1-4-1- هدف اصلی: بررسی علل مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
1-4-2- اهداف فرعی:
بررسی رابطه جنگ (خارجی و داخلی) با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه احساس نا امنی با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه فقر با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی اشتراکات فرهنگی بین ایران- افغانستان، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه زمینه کار و اشتغال، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی شرایط اجتماعی- اقتصادی مهاجرت افغانستانی ها به ایران
فصل دوم
ادبیات تجربی و نظری تحقیق
2-1- علل گوناگونی تعریف مهاجرت
اگر بخواهیم یک تعریف کامل و دقیقی از مهاجرت به دست بیاوریم، در حوزه مطالعات مهاجرت، تعریفی جامع و کامل که بتواند تمام ابعاد آن را در بر بگیرد، وجود ندارد. به این خاطر که، چون مهاجرت در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد بحث قرار می گیرد. بنابر این، رسیدن صاحب نظران حوزه های مختلف مطالعاتی، به یک توافق مفهومی برای مهاجرت مشکل است. تعریف های که صاحب نظران حوزه های مختلف، تا هنوز در مورد مهاجرت ارائه کرده اند، اغلب مبهم، بحث انگیز یا متناقض اند و شاید علل گوناگونی مختلف بودن تعاریف مهاجرت این مسئله باشد که استفاده از واژه مهاجرت از کشوری به کشور دیگر و یا حتی در درون یک کشور نیز متفاوت است. ولی به طور کلی مفهوم مهاجرت، در بر گیرنده ی چهار بعد ویژه ی «تغییر در مکان، اقامتگاه، زمان و فعالیت است»(اوبری،1991، به نقل از بنی اسدی و دیگران، 1392: 184). مهاجرت بین المللی را مجموعه ای از فرایندها با ابعاد مختلف دانسته اند که به عبور از مرزهای سیاسی کشور، به صورت فردی، خانوادگی و گروهی اشاره دارد (واترز، 2009: 298)، در صورتیکه این حرکات مهاجرتی به اقامت افراد مهاجر در موقعیت جدید جغرافیایی بینجامد(بویل، 2009: 103). بر اساس تعریف سازمان ملل متحد، مهاجر کسی است که به کشوری به غیر از کشورهایی که تابعیت آن را دارا می باشد، وارد شده و حداقل 12 ماه در آن اقامت گزیند(سازمان ملل، 1998: 4- 5). هرچند تعریف آماری سازمان ملل که به عنوان یک مبنا، کم و بیش توسط پژوهشگران امور مهاجرت مورد استفاده قرار می گیرد، ولی تعریف مهاجر، مخصوصاً در چارچوب های حقوقی، ممکن است از کشوری نسبت به کشور دیگر تغییر کند. حتی گاهی شاید، مدت مهاجرت کمتر از 12 ماه باشد. مثلا: مهاجرت های سیاسی که در اثر منازعات منطقه ای، جنگ و ناامنی صورت گرفته باشند، به محض حل شدن منازعات منطقه ای و اتمام جنگ و ناامنی مهاجران دوباره بر می گردند.
تعریف دقیق و مشخص از مهاجرت افغان ها نیز برای هر پژوهشگری سخت و پیچیده می باشد، زیرا در مهاجرت مردم افغانستان، عوامل متعددی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … دخالت داشته و نه یک عامل مشخص. علل عدم علاقه بازگشت مهاجرین به افغانستان و حتی مهاجرت دوباره آنها نیز متفاوت می باشد. بطور مثال برخی از افرادی که در آغاز مهاجرتشان عوامل سیاسی نقش داشته، ولی فعلاً شاید عوامل اقتصادی یا اجتماعی باعث گردیده که علاقه ی برگشتن به کشور خود را ندارند، و یا برعکس، افرادی که در آغاز مهاجرتشان عواملی اقتصادی یا حوادث طبیعی تاثیرگذار بوده ولی امروز عواملی ناامنی شاید باعث عدم عودتشان باشد. همچنین علل مهاجرت در بین افراد مهاجر که قبل از مهاجرت، در مناطق مختلف افغانستان سکونت داشتند نیز متفاوت است. در برخی شهرها یا مناطق افغانستان که امنیت وجود نداشت، مهاجرین بخاطر عوامل سیاسی مهاجرت می نمودند و در برخی مناطق دیگر، عوامل اقتصادی، یا طبیعی و… نقش داشتند. این مسئله جدا از سه دوره مهاجرت های گروهی ناشی از جنگ (اشغال افغانستان توسط شوروی، دوران جنگ های داخلی و زمان طالبان) است؛ چون در این سه دوره مهاجرت های گروهی، در مجموع عوامل سیاسی (جنگ) در اقدام به مهاجرت آنها نقش داشت. بسیاری از مهاجرینی که در این سه دوره دست به مهاجرت های گروهی زده بودند، زمانی که اوضاع افغانستان نسبتاً بهبود پیدا می کرد دوباره به کشور خود بر می گشتند، ولی پس از چند مدتی که شرایط کار و زندگی برایشان فراهم نبود، دوباره به مهاجرت اقدام می نمودند، که در این مهاجرت های دوباره، بیشتر عوامل اقتصادی- اجتماعی تاثیرگذار هستند. بر این اساس، در مورد علل مهاجرت افغان ها، یک تعریف دقیق و منسجمی که همه ابعاد آنرا در بر بگیرد، وجود ندارد.
2-2- دسته بندی مهاجرت
جهت سهولت در فهم مسایل مهاجرت، پژوهشگران به خاطر تنوع و گوناگونی مهاجرت، آن را به دسته های مختلف تقسیم بندی نموده اند، که هر کدام از این دسته بندی ها ناظر بر جنبه های متنوع وجوه مختلف مهاجرت می باشد. برخی از تقسیم بندی ها ناظر بر جنبه های مکانی می باشند. یعنی مهاجرت را بر حسب مکان، مورد بررسی قرار داده اند. در این تقسیم بندی، به جابجایی مکانی مهاجرین از قالب سفرهای یک طرفه، سفرهای بازگشتی و سفر برای مهاجرت توجه گردیده است. دسته بندی دیگر بر حسب فرهنگی و اجتماعی می باشد که این دسته بندی بر ویژگی های جنسیتی، خانوادگی، سنی، حرفه ای، قومی و مذهبی تکیه می کنند. دلیل مهاجرت، خود مبنای یک دسته بندی دیگری است، که مهاجرت به خاطر رشد اقتصادی، زیست محیطی، جمعیت شناختی و سیاسی در این دسته بندی جا می گیرند. وضعیت حقوقی مهاجران نیز به عنوان شاخصه ای برای تقسیم بندی انتخاب شده و در یک دسته بندی عام مهاجرت قانونی و مهاجرت غیر قانونی در این زمینه مطرح می شوند(سازمان بین المللی مهاجرت، 2003
: 10- 11). علل مهاجرت افغان ها نیز در این تحقیق، در دسته های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اجباری و اختیاری، گروهی، خانوادگی و فردی، قانونی و غیر قانونی و… تقسیم بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
2-3- وجه جغرافیایی و انسانی مهاجرت
به صورت عموم، مهاجرت دارای دو وجه “جغرافیایی” و “انسانی” است. در وجه جغرافیایی، مهاجرت، حرکت فرد و یا دسته ای از انسان ها از یک واحد جغرافیایی به واحد جغرافیایی دیگر است. واحد جغرافیایی جدید محل تولد مهاجر نیست و مهاجر قصد دارد به صورت دائمی و یا مؤقت در آن سکنی گزیند. از این تعریف، با توجه به فضای جغرافیایی، بین چند حوزه را باید تمیز داد: مکان اولیه و اصلی= مکان خروج، مکان نهایی و مقصد،= مکان ورود. همچنین باید بین مهاجرت داخلی و مهاجرت بین المللی تفاوت قایل شد. مهاجرت بین المللی مستلزم گذر و عبور از مرزهای سیاسی ملی و استقرار در سرزمینی با سیستم سیاسی متفاوت می باشد(سازمان بین المللی مهاجرت، 2003: 8-9). ولی مهاجرت داخلی، در داخل مرزهای یک کشور صورت می گیرد، که از نظر حقوقی و شهروندی، بین مکان دوم و مکان اولیه فرد مهاجر، هیچ گونه تفاوتی وجود ندارد و فرد مهاجر از حق شهروندی یکسان با افراد اصلی آن منطقه برخوردار است. در وجه انسانی، تعریف مهاجرت بر داوطلبانه بودن و شخصی بودن تصمیم به جابجایی و اقامت در مکان دیگر مد نظر قرار می گیرد و این در برگیرنده مهاجرت های قانونی و غیر قانونی است. آنچه که مهم است تصمیم و محاسبه شخص به جابجایی و اقامت جدید می باشد و این خود تمیز دهنده بین مهاجر و مسافر از یک سو و مهاجر با پناهنده و آواره از سوی دیگر است.
اگرچه گاهی اوقات، بین مهاجر و پناهجو و پناهنده و آواره اختلاط و اغتشاش به وجود می آید. در حقیقت هر کدام از این مفاهیم با دیگری متفاوت بوده و از نظر حقوقی، با تکالیف، و مسئولیت های متفاوتی روبرو می باشند. در عمل فرق بین مهاجر و پناهنده در موارد فراوانی سخت قابل تشخیص بوده و همپوشانی فراوانی در حوزه مهاجرت و پناهندگی به وجود می آید(کرایسپ، 2003: 7).
2-4- جهانی شدن مهاجرت
مهاجرت انسان مخصوصاً در سطح بین المللی، در هیچ دوره ای مانند پایان قرن بیستم و ابتدای هزاره جدید میلادی پویایی، وسعت، عمق و چالش را در بر نداشته است. (توتومورن و الیسا، 2004: 15-40). مهاجرت در عصر جدید به دلایل مختلف از جمله فروریختن مواضع سیاسی در امر جابجایی، توسعه سیستم های ارتباطی، ارزان تر شدن هزینه های حمل و نقل، نابرابری در سطح دستمزدها در کشورهای مختلف و نیاز به نیروی کار صورت می پذیرد.
اکنون مهاجرت یک پدیده ی جهانی به شمار می رود. جهانی شدن باعث افزایش حرکت مردم به صورت درون کشوری و برون کشوری شده و این خود به خاطر تفاوت سطح اقتصادی و اجتماعی ناشی از اصل پدیده جهانی شدن می باشد. جهانی شدن هر چند که بر اساس آزادی مبادله کالا، خدمات، اطلاعات، سرمایه و افراد با صلاحیت کاری بالا شکل گرفته است، اما آزادی رفت و آمد انسان های فقیر، کم مهارت و کسانی که از شرایط سرکوب و خشونت مجبور به فرار از سرزمین خود می باشند را بر نمی تابد (کالینسون،1999: 3).