکنند. در میان آنها، افراد کمبضاعت حداقل باید 30 روبل(واحد پول روسیه) و افراد ثروتمند در حدود 100 ،200 روبل یا بیشتر برای مهریه باید بپردازند. این مقدار به غیر از هزینه برای خرید اقلام دیگر است. جشن عروسی تا زمانیکه داماد کل مهریه را به خانه عروس نبرد، برگزار نمیشود. این زمان ممکن است چند ماه یا یک سال یا حتی بعضی اوقات بیشتر طول بکشد. در طول این مدت، داماد میتواند به طور مخفیانه عروس را ملاقات کند. بعضی اوقات دو طرف توافق میکنند که بخشی از مهریه را بعد از عروسی پرداخت کنند. اگرچه در این مورد، روحانی میتواند از زندگی کردن زوجین با هم جلوگیری کند. در میان بعضی تاتارها که از خانوادههای فقیر ماهیگیر یا شکارچی هستند اغلب پسران مجرد میمانند زیرا نمیتوانند مهریه را بپردازند. داماد میتواند با دزدیدن عروس از دادن مهریه اجتناب کند. هرچند این دزدی عواقبی را برای او به همراه دارد»( Bakieva, 2010: 83-90) .
«بر طبق گفته بسیاری از قوم شناسان(Risley 1915; Blunt 1931;Hutton 1963)، در هند شمالی، ازدواجها در میان کاستهای(طبقههای) بالا فراخویشاوندی است، یعنی یک زن با مردی از طبقهی بالاتر یا همان طبقه ازدواج میکند، اما کمتر اتفاق میافتد که با طبقات پایینتر از خود وصلت کند. در این گروهها، دادن دخترها همراه است با جهیزیه که میتواند شامل جواهرات، لباس، خوراک، وسایل آشپزخانه و بعضی از اوقات املاک(زمین و دام و طیور) شود. بر خلاف آن، در طبقات پایینتر به خصوص در هند جنوبی، ازدواج با همخویشان صورت میگیرد و مهریه از جهیزیه رایجتر است(Blunt 1931). بایستی خاطرنشان کرد که در حال حاضر در بسیاری از جوامع هند سیستم مهریه دادن به جهیزیه دادن تغییر پیدا کرده است و مقدار جهیزیهها هم سر به فلک میکشد. کم کم رسم مهریه دادن محو شده است و مقدار جهیزیهای که عروس با خود میبرد، بایستی آنقدر باشد که بعدها وی در زندگی دچار طعنه یا کنایه یا حتی خشونت نشود»(P. N. MARI BHAT AND SHIVA S. HALLI, 1999, 129-130).
«در حقوق سایر کشورهای اسلامی نیز با توجه به منابع فقهی موجود، برای مقدار مهریه محدودیتی وجود ندارد؛ مثلاً، مادهی 54 قانون احوال شخصیهی عراق مقرر میدارد: «میزان مهر حداقل و اکثری ندارد». مادهی 17 قانون احوال شخصیهی مراکش نیز دقیقاً با همان عبارت قانون احوال شخصیهی عراق، برای مقدار مهر، حداقل و اکثری قائل نشده است. شارحین این قانون، در تبیین فلسفه آن میگویند: «چون مردم از حیث غنا و فقر متفاوتاند و هر شخص بنا به محل تولد و سکونتش رسوم و عادات خاص خود را دارد، عدم محدودیت باعث میشود که هر شخصی با توجه به میزان دارایی و تمکم مالی خود و عادات قوم و قبیلهاش نسبت به تعیین مهریه اقدام کند. در واقع این امر جهت تسهیل امر ازدواج است و ایجاد محدودیت آزادی طرفین ازدواج را در یک امر شخصی از بین میبرد». در حقوق سوریه نیز مادهی 54 قانون احوال شخصیه با عبارت «لاحد لاقل المهری و لالاکثره». برای مهریه حدی معین نکرده و به طرفین اجازه داده میزان مهریه را با توجه به ملائت زوج و شان زوجه و عادت و رسوم خود معین کنند»(جلالی، 1389: 189).
11-2-2: اقسام مهر
اقسام مهر عبارتند از:
1- مهرالمسمی
مهری را که زن و شوهر ضمن عقد نکاح یا پس از آن به تراضی معین میکنند و یا تعیین آن را به عهدۀ شخص ثالثی میگذارند، در اصطلاح «مهرالمسمی» گویند. این مهر از جهت سقف محدودیت ندارد و زوجین میتوانند به هر اندازه که تمایل داشته باشند، نسبت به آن توافق نمایند و پس از توافق و انعقاد عقد، زوج ملزم به پرداخت آن خواهد بود ولی از جهت حداقل، تا آنجا که چیزی صدق مال بر آن شود و قابل تملک باشد، میتواند مهریه قرار گیرد. این مهر ممکن است عین معین باشد، مثل خانه، زمین و اتومبیل، یا منفعت باشد، مثل منافع ملک و سرقفلی، یا ممکن است کار دارای ارزش اقتصادی باشد، مثل تعلیم موسیقی، آموزش زبان و… ، یا ممکن است حق باشد؛ این حق اعم است از حق دینی، مثل طلبی که شوهر از شخص ثالثی دارد- و حق عینی، مثل حق ارتفاق و انتفاع،.به علاوه مهرالمسمی باید دارای منفعت عقلانی و مشروع بوده و علاوه بر لزوم معلوم و معین بودن آن ، مرد نیز قدرت بر تسلیم آن به زن را نیز داشته باشد (زمانیدرمزاری، 1384: 20-19).
2- مهرالمثل