نظریه یادگیری
نظریه های یادگیری درباره افسردگی بیشتر بر شیوه های زندگی فعلی فرد تمرکز دارند ،‌ تا به تجارب گذشته او نظریه یادگیری برای تحلیل افسردگی بر دو :عامل تکیه دارد: 1-تقویت 2-عوامل شناختی
رویکرد تقویت: افرادبه این علت افسرده می شوند که در محیط زندگیشان کوچکترین تقویتی وجود ندارد وقتی افراد افسرده وغیرفعال می شوند برای مدتی از همدردی اطرافیان و نزدیکان بهرمند می شوند ولی پس از مدتی از آنجا که اطرافیان از فردی که پذیرای شادی نیست زود خسته می شوند کم کم از روابط متقابل بین فرد افسرده و دیگران کاسته می شود و باعث انزوای اجتماعی و ناخشنودی فرد افسرده می گردد، به همین ترتیب دور باطلی بوجود می آید که باعث کاهش تقویت و کاهش فعالیت فرد افسرده می شود
رویکرد شناختی: این رویکرد بر دیدگاه فرد درباره خود و جهان اطراف خود تاکید دارد ، نه بر اعمال فرد . بر طبق این نظریه در افراد مستعد به افسردگی این نگرش وجود دارد که خودشان را از یک دیدگاه منفی و انتقاد آمیز بنگرند ،‌ به این شکل که آنان بیشتر در انتظار شکست هستند ،‌ تا موفقیت شاید بتوان گفت امروزه یکی از بانفوذترین نظریه های روان شناختی افسردگی ، دیدگاه شناختی است.
محققان تحقیقات زیادی در مورد شناخت درمانی و نتیجه موثر آن نسبت به روش دارو درمانی انجام داده اند .یکی از این تحقیقات در مرکز شناخت درمانی دانشکده ی پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا به وسیله جان راش و ارون بک و ماریا کورواکس و استیون هولون با استفاده از روش تحقیق آزمایشی صورت گرفته است.
.بک عقیده دارد که افسردگی اختلال تفکر است اختلال خلق وی افسردگی را بهترین وجه مثلث شناختی افکار منفی درباره ی خود ،موقعیت و آینده توصیف می کند .شخص افسرده واقعیت ها را به طریق منفی تعبیر می نماید و روی جنبه های منفی هر موقعیت تمرکز می کند و در مورد آینده نیز نظر ناامید کننده و بدبینانه ای دارد(جفرسون و گریست، ترجمه قراچه داغی، 1388).
نظریه شناختی در مورد افسردگی
الف)نظریه های اسنادی مانند درماندگی آموخته شده : مدل اسنادی درماندگی آموخته شده بیان می‌کند که افراد وقتی با حادثه‌ای‌برخورد می‌کنند، ممکن است به شیوه‌های مختلفی آن را تبیین کنند. چگونگی‌تبیین این حوادث بر رفتار آینده آنها تاثیر می‌گذارد.
ب)نظریه هایی که بر جنبه های شناختی فشار روانی تاکید دارند، ج)نظریه های پردازش اطلاعات د)الگوی تحریف شناختی “بک” است(روزنهان، ترجمه سید محمدی، 1391).
 
 
دیدگاه رفتاری
متخصصین این حیطه چنین فرض می کنند که افسردگی و فقدان تقویت به هم وابسته اند .بسیاری از نظریه پردازان یادگیری نیز به طور گسترده ای تحت تاثیر مطالعات اسکینر در مورد شرطی کردن عامل (کنش گر )قرار گرفته اند.
آزمایش های انجام شده نشان می دهند که رفتارهای آدمی میتواند به طریقی مشابه دستکاری شود .عقایدناشی از کار اسکینر با تاکید بر تعامل اجتماعی ،مخصوصا روی این موضوع است چطور رفتار افراد دیگر می تواند به عنوان عامل تقویت کننده عمل کند.میزان پایین بازده رفتار و احساس غم یا ناراحتی همراه با افسردگی ناشی از میزان پایین تقویت مثبت است .از نظر آن دیدگاه نقص در مهارت های اجتماعی یکی از علل عمده میزان پایین تقویت به شمار می آید ،همچنین افسردگی و تقییر رفتار افراد ،آنها را کمتر دوست داشتنی می سازد .بنابراین ،نوعی چرخه معیوب به وجود می آید . لذا ،آشنایان تا حد ممکن سعی کنند برخوردشان را با افراد افسرده کم نمایند ،در این هنگام میزان تقویت فرد بیش از پیش کاهش می یابد ودر نتیجه ،افسردگی تشدید می شود(روزنهان، ترجمه سید محمدی، 1391).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
اثر اعتیاد به اینترنت بر افسردگی و اعتماد به نفس و سلامت روان دانش آموزان