نشانگان خوردن شبانه: دوره های مکرر خوردن شبانه، به صورتی که با خوردن بعد از بیدار شدن از خواب یا مصرف غذای بیش از حد بعد از وعده ی شام آشکار می­شود. در مورد خوردن آگاهی و یادآوری وجود دارد. خوردن شبانه با تاثیرات بیرونی مثل تغییرات در چرخه خواب – بیداری یا با هنجارهای اجتماعی محلی بهتر توجیه نمی­شود. خوردن شبانه ناراحتی قابل ملاحظه و / یا اختلال در عملکرد ایجاد می­کند. این الگوی معیوب خوردن با اختلال پرخوری یا اختلال روانی دیگر از جمله مصرف مواد بهتر توجیه نمی­شود و ناشی از اختلال جسمانی دیگر یا تاثیر دارو نیست(سید محمدی،1393).
8-2-2- اختلال تغذیه یا خوردن نامشخص
این طبقه در مورد جلوه های بالینی به کار می­رود که در آنها، نشانه­های مخصوص اختلال تغذیه و خوردن که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه­های مهم دیگر عملکرد ایجاد می­کنند غالب باشند، ولی ملاک­های کامل را برای هیچ یک از اختلالات در طبقه تشخیصی اختلالات تغذیه و خوردن مشخص برآورده نشده اند را مشخص نکند، و جلوه­های بالینی را منظور کند که در آنها اطلاعات کافی برای تشخیص دادن مشخص تر وجود نداشته باشد(سید محمدی،1393).
3-2- مکانیزم های دفاعی
مکانیزم دفاعی مفهومی است که اولین بار توسط فروید مطرح شد که به عنوان فرایندهای روانشناختی خودکاری که فرد را از هشیاری خطرات درونی و بیرونی حفظ می کند تعریف شد(یانگ جان و همکاران، 2015).اگرچه دفاعها خودشان سایکوپاتولوژیک نیستند اما نشان داده شده که اختلالات روانپزشکی بطور فروانی از سبک های دفاعی ناسازگارانه یا مکانیسم ها استفاده می کنند.مطالعات گوناکون نشان داده اند که اختلالات روانپزشکی یا نشانه های آنها با سبک های دفاعی ناسازگارانه مرتبط اند(باند و پری،2004؛ اکرمن وهمکاران، 2000؛ یانگ و ژانگ،2002،به نقل از یانگ جان و همکاران، 2015)
برای بحث در باب مکانیسم‌های دفاعی در ابتدا لازم است مختصری از دیدگاه فروید مطرح شود؛ نظام روان تحلیل گری فروید تأثیر عظیمی برنظریه و عمل در روانشناسی، روانپزشکی و تصور ما از ماهیت انسان و درک ما از شخصیت داشته است(شولتز و شولتز، 1387)
طبق دیدگاه فروید انسان موجودی تلقی می شود در یک دنیای محدود با منابع محدود که برای ارضای نیازهای شخصی تلاش می کند و برای ارضای این نیازها باید رفتاری از خود نشان دهد که اورا در جهت رفتار هدفمند سوق دهد چون عملا تمامی این هدفها در محیط اطراف قرار دارند  انسان بایستی با محیط اطرافش سازش پیدا کند و نحوه زندگی کردن را فرا گیرد.حال از دیدگاه فروید این انسان دارای شخصیتی است که این شخصیت از سه سیستم بن[1]،من [2]و فرا من[3] تشکیل شده استکه هریک از این سه مولفه دارای کنش معینی است. (خداپناهی، 1390)
1-3-2. شخصیت و مولفه های آن
بن: فروید بن را نظام دیرینه فرد می شناسد.بن مخزن مجموع انرژی روانی (لیبیدو است)؛در اختیار بودن انرژی به بن فرصت می دهد که نسبت به نیازهای جسمانی مستقیما واکنش نشان می دهد. بن تنش های درونی را تحمل نمی کند و فورا برای تخلیه آن تلاش می کند.کنش پذیری بن براساس اصل لذت است و طبق اصل تعادل حیاتی منجر به کاهش تنش می شود.
محتوای بن غالبا ناهشیار است.بن مکانیزم های آشکاری برای تحقق اصل لذت در اختیار دارد چگونگی کنش بن از طریق فرایند نخستین تفکر مشخص می شود.فرایندهای نخستین بطور غیر منطقی و بدون تشخیص موقعیت زمانی روی می دهند.بن هنگام عدم دسترسی به ارضای نیاز بیرونی به فرایندهای ذهنی-درونی مانند توهم روی می آورد تا به خواسته هایش دست یابد. (خداپناهی، 1390). بن، ساختاری خودخواه، لذت‌جو، بدوی، غیراخلاقی، سمج و عجول است. (شولتز و شولتز، 1387).
من: ارگانیزم برای اینکه زندگی کردن را بیاموزد بایستی بتواند تفاوت بین واقعیت و تخیلات را بشناسد.بن که تا کنون از قواعد فرایندهای نخستین تفکر پیروی می کرد در وضعیتی نیست که این تفاوت ها را بشناسد بدین ترتیب گاهی ارضای نیازبی واسطه به جای لذت به آزردگی می انجامد.از آنجا که بن برای ارضای بی واسطه تلاش می کند نمی تواند لذت را به تاخیر بیاندازد به منظور تفاوت گذاشتن بین تخیلات و واقعیت و ضرورت تاخیر در ارضا سازه ای بوجود می اید که به عنوان واسطه ای بین بن و واقعیت عمل می کند که این سازه من نامیده میشود.
من از طریق اصل واقعیت هدایت می شود؛ البته این بدین معنا نیست که از لذت طلبی صرف نظر شود بلکه من بیشترین تلاش هایش را برای ارضای کشاننده ولذت تا جایی با واقعیت منطبق باشد حمایت می کند.
من از قواعد فرایندهای ثانوی تفکر تبعیت می کند فرایندی که بر اساس منطق تشخیص موقعیت زمانی و تفاوت بین واقعیت و غیر واقعیت در تفکر بزرگسالان مشخص می شود.من از ابزارهای حافظه تمرکز استفاده می کند بدین ترتیب می تواند ارضای نیازها را به تاخیر اندازد و برای اهداف بلند مدت برنامه ریزی کند.(خداپناهی،1390)
اگرچه محتوای من به طور وسیع هشیارانه است انسان نمی تواند به تمام جنبه های کنش من آگاهی داشته باشد همچنین مکانیزم های دفاعی که فرد را در مقابل اضطراب و درد روانی محافظت می کند از فعالیت های من به شمار می آید.عموما شخص نسبت به مکانیزم های دفاعی هشیار نیست. (خداپناهی،1390)
فرامن: براساس نظر فروید فرامن به آخرین مولفه شخصیت تحول می یابد و دو نوع کنش اصلی دارد که وابسته به مکانیزمهای تقویت است: 1)به شخص در قبال رفتارهای اخلاقی پاداش می دهد؛ 2)شخص را برای رفتارهای غیر مقبول اجتماعی اش با ایجاد احساس گناه تنبیه می کند.فرامن بیانگر درون سازی هنجارهای اخلاقی است و غالبا آن را وجدان شخص می نامند. بر عکس من فرامن نه تنها تظاهر تکانه های غیر مقبول را به تاخیر می اندازد بلکه بیشتر به مقابله با آنها می پردازد.
[1] Id
[2] Ego
[3] Super Ego
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی رابطه ­ی بین مکانیزم­های دفاعی، طرحواره­های ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی با رفتارهای بیمارگونه­ی خوردن